سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

امریکا شناسی استقلال و انقلاب امریکا

 

امریکا شناسی| اروپایی ها و استعمار قاره امریکا| انقلاب و استقلال امریکا: با کشف قاره امریکا توسط اروپایی ها و دخالت نظامی کشورهای اروپایی در این قاره علیه بومیان و نیز مهاجرت اروپایی ها به مناطق مختلف آن، به تدریج امریکای شمالی توسط انگلیسی ها، امریکای مرکزی توسط اسپانیایی ها و امریکای جنوبی توسط پرتغالی ها و اسپانیایی ها، بخشی از مستعمرات اروپا شد. چیزی نگذشت که کشورهای دیگر اروپایی، مانند فرانسه، هلند و آلمان نیز مناطق و مستعمرات ویژه خود را در این قاره مستقر کردند. سواحل شرقی و شمالی امریکا که شامل ایالت هایی متشکل از مهاجران انگلیسی، ایرلندی، اسکاتلندی، هلندی و آلمانی بود، با حکومت و پادشاهی انگلستان، به صورت مستعمره اداره می شد.

 

سال 1676 میلادی در امریکای شمالی 70 سال پس از تاسیس ایالت ویرجینیا و تقریبا یک قرن قبل از جنگ های استقلال امریکا، گروهی از مهاجران انگلیسی و اسکاتلندی، با کمک سیاه پوستان برده و بومیان ستم دیده، علیه دولت محلی این ایالت شورش کردند. این قیام که در تاریخ امریکا به شورش بیکن معروف است، توسط فردی به نام ناتانیل بیکن رهبری شد. ولی به زودی از سوی فرماندار منصوب دولت انگلیس سرکوب و رهبر آن اعدام شد. این شورش دو نتیجه تاریخی در تاریخ استعمار انگلیس در امریکا داشت: تشدید سرکوب سرخ پوستان و نابودی آنها و دیگری سرکوب و کنترل طبقه زحمتکش مهاجران بود که علیه نخبگان و هیئت حاکمه آن روز شورش کرده بودند.

 

سیر مطالعاتی امریکا شناسی2

بحران حاکمیت، معنویت و فرهنگ در امریکا

آزادی مطبوعات در امریکا

فرسایش مشارکت مدنی در امریکا

 

انگلستان در این زمان، وارد عصر صنعتی شد و مواد طبیعی و خام امریکا، منبع قابل توجهی از اقتصاد انگلستان را تشکیل می داد. درآمد انگلستان از محصولات تنباکوی به دست آمده از ایالت ویرجینیای امریکا در دهه 1650 میلادی افزون بر یکصد هزار پوند بود. طبقه کارگر و خدمتگذار، نیروی انسانی لازم برای انگلستان و مستعمره های بین المللی آن، از جمله ایالت های امریکا را تامین می کرد و بدین ترتیب بیشتر ساکنان ایالت های امریکا از  طبقه فرودست بودند. شورای انتخابی هر ایالت را فرماندار منصوب شده از سوی پادشاه انگلستان اداره می کرد و شوراهای شهری و روستایی امریکا نیز به وسیله طبقه حاکم اداره می شد. بیشتر قوانین و مصوبه های این شورا شامل موضوعاتی چون روابط ثروتمندان و فقرا، سفید پوستان و سیاه پوستان، بومیان، مالکیت، مالیات زمین و سرمایه بود.

 

مسافرت دریایی بین انگلستان و سواحل شرقی امریکا بین 10 تا 12 هفته به طول می انجامید و در هر یک از رفت و آمدها و نقل و انتقال ها میان اروپا و امریکا همیشه عده ای به علت بیماری و گرسنگی تلف می شدند. سیستم اجتماعی و اقتصادی ایالات متحده امریکا در زمان استعمار به یک نظام فئودالیستی نزدیک بود. امریکا طبقه اشراف همانند اروپا نداشت، اما طبقه نخبگان سفید پوست مهاجر امریکایی که از نسل انگلیسی، هلندی و اسکاتلندی بودند، کاگلا بر طبقه کارگر، خدمه و زحمتکشان روستایی امریکا، به ویژه سیاه پوستان و بومیان سرخ پوست تسلط داشتند. نزدیک به نیمی از مهاجرانی که در دو قرن اول کشف قاره امریکا، از اروپا به امریکا آمدند از طبقه خدمه، کارگر و فقیر بودند. در سال 1755 میلادی ده درصد ایالت مریلند را خدمه سفید پوست تشکیل می داد.

 

امریکا شناسی انقلاب امریکا و استقلال امریکا

 

در قرن های 17 و 18 میلادی رقابت و آزادی اقتصادی و سیاسی، حتی با قوانین و مقررات استعماری انگلستان، منحصر به طبقه ثروتمند، سرمایه دار و حاکم بود. عقاید آزادی خواهی و لیبرالیسم انگلستان در امریکا نیز در محدودیت اندیشه های آن زمان اروپا، ریشه پیدا می کرد. نخبگان امریکا نوعی بدبینی و احتیاط با اشراف سالاری اروپا داشتند اما در عین حال نمی توانستند تعصب دورنی خود را – که از فرهنگ و تاریخ اروپا سرچشمه می گرفت- کنار بگذارند. بدین ترتیب امریکا سعی می کرد دموکراسی و اشراف سالاری ویژه خود را که مخصوص سفید پوستان اروپایی بود، ترویج دهد.

 

در ایالت های مستعمره کارولینای امریکا در سال 1660 میلادی، قانون اساسی محلی و ایالتی توسط متفکر، نویسنده و فیلسوف سیاسی انگلیسی، جان لاک نوشته شد. قانون اساسی جان لاک یک سیستم اشراف سالاری لیبرال خلق کرد که در آن هشت بارون یا سردسته فئودال، 40 درصد از زمین های این ایالت ها را متصرف و مالک شده و حکومت و فرمانداری پیوسته به وسیله یکی از این هشت بارون اداره می شد. آغاز نوع لیبرالیسم و دموکراسی کنترل شده به دست یک گروه ویژه، از دوره استعمار امریکا، زیر نفوذ ارزش های صادر شده از انگلستان است. مهاجران و ساکنان نخستین امریکا از اشراف سالاری اروپا انتقاد کرده ولی قلبا و عملا آن را در ایالت های تحت کنترل خود تکرار می کردند.

 

جنگ امریکا و اسپانیا با مکزیک

کنترل و سانسور رسانه ها در امریکا

نفوذ یهودیان بر رسانه های امریکا

مطبوعات مهم امریکا

 

در قرن هجدهم، منطقه نیویورک در شمال شرقی امریکا بیش از دیگر مناطق به یک تجمع اشرافی از نژاد انگلیسی و هلندی تبدیل شده بود. نیویورک در زمان مستعمره بودن امریکا همانند یک سیستم فئودالی اداره می شد. فرمانداران و حاکمان وقت، صدها هکتار زمین را در مقابل چند شلینگ انگلیسی، به رفقا، همکاران و فامیل خود واگذار می کردند. اما روزنامه معروف آن زمان نیویورک ژورنال که در سال 1737 میلادی توسط پیتر زنگر منتشر می شد، در یک نامه رسیده و منتشر شده از فجایع فقر انسانی در نیویورک، صحبت می کرد.

 

اندیشه های آزای خواهی در امریکا

 

در قرن هجدهم میلادی، ایالت های مستعمره شده امریکا  توسعه پیدا کرد. مهاجران انگلیسی با تازه واردان جدید از آلمان و اروپای شمالی کوشش داشتند تا مرزهای شمالی امریکا را به سمت مرکز و غرب قاره امریکا توسعه دهند. در سال 1696 میلادی، 8 درصد مردم امریکا را سیاه پوستان برده تشکیل می دادند و این رقم در سال 1770 میلادی، به 20 درصد جمعیت کل امریکا رسیده بود. مجموع جمعیت تمام ایالت های امریکا در سال 1700 میلادی حدود 250 هزار نفر بود و این رقم در سال 1770 میلادی به یک میلیون و ششصد هزار نفر افزایش یافت. شهرهای نیویورک، بوستون و فیلادلفیا در شمال و شهرهای چارلستون و آتلانتا در جنوب جمعیت خود را دوبرابر کردند.

 

امریکا شناسی انقلاب و استقلال امریکا

 

یکی از تاریخ نویسان امریکا که وضع اقتصادی و اجتماعی دوره مستعمراتی امریکا را مطالعه کرده است، گزارش می دهد که در شهر بوستون، یک درصد جمعیت، 25 درصد کل ثروت این شهر را در دست داشتند. در سال 1770 میلادی، ثروت همین یک درصد به 44 درصد ثروت کل شهر افزایش یافته بود. در این سال ها جنگ و اختلاف های داخلی و منطقه ای، امپراطوری جوان انگلستان را سخت گرفتار کرده بود. جنگ های داخلی انگلستان، اوایل سال های 1700 میلادی در زمان سلطنت «ملکه آن» و سایر جنگ ها در روزگار پادشاهی جرج در دهه 1730 میلادی اوضاع اقتصادی، اجتماعی و طبقاتی انگلستان را به شکل نامطلوبی درآورده بود.

 

در دهه 1760 میلادی که آثار مبارزه با استعمار انگلستان در ایالت های امریکا ظاهر شد، طبقه حاکم و اشراف سالار امریکا که ثروت و زمین این مملکت را در اختیار داشت، به مدت یک قرن و نیم از تجربه های انگلستان و روش حکومت و استعمار آن به نفع خود بهره برد. در اواخر قرن هجدهم میلادی، این طبقه بورژوا و مرفه از دو گروه به سختی ناراضی و نگران شده بود، فرمانداران منصوب شده از سوی شاه و ملکه انگلستان در ایالت های مختلف، تبعیض های اقتصادی و تجاری لندن بر مستعمره های خود در امریکا و نارضایتی و شورش بسیاری از سیاه پوستان برده به ویژه در ایالت های جنوبی. جنگ های استقلال امریکا باید این دو مسئله را حل و فصل می کرد.

 

تشکل سیاسی در امریکا با جنگ های نخستین استقلال ایالت های آن سرزمین علیه استعمار امپراطوری انگلستان آغاز شد. مالیات های سنگین و بسیاری که انگلستان بر مستعمره های خود در امریکای شمالی تحمیل می کرد، مانند مالیات بر چای، مالیات بر آذوقه و نیازهای اولیه، باعث شورش ایالت های شرقی امریکا به ویژه ایالت ماساچوست و پایتخت آن بوستون علیه مقامات و نظامیان انگلستان می شد. هر قدر که انگلیسی ها به فشار خود در مستعمره های واقع در قاره امریکای شمالی اضافه می کردند، به همان میزان مقاومت و اعتراض علیه دولت انگلیس بیشتر می شد. سرانجام در 4 ژوئیه 1776 میلادی اجلاس معروف به کنگره کنتیننتال یا کنگره قاره ای، متشکل از ایالت های مختلف تحت استعمار انگلستان، طی اعلامیه ویژه ای استقلال این ایالت ها را اعلام می کرد. اما در نوشتن این اعلامیه، سه گروه از ساکنان امریکا نقشی نداشتند: زنان، سرخ پوستان و سیاه پوستان. قیام عمومی، بیشتر مهاجران اروپایی نژاد، به ویژه اروپای آنگلوساکسون را در بر داشت.

 

نیمه پنهان امریکا

امریکا شناسی

امریکایی بودن

نیمه پنهان امریکا2

علم کنترل و فشار در امریکا

 

تاریخ امریکا- امریکا- امریکا شناسی

 

توماس جفرسون یکی از مولفان اعلامیه استقلال امریکا و قانون اساسی آن، شاه انگلیس را به ظلم و ستم علیه امریکایی ها، تجارت برده ها و استثمار مردم متهم کرد. اگرچه خود موسسان جمهوری ایالات متحده امریکا از جمله توماس جفرسون و جرج واشنگتن که اولین ریاست جمهوری را عهده دار بود، مالک بسیاری از برده ها بودند. در آغاز اعلامیه استقلال امریکا، جمله «همه مردم مساوی خلق شده اند» ذکر شده است، اما این جمله نه در ظاهر و نه در باطن شامل حال زنان، بومیان سرخ پوست و سیاه پوستان افریقایی نمی شد که به صورت برده به امریکا وارد شده بودند. متن، لحن و انشای نویسندگان آن، از اندیشه های لیبرال اروپایی و از ادبیات و افکار دوران قرون وسطای اسلامی- که آزادی و برابری را محترم می شمردند- گرفته شده بود؛ اما نه اروپایی ها و نه امریکایی ها نمی توانستند دقیقا به معنا و روح این الفاظ و جمله ها وفادار بمانند. اعلامیه استقلال و آزادی امریکا که تقریبا همزمان با انقلاب فرانسه اعلام شد از جمله های معمول و سیاسی آن روز صحبت می کند. این اعلامیه روی سه موضوع تکیه داشت:

 

  1. زندگی یا حیات
  2. آزادی
  3. خوشبختی و سعادت

 

با این همه، تا سال ها پس از صدور این اعلامیه، این موضوع ها از جنبه حقوقی در امریکا حاکمیت پیدا نمی کرد؛ زیرا تا اوایل دهه دوم قرن بیستم زنان حق رای نداشتند، تا دهه 1970 میلادی اغلب سیاه پوستان از مشارکت در انتخابات محروم بودند و تا دهه 1960 میلادی سیاه پوستان از حق ورود به دانشگاه های سفید پوستان، استفاده از تسهیلات اماکن عمومی به صورت یک شهروند کامل و سکونت با سفید پوستان برخوردار نبودند.

 

اصولا بسیاری از افکار و اندیشه های آزادی خواهی، مساوات، برابری، عدالت خواهی و حاکمیت سیاسی اروپاییان قرن های هفدهم و هجدهم میلادی، همچون بسیاری از الفاظ و جمله های لیبرالی مطلوب آن زمان، از ادبیات و اندیشه های اسلامی سرچشمه گرفته است. همان طور که اروپا، اندیشمندان و دانشمندان قرون شانزدهم و قبل از آن در دانشگاه ها و مراکز علمی مسلمانان، مانند اندلوسیه و حوزه های علمی قرناطه، قرطبه و ... آموزش دیده و علوم تجربی، طبیعی و پزشکی اروپا را بنیان نهاده و بدان نظم و ترتیب دادند، به همان اندازه نیز متفکران و فلاسفه قرن های سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم که در مدارس و دانشگاه های اسلامی اندلوس اسپانیا و سایر نقاط از مصر گرفته تا ایران آموزش دیده بودند، حقوق و مبانی اسلامی را که به همه انسان ها و بشریت تعلق داشت، در نوشته ها و آثارشان وارد کردند.

 

تا قرن های پانزدهم و شانزدهم، جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» به عربی در صدر بسیاری از دیپلم ها و گواهینامه های دکترای صادر شده از دانشگاه های اروپا ذکر می شد. واژه ملت در اروپا پس از انقلاب فرانسه در آن قاره معمول شد و رواج پیدا کرد. واژه مردم یعنی همان الناس اسلامی، در بیشتر اعلامیه های دوران قبل از ناسیونالیسم یا ملی گرایی به روشنی ذکر شده است. اعلامیه استقلال امریکا از آن کشور به عنوان ما مردم ذکر می کند. واژه ملت، سال ها بعد وارد لغت نامه سیاسی ایالات متحده امریکا شد.

 

امریکا- امریکا شناسی- فرهنگ امریکا- دین و مذهب امریکا- اجتماع و جامعه امریکا- سیاست امریکا

 

فلسفه اعلامیه استقلال امریکا- که دولت یعنی نظام، می بایست مامور حفظ حقوق مردم، آزادی ها و سعادت آنها باشد- از نوشته های فیلسوف اروپایی، جان لاک و از کتاب «رساله دوم درباره دولت» او که در سال 1689 میلادی منتشر شد، اقتباس شده است. «جان لاک» از حقوق مردم، آزادی و مساوات سخن به میان می آورد، اما از مالکیت سخنی نمی گوید و کاملا مساوات اقتصادی و برابری در مالکیت را کنار می گذارد. او یک مالک و ثروتمند انگلیسی بود که در بانک انگلستان سرمایه گذاری کرد و به عنوان مشاور ایالات کارولینا در امریکای شمالی، مبلغ و مشوق حکومت مالکان و برده داران بر مردم عادی بود. در حقیقت، هدف اصلی فلسفه سیاسی جان لاک، حمایت از مالکان و خرده سرمایه داران و توسعه افکار جدید سرمایه داری مدرن آن روز بود و لاک این افکار را در انگلستان، اروپا، و سایر کشورها تبلیغ و ترویج می کرد.

 

انقلاب قرن هفدهم انگلستان و انقلاب قرن هجدهم فرانسه و استقلال اروپا، بدون شک مردم سالاری عمومی طبقه ثروتمند و متوسط و متوسط را در اروپا و امریکا ترویج داد، اما آن را منحصر به یک نوع نژاد اختصاص نمود و کوشش کرد تا مالکیت و دکترین آن را حفظ کند. به گفته تاریخ نویس امریکایی کریستوفر هیل استقلال امریکا، استقلال طبقه مالکان بود. انگلستان به مدت 150 سال بر امریکای شمالی حکومت کرده و ایالت های آن را جزو مستعمرات خود کرده بود و دقیقا 69 درصد کسانی که اعلامیه استقلال امریکا و قانون اساسی آن کشور را امضا کردند، تحت حکومت استعماری انگلستان خدمت کرده بودند.

 

کریستوفر کلمبوس و بومیان امریکا

کریستوفر کلمبوس و بومیان امریکا2

جوایز صلح نوبل دولتمردان امریکایی

تاوان امپراطوری امریکا

انعکاس بحران اقتصادی در امریکا

 

استقلال امریکا

 

همه کسانی که علیه استعمار انگلستان و امریکا شوریدند، صاحب اسلحه و تفنگ شخصی بودند و از آن روز تا امروز داشتن اسلحه دستی، برای امریکایی ها از نظر قانون اساسی، آزاد و از حقوق فردی شناخته شده است. جامعه انقلابی و استقلال طلب امریکا، در قرن هجدهم جامعه متوسطی بود که بسیاری از آنان را گروه های فقیر تشکیل می داد و همین تهیدستان فقیر و به اصطلاح پابرهنه بودند که در اغلب موارد و در نخستین صفوف، علیه استعمار انگلیس جنگیدند. انقلاب و استقلال امریکا همچنین آغاز رسمی جدایی دولت از کلیسا یا دین و مذهب بود. اما بعدها دولت به طور غیر مستقیم از کلیساهای مسیحی پشتیبانی کرد و تا امروز بسیاری از امریکایی ها، امریکا را یک ملت مسیحی می دانند، هرچند جمعیت غیر مسیحی امریکا به شدت رو به افزایش است.

 

انقلاب و استقلال امریکا، تغیری در ساختار طبقاتی امریکا ایجاد نکرد، بلکه طبقه ثروتمند و حاکم امریکا در زمان استعمار انگلستان، این بار خود را مستقل دید. برای مثال، لرد فیرنکس در ایالت ویرجینیا که صاحب هزاران هکتار زمین و مزرعه بود یا لرد بالتیمور در ایالت مریلند (دو ایالت اطراف واشنگتن، پایتخت امریکا) که میلیون ها متر مربع زمین در اختیار داشت، به روال گذشته مالکیت خود را ادامه دادند. جرج واشنگتن، توماس جفرسون و نیز دیگر به اصطلاح پدران جمهوری امریکا- که رهبری استقلال و انقلاب را در دست داشتند- در زندگی و ثروت خود تغییری به وجود نیاوردند.

 

بزرگترین رقیب مستعمره های انگلستان در امریکای شمالی، فرانسوی ها بودند که قسمت بزرگی از این قاره را در سلطه خود داشتند. در جنگ های استقلال و نیز در زدوخورد با انگلیسی ها، هم ساکنان اروپایی امریکا و هم سرخ پوستان امیدوار بودند که فرانسه به حمایت از آنها علیه انگلستان برخواهد خواست، اما فرانسوی ها پشتیبانی چندانی از بومیان و اروپاییان ساکن امریکا نکردند.

 

مالکیت و آزادی بیان در امریکا

مالکیت و آزادی بیان در امریکا1

امریکا جمهوری فراماسون ها

سیر مطالعاتی امریکا شناسی1

امریکا، آنگونه که هست

 

در خاتمه، انگلستان، فرانسه را در بسیاری از نبردها و زدوخورد های داخلی شکست داد و فرانسوی ها با مشکلات داخلی که در اروپا داشتند، دست از رقابت با انگلستان برداشته و سال ها بعد، بسیاری از اراضی تحت تصرف فرانسوی ها در اطراف ایالات متحده امریکا خریداری و به جمهوری تازه تاسیس امریکا ملحق شد. انگلیسی ها اولین افرادی بودند که در امریکای شمالی در جنگ با سران بومی و سرخ پوست از مواد شیمیایی و حمله های آبله ای استفاده کردند از جمله در توطئه معروف به پوتنیاک که فرمانده انگلیسی به منظور سرکوبی سرخ پوستان، دستور استفاده از پتوهای آبله ای صادر کرد.

 

فعالیت احزاب سیاسی و بحث و مناقشه درباره حقوق شهروندان و حقوق ایالت ها در مقابل دولت فدرال (مرکزی)، با اتمام جنگ های استقلال امریکا آغاز می شود. در سال 2002 میلادی گاوین منزیس افسر نیروی دریایی انگلستان (که در چین متولد شده و سال ها فرماندهی زیردریایی های بریتانیا را برعهده داشت) در کتابی تاریخی- تحلیلی، با ارائه پاره ای مدارک، نشان داد که نیروی دریایی چینی ها به فرماندهی امپراطور چین ژودای در 8 مارس 1421 میلادی یعنی 70 سال قبل از کریستوفر کلمبوس با ناوگان خود قاره امریکا را کشف کرده است.

 

روز سپاس از سرمایه داری در امریکا

جهالت در ایالات متحده امریکا

جمعیت مسلمانان امریکا

تبعیض نژادی در امریکا

تناقض های نظام سرمایه داری در امریکا

 

سرباز عقل: امریکا شناسی: حمید مولانا // امریکا شناسی| اروپایی ها و استعمار قاره امریکا| انقلاب و استقلال امریکا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">