جایگاه انسان در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب (قسمت اول)
جایگاه انسان در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب
(قسمت اول)
ما جریان های فلسفی، فکری و علمی مختلفی داریم، اما حالا باید نتیجه گیری کنیم و برسیم به خود انسان که مرکز همه این حرف ها و این فکرهاست و تمام فلسفه ها و علوم برای انسان است. علم و فلسفه از انسان ناشی می شود و برای انسان و در اطراف انسان است. ببینید که جایگاه انسان در فلسفه اسلامی در نظر متفکران اسلامی چه بوده و جایگاه انسان در فلسفه های معاصر در نظر متفکران معاصر مغرب زمین چیست؟ در غرب چندین جریان فکری پدید آمد که می خواست به انسان شناسی قدیم خاتمه دهد و انسان را بیش از حد کوچک کرد. در نظر متفکران گذشته، انسان مرکز عالم بود و علت غایی عالم شناخته می شد. در اسلام نیز همین طور است. انسان علت غایی خلقت و مرکز عالم است و در کره زمین زندگی می کند و زمین هم مرکز عالم شناخته می شود.
با پیدایش تئوری های علمی و نظریات دانشمندانی چون گالیله و کپلر مرکزیت زمین به افسانه تبدیل شد. زمین مرکز نیست، بنابراین انسان هم در مرکز عالم زندگی نمی کند و اشرف موجودات هم نیست. هر اندازه انسان در نحله های فکری گذشته بزرگ تلقی می شد، بعد از پیدایش این نوع تفکر، انسان کوچک و کوچک تر شد. یعنی انسان موجود ضعیفی شد که در یک کره بسیار ضعیف و ناتوان در جوّ لایتناهی دارد می چرخد و این فرضیه علمی در مسئله فضا و جو و هیئت بود البته باید توجه داشت که این نظریات در تاریخ معرفت اثر فراوانی داشته است.
تئوری دیگری نیز در عالم زیست شناسی پیدا شد که همان فرضیه داروین بود. فرضیه «تحول انواع» داروین مدت ها بر جهان زیست شناسی حاکم بود و هنوز هم حکومت دارد. تئوری داروین انسان را تبدیل به یک حیوانی کرد که مانند سایر حیوانات، در یکی از حلقه های تکامل و با موتاسیون از میمون تبدیل به انسان شد. یعنی انسان هم حیوانی است در تبار سایر حیوانات که در عالم هستند. اثر این فکر بسیار زیاد است و آن را کم اثر تلقی نکنید. انسان از آن جایگاهی که داشت، یعنی مرکزیت آفرینش و علت غایی خلقت بودن سقوط کرد و تبدیل به یک گوریل در تبار حیوانات شد.
منبع: عقلانیت و معنویت: غلامحسین ابراهیمی دینانی
سیر مطالعاتی پیشنهادی:
مطالب پیشنهادی:
غرب شناسی: نگاه انسان مدرن به عالم
زادگاه فلسفه در اندیشه شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق)
آیا وظیفه فلسفه پاسخگویی به نیازهای امروز بشر نیست؟
فلسفه اسلامی: ابن سینا و ارسطو
(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)
- ۹۷/۰۵/۰۱