سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دجال» ثبت شده است

نیچه و نقد مسیحیت

 

دجال| نقد مسیحیت و یهودیت در اندیشه های نیچه: مفهوم خدا را تحریف کردند و با این کار مفهوم اخلاق نیز تحریف شد، با این حال روحانیون یهودی این کار را کافی ندانستند. کل تاریخ اسرائیل به هیچ دردی نمی خورد و باید آن را دور ریخت. همین روحانیان، آن تحریف شگفت انگیز را انجام دادند و سند آن بخش هایی وسیع از کتاب عهدین است، یعنی پیشینه قوم خود را با تمسخری بی همانند خلاف همه روایت ها و واقعیت های تاریخی، به قالب دینی درآوردند.

 

مطالب مرتبط:

دین بودایی و نقد نیچه به دین مسیحیت

نقد یهودیت و مسیحیت در اندیشه های نیچه1

بودیسم، هندوئیسم، یهودیت و مسیحیت

نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه 4

دجال: نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه

 

  • سرباز عقل

نیچه و نقد مسیحیت

 

دین بودایی و نقد نیچه به دین مسیحیت: با محکوم ساختن دین مسیحیت نمی خواهم ظلمی به دین خویشاوند آن، یعنی دین بودایی روا دارم که حتی از دیدگاه پیروان پرشمارتر است. هر دوی این ادیان پوچ انگارانه به هم تعلق دارند و ادیان تباهی اند و هر دو به شیوه ای جالب توجه با هم تفاوت دارند. منتقدان مسیحیت حال می توانند این دو دین را با هم مقایسه کنند و این مهم مرهون زحمت عالمان هندی است. دین بودایی صدها برابر واقع گرایانه تر از دین مسیحیت است و در آن میراث طرح عینی و بی طرفانه ی مسایل جسم را می توان دید که حاصل صدها سال جنبش پایدار فلسفی است. مفهوم «خدا» را، اگر هم مطرح شود، نادیده می انگارند.

 

مطالب مرتبط:

بودیسم، هندوئیسم، یهودیت و مسیحیت

دجال: نیچه و نقد مسیحیت

 فرقه های مسیحیت در امریکا

حضرت عیسی (ع) و مسیحیت نیهیلیست غرب

دجال و نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه

پیدایش دین مسیحیت، حضرت عیسی (ع) و انجیل

نیچه در مقام تفکر مابعدالطبیه| فلسفه نیچه و مسیحیت 

 نقد یهودیت و مسیحیت در اندیشه های نیچه

دجال| نقد مسیحیت از دیدگاه نیچه

تاریخ شکل گیری مسیحیت و تحریف آن

 

  • سرباز عقل

غرب شناسی

غرب سده های میانه و قرون وسطی. غرب تئوسانتریک

تئوس و تئوسانتریسم و کاسموسانتریسم

 

تئوس یا تئوی غرب قرون وسطی با خدای حقیق و اصیل دینی تفاوت دارد. اگر چه در عالم غرب قرون وسطی، تئو یا تئوس را خدا تلقی می کردند و می نامیدند، اما آنچه در غرب سده های میانه و در مسیحیت تحت عنوان تئوس یا خدا عنوان می شد، معادل مفهوم و معنای خدای دین توحیدی نبود. در واقع در غرب مسیحی، تحت عنوان خدا یا تئوس نوعی مفهوم و تلقی مشرکانه عنوان می شد.

 

در عالم غرب قرون وسطی، خدا (مفهوم و معنای اصیل و توحیدی خدا که قرآن به ما می شناساند) در معنای اصیل دینی آن، مدار و محور و دائر مدار نبود، بلکه به جای آن، نوعی مفهوم مشرکانه طاغوتی تحت عنوان تئوس یا خدا دائر مدار امور بود و مسیحیت نیز در واقع، تئوسانتریک و تئومدار بود، نه خدا مدار (در معنای اصیل دینیِ توحیدی آن).

  • سرباز عقل

نیچه

دجال: نقد یهودیت و مسیحیت در اندیشه های فردریش نیچه

 

مسیحیت را تنها می توان بر اساس زمینی درک کرد که بر آن روییده است، این دین جنبشی خلاف غریزه های یهودی نیست، بلکه حتی پیامد و حاصل منطق هراس انگیز یهودیت است.

 

یهودیان جالب توجه ترین قوم در تاریخ جهان هستند، زیرا مسأله بودن یا نبودن را با آگاهی کامل به بودنِ به هر بهایی ترجیح داده اند و این بها همان تحریف تندرویانه ی طبیعت، همه امور طبیعی و واقعیت های جهان درونی و بیرونی است. آنان خود را خلاف تمام شرایطی جلوه دادند که تا آن زمان ملتی می توانست  با آنها زندگی کند و مفهومی متضاد با شرایط طبیعی از خود پدید آوردند و به این سان به ترتیب، دین، آیین، اخلاق، تاریخ و روان شناسی را به گونه ای جبران ناپذیر در تضاد با ارزش های طبیعی آنها تحریف کردند.

 

یهودیان ننگین ترین قوم تاریخی جهان اند و تاثیرات بعدی آنان وجود بشری را چنان تحریف کرده است که امروزه هنوز هم هر مسیحی، احساس یهود ستیزی می کند.

 

یهودیان ادامه همه ی تباهی ها هستند، یعنی تا سر حد توهم، ناگزیر این تباهی ها را توصیف کرده اند، آنان با بالاترین نبوغ هنرپیشگی خود دریافته اند، چگونه سرآمد همه جنبش های منحط (چون مسیحیت پولس) گردند.

  • سرباز عقل

نقد مسیحیت

نیچه

دجّال: نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه 5

 

به گذشته باز می گردم و داستان حقیقی مسیحیت را باز می گویم. خودِ واژه مسیحیت حاصل سوء تفاهم است، در اصل تنها یک مسیحی وجود داشت و آن یکی هم بر صلیب مُرد. «انجیل» بر صلیب مُرد. آنچه را که از آن زمان «انجیل» یا همان «بشارت» می نامند، خلاف زندگی آن مصلوب و تنها پیامی ناگوار و خبری فلاکت بار است.

مسیحی بودن، مسیحیت را حقیقت پنداشتن و به جنبه های پدیداریِ آگاهانه تقلیل دادن یعنی همان نفی مسیحیت. در واقع اصلا هرگز مسیحیانی وجود نداشته اند. مسیح و هرآنچه از دو هزار سال پیش تاکنون مسیحی نامیده می شود، تنها سوء تفاهمی روان شناختی در باب خویشتن است. اگر دقیق بنگریم، بر وجود او به رغم ایمان صرفا غرایز حاکم بوده است، و آن هم عجب غرایزی!

  • سرباز عقل

نیچه

دجّال: نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه 4

 

اگر دقیق بنگریم، چاره ی دیگری ندارد. اگر بخواهد خود «خدای برگزیده» یا «معبد خدا» یا «داور فرشتگان» باشد، در اساس انتخاب دیگر او، برای مثال صداقت عقل، مردانگی، غرور، زیبایی و آزادی دل و به سادگی همه ی «عالم» خواهد بود.- بدی فی نفسه... اخلاق یا به عبارت دیگر هر واژه ای در دهان «نخستین مسیحی» دروغ است و هر رفتاری که می کند، تحریف غریزه است- همه ارزش های او، همه هدف هایش زیان آور است، اما به هر کس و هر امری که نفرت ورزد، آن امر ارزشمند می شود... مسیحی، مسیحی روحانی با آن ویژگی خاص خود، معیاری برای ارزش هاست...

  • سرباز عقل

نیچه

دجّال: نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه 3

 

خوب است هر بار که عهد جدید (انجیل) را می خوانیم، دستکشی بر دست کنیم. آخر نزدیکی با این همه ناپاکی ما را به چنین کاری وا می دارد. ما «نخستین مسیحیان» دیگر با کسانی چون یهودیان لهستانی آمد و شد نخواهیم کرد، البته نه به این دلیل که تنها برای مقابله با آنان به ایرادی نیاز است... و هر دو بوی خوشی نمی دهند.

 

بیهوده در عهد جدید (انجیل) به جستجوی حتی یک مورد جالب توجه گشته ام، زیرا هیچ امری در آن آزادانه، مهربانانه، با گشاده رویی و صادقانه نیست. بشریت در اینجا حتی نخستین گام را برنداشته است و از غرایز پاک هم نشانی نیست... تنها می توان غرایزی بد را در عهد جدید (انجیل) یافت و حتی جسارت کافی برای دستیابی به این غرایز بد نیز وجود ندارد.

  • سرباز عقل

نیچه

دجّال: نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه 2

 

تاریخ مسیحیت (و در واقع از همان زمان مرگ بر صلیب) تاریخ سوءتفاهمی گام به گام خشن تر شده در باب نمادگرایی آغازین است. با هر بار گسترش مسیحیت در میان توده های پرشمارتر و ناپخته تر که پیوسته فاقد شرایط درک آن بوده اند، لزوم تبدیل مسیحیت به امری مبتذل تر و وحشیانه تر فزونی یافت و این چنین مسیحیت همه ی آموزه ها، رسوم و آیین های زیرزمینی امپراتوری روم و یاوه سرایی های خردهای بیمار را فرو بلعید.

  • سرباز عقل

نیچه

دجّال: نقد مسیحیت در اندیشه های نیچه 1

 

مسیحیت ثمره فرهنگ باستان را از ما ستاند و بعدها نیز بار دیگر با ثمره فرهنگ اسلامی چنین کرد. آن عالم فرهنگ شگفت انگیزتر اعراب اسپانیا را که با ما در اصل خویشاوند بود و حتی از روم و یونان باستان نیز مفهوم و سلیقه ای برتر داشت، لگدمال کردند (نمی خواهم بگویم که با چه پاهایی)، چرا؟

 

چون این فرهنگ ناب بود، چون پیدایش آنان مرهون غریزه های مردانه بود، چون زندگی را با همان ارزشمندی های نادر و بس پخته زندگی اعراب اسپانیا تایید می کرد!... جنگجویان صلیبی بعدها به ستیز با امری پرداختند که بهتر بود به پایش روی در خاک می کشیدند، یعنی همان فرهنگی که در برابر آن ، فرهنگ قرن نوزدهم ما بس فقیرانه و بس «عقب مانده» بود.

  • سرباز عقل

غرب شناسی

چهره ها و نام های گوناگون شیطان در سینما

 

در این مقاله چهره ها و نام های گوناگون شیطان که در سینما و به وخصوص سینمای هالیوود به صورت گسترده ای نمایش داده می شوند، بررسی خواهند شد. هرچند برای شیطان اسامی بسیار زیادی ذکر شده است و در سینما نیز به اشکال گوناگونی نشان داده می شود اما در زیر به مواردی که گستره وسیع تری داشته اند اشاره می شود:

 

1- شیطان،  2- نماد ابلیسک،   3- وحش،   4- دجال،   5- لوسیفر،   6- بوفومت،   7- لیلیث

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل