سیر تفکر معاصر: غرب زدگی: تجدد دینی: پایان کار تجدّد سید جمال الدین اسدآبادی: قسمت سوم
سیر تفکر معاصر
غرب زدگی
تجدد دینی: پایان کار تجدّد سید جمال الدین اسدآبادی
قسمت سوم
سید جمال الدین اسدآبادی مذهب اصالت علم و برخی اصول دموکراسی را پذیرفته و آنها را نافع به حال مسلمین می دید و از تشکیلات غربی حامی این دو نیز جانبداری می کرد. ورود او به تشکیلات فراماسونری لژ ستاره شرق مصر از این نظر توجیه می شد. غافل از اینکه دفاع سیاسی و یک جانبه از اصالت علم و دموکراسی است. بدین صورت که این مذهب و اصول آن فقط در مقام تخریب مقاومت های فرهنگ های دینی، روحانیت سنتی و نهادهای سیاسی کهن مستقل از بیگانه (انگلیس و فرانسه) در کار می آمد و هنگامی که فراماسونری شرقی در برابر منافع غربیان قرار می گرفت و خواهان استقلال در رای می شد با اتهاماتی واهی طرد می گردد.
به همین دلیل نیز با اتهام مسخره بی اعتقادی سید جمال به خدا او را از لژ وابسته به انگلیس اخراج کردند. سید می پنداشت می تواند با این تشکیلات به احیای مجد و عظمت مسلمانان کمک کند و عنصر پیوند او با این تشکیلات نیز همان اصول تجدد و مظهر اصالت علم او بود که اسلام را با آن تفسیر می کرد.
دید ضعیف و عدم خودآگاهی سید از ماهیت شیطانی فراماسونری در سخنان او هنگام اخراج از لژ آشکار است. این سخنان ماهیت دروغین و جاذبه های کاذب و باطن خبیث فراماسونری را آشکار می کند. او می گوید:
«انتظار داشتم در مصر هر شگفت و شگرفی بشنوم و ببینم لیکن نمی توانستم تصور کنم که ترس بتواند در استوانه های انجمن های فراماسونری راه پیدا کند... هیچ تصویری در ذهن نقش نمی بندد مگر پس از تعریف و توصیف آن... با آنکه من خود را فراماسون می دانم، «جرگه بنایان آزاد» تعریف مطلقی ندارد که در ذهن آدمی نقش بندد و یا وضعی که با تطبیق آن آدمی بتواند در فراموشخانه وارد شود.
نخستین چیزی که مرا تشوق کرد در جرگه بنایان آزاد شرکت کنم همان عنوان بزرگ «آزادی و برابری و برادری» است که مقصدش بهره مند شدن انسان و جهان بشریت است که در پشت سر آن برای نابودی ستمگران می کوشد تا بنیاد عدالت حقیقی را استوار سازد این توصیف فراماسونری مرا خشنود ساخت تا در جرگه بنایان آزاد وارد شوم... لیکن متاسفانه ریشه های خودخواهی و خود پرستی و ریاست طلبی و فعالیت انجمن ها طبق امیان خویش و کرنش در برابر لژ اعظم، آن هم از راهی دور را می بینم که با تهدید و ترغیب همراه است. و نیز دیگر مسائلی که فراماسونری برای نابودی آنها ایجاد شده است.»
پس از این نیز سید جمال الدین اسدآبادی حزب وطنی آزاد وابسته به لژ فراماسونری شرق اعظم فرانسه را تاسیس کرد و تعلیمات تجدد طلبانه سیاسی خود را ادامه داد اما از آنجا که این وسیله با غایات استقلال طلبانه ضد انگلیسی او و فعالیت جهت عظمت مسلمین تناسبی نداشت به کل دفع و طرد و تبعید گردید.
اسرافیل :: سیر تفکر معاصر جلد دوم: محمد مددپور