سیر تفکر معاصر در ایران: غرب شناسی و غرب زدگی
سیر تفکر معاصر در ایران
غرب شناسی و غرب زدگی
بی تردید ارزش ها و مفاهیم جدید غربی هیچگاه چنین اثر قابل تاملی ایجاد نکردند و بیشتر به رونق آداب و رسوم نو بدون عمق در مبادی و حقایق آنها کمک کردند. هیچ گاه غرب مآبی و غرب گرایی ظاهری به غرب زدگی باطنی نیانجامیده، و هیچ گاه مابعدالطبیعه جدید چون مابعدالطبیعه یونانی چونان ماده دیگری برای اسلام در کار نیامد.
در دوره جدید، تجدد زدگی با شعار اخذ بدون تصرف تمدن فرنگی در ایران آغاز شد، در این مرحله ایرانیان مانند همه امور، اقتباس را از ظواهر زندگی غربی که آسان یاب تر است آغاز کردند و کمتر متذکر اصل و روح آن شدند. بدین ترتیب عملا تجدد ایرانی به طور عمده با مسئله تقلید از ظواهر زندگی مردم اروپا آغاز شده و در تغییر لباس و اثاث خانه و شیوه گذران صنعتی متوقف مانده و کمتر تاملی در فرهنگ و فلسفه که تبیین کننده مفهوم نو جهان و انسان و خدای جدید بورژوازی بود، رخ داد. و این امر که باید سیر عادی معرفت بشری از ظاهر به باطن، از پدیدار به ماهیت رخ دهد، در امر تجدد عصر ناصری و انقلاب مشروطه و پس از آن حاصل نگردید. چنانکه در گذشته نیز افرادی قشری با پوشیدن لباس اهل علم یا صوفیه بدون آنکه درکی از مقامات علمی و مسالک عرفانی داشته باشند، چنین می کرده اند.
به هر حال در جریان غربی شدن ایران آنچه بیش از همه چشمگیر است، قبول و اخذ بی تصرف ظواهر غربی است. و همین امر موجب شده است که برخی این امر را به غرب زدگی تعبیر کنند. در حالی که چنان که بارها اشاره کردیم، تفکر غربی خود بالذات غرب زده است. در اینجا غرب زدگی عبارت است از نیست انگاری (نیهیلیسم) حق و حقیقت و پذیرش طاغوت و امر غیر قدسی که به دو صورت بنیاداندیشانه یونانی و خود بنیادانه جدید در تاریخ تفکر غربی بسط یافته و گه گاه به عالم اسلام و مسیحیت نیز تسری یافته است.
اسرافیل: سیر تفکر معاصر جلد دوم: محمد مددپور
الّلهمّ عجّل لولیک الفرج...