می گویند چرا نباید و نتوانیم علم و آزادی و حقوق بشر را به جای اینکه به مردم و سرزمین خاصی مثل اروپا یا امریکا نسبت دهیم، داشته نوع بشر و در شأن آدمی از آن حیث که آدمی است بدانیم و چرا باید این همه چیزهای خوب و نفیس و خواستنی را به غرب منسوب کرد.
اگر می توانستیم علم و آزادی و حقوق بشر را از مقدمات و شرایط و لوازم و نتایج آن انتزاع کنیم و علمی داشته باشیم که مقصدی جز حقیقت نداشته باشد و از اراده تصرف و تملک و غلبه آزاد باشد و آزادی اگر مرکب اراده به سوی قدرت نشده بود و حقوق بشر به غرور و خودبینی و دعوی اَنَاالحقی نمی انجامید، کسانی که اکنون علم و آزادی را مفاهیم انتزاعی می گیرند و به صورت وهمی و رویایی آن دل خوش کنند حق داشتند.
مطالب مرتبط:
سیر مطالعاتی غربی شناسی
سیر مطالعاتی تاریخ غرب
قانون غرب
جریان شناسی تاریخ تجدد در ایران
فرسایش مشارکت مدنی در امریکا
تهاجم فرهنگ رسانه ای غرب
علم و تکنولوژی و توسعه