غرب شناسی: امریکا شناسی: رکود اقتصادی، هر 6 سال یک بار (قسمت دهم)
غرب شناسی
امریکا شناسی: رکود اقتصادی، هر 6 سال یک بار (قسمت دهم)
رکود اقتصادی امریکا از سال های 2006 و 2007م. شروع شد ولی دولت و بانک مرکزی امریکا (فدرال رزرو) این بحران را در اواخر سال 2008م. اعلام کرد. در تاریخ اقتصاد امریکا ، همیشه یک فاصله 3 تا 6 ماهه بین رخداد اقتصادی و اعلام رسمی آن وجود داشته است و رکود اقتصادی کنونی از این امر جدا نیست. خبر رکود اقتصادی، باید به تدریج و آرامی به مردم امریکا داده شود؛ زیرا اقتصاد مدرن امروزی با تصور ها و اعتماد مردم رابطه مستقیم دارد. امریکا بزرگترین اقتصاد دنیا را داراست و در عصر جهانی شدن سرمایه، کار و فناوری اطلاعاتی، هر تغییر و تحولی در امور مالی، بازرگانی و بانکی امریکا، تاثیر چشمگیری بر اقتصاد بین الملل خواهد داشت.
تاریخ معاصر امریکا نشان می دهد ایالات متحده امریکا به طور متوسط هر شش سال یک بار دچار رکود اقتصادی شده است. در سال 1929م. وقتی سقوط بورس امریکا به بحران بزرگ دهه 1930م. و بیکاری بی سابقه در آن کشور منجر شد، انجمن اقتصادی دانشگاه هاروارد به اعضای خود اطمینان داد مشکل اقتصادی امریکا سطحی است و به زودی رفع خواهد شد. بهار سال 2001م. بر اساس یک نظرسنجی، به نظر 95 درصد اقتصاد دانان امریکا رکود اقتصادی در امریکا وجود نداشت در حالی که این کشور در بحران اقتصادی به سر می برد.
سال 2001م. که آخرین رکود اقتصادی در امریکا به وقوع پیوست، سرمایه گذاران رشته های حوزه فناوری، بیشتر صدمه دیدند؛ ولی رکود اقتصادی جدید امروزی بیش از همه به مصزف کنندگان و مردم عادی خسارت می زند. عوامل رکود اقتصادی بسیار است ولی در راس آن، هزینه هنگفت امریکا برای جنگ و تسلیحات نظامی به ویژه در عراق و افغانستان، وام های کلان دولت امریکا، سقوط ارزش خانه و مسکن در ایالات متحده امریکا به علت ریخت و پاش های اعتباری بانک ها و تراکم خارج از اندازه ساختمان سازی در چند سال گذشته و افزایش قیمت انرژی و نفت در بازارهای دنیا را می توان نام برد.
سال 2009م. بر اساس مطالعات موسسه های اقتصادی، اعتماد مردم به اقتصاد امریکا به حداقل رسید و تعداد بیکاران به 10 درصد افزایش یافت. در بخش خصوصی و بازرگانی نیز درآمد و سود بنگاه های مالی و بانکی تنزل یافت، به طوری که بنا بر گزارش موسسه مالی مریل لینچ و گروه بانکی سیتی این دو موسسه در مجموع در سه ماه اول سال، 20 میلیارد دلار ضرر دیدند. کارخانه های خودروسازی امریکا نیز وارد بحرانی جدید شد. نه تنها امریکا، بلکه اروپا و اقتصادهای وابسته در سطح جهانی ازاین بحران مصون نبودند. به اعتقاد برخی کارشناسان خوشبین، سیستم های جدید اقتصادی مثل چین و هند، به امریکا خواهد کرد؛ زیرا اکنون رشد اقتصادی آنها در ردیف بالاتری قرار دارد و افزون بر این، به علت وام های بسیار امریکا و بدهی های خزانه داری آن کشور، سه چهارم ارزهای دنیا در بازارهای آسیا متمرکز شده است. از سوی دیگر رکود اقتصادی امریکا تاثیر بسیاری در صادرات کشورهایی مثل چین خواهد گذاشت و شاید باعث شود رشد اقتصادی چین و هند و کشورهای دیگر، تنزل یابد. یکی از دلایل افزایش قیمت نفت در بازارهای دنیا احتیاج فراوان کشورهایی مثل چین و هند به منابع انرژی امروزی است.
دهه اول قرن بیست و یکم شباهت بسیاری با دهه 1870م. قرن نوزدهم دارد. در آن دهه بنجامین دیزائیلی بر تخت نخست وزیری امپراتوری پرقدرت انگلستان تکیه زد و طبقه مرفه و اشرافی انگلستان با زر و زور بر بقیه حکومت می کرد.سلطان عبدالحمید عثمانی نیز با مصرف گرایی و زندگی لوکس در قصر دلماباچی اسلامبول و احداث ساختمان تئاتر و اپرای قاهره، از الگوی اقتصاد آن زمان تقلید می کرد. جنگ های کریمه، خزانه امپراتوری عثمانی را خالی کرده بود و گسترش بی اندازه امپراتوری انگلستان در دنیا، بحران اقتصادی معروف سال 1873م. و سقوط بورس های اروپا و خاورمیانه را به همراه داشت. بدهی عثمانی ها به قدری بالا بود که مجبور شدند سهم کانال سوئز خود را به امپراتوری انگلستان بفروشند. در سال های بین 1855م. و 1875م. بدهی و وام ترک های عثمانی به کشورهای دیگر با فاکتور 28 درصد افزایش یافته بود؛ در مورد امپراتوری عثمانی نیز قرض و بدهی ملی باعث تبعید سلطان عبدالحمید و مداخله های نظامی روسیه شد و به تدریج قدرت عثمانی ها در شمال افریقا، مصر و بالکان کاهش یافت. در نتیجه غرب بر شرق تسلط کامل یافت. امروزه وضع امپراتوری امریکا شباهت زیادی به اوضاع عثمانی ها دارد. آیا این بار برتری با اقتصاد و قدرت شرق خواهد بود؟
در 18 ژانویه سال 2008م. هنری پالسون وزیر خزانه داری امریکا اظهار داشت: «در بلند مدت اساس و بنیاد اقتصاد امریکا محکم است و من باور دارم اقتصاد کشور رشد خواهد کرد». در آن زمان حتی مقام های رسمی دولت جورج دبلیو بوش از جمله رئیس بانک مرکزی امریکا (فدرال رزرو) از رکود امریکا سخنی نگفتند. دو ماه بعد در 16 مارس 2008م. وزیر خزانه داری امریکا اعتماد خود را درباره اقتصاد امریکا تکرار و تاکید کرد: «من اعتماد زیادی به موسسه های مالی خودمان (امریکا) دارم؛ بازار ما مقاومت پذیر است».
در سپتامبر سال 2008م. خورشید اقتصاد امریکا غروب کرد.مردم از خواب بیدار شدند و شنیدند که بانک های بزرگ و قدیمی سرمایه گذار و موسسه های غول آسای مالی، رهنی و بیمه ای ورشکست شده اند. خبر بحران اقتصادی و بانکی امریکا مثل بمب صدا کرد و در چند دقیقه نظام مالی جهان را به لرزه درآورد. بهای بورس امریکا 40 درصد سقوط کرد و ارزش اوراق و سهام بورس های بزرگ دنیا به شکل چشمگیری کاهش یافت. وزیر خزانه داری امریکا- که سال ها مدیر عامل یکی از موسسه های بزرگ مالی امریکا گولدمن ساکس در خومت وال استریت بود- با عجله کوشش کرد با تصویب لایحه اضطراری 700 میلیارد دلاری دولت بوش در کنگره امریکا، از سقوط کامل سیستم بانکی و مالی امریکا جلوگیری کند و به بحران بزرگ اقتصادی- که در تاریخ امریکا از زمان رئیس جمهور اسبق امریکا فرانکلین روزولت در دهه 1930م. تا امروز سابقه نداشت- سرو سامانی بدهد.
چند سال قبل از اعلام رسمی بحران اقتصادی امریکا، ما با آمار اقتصادی از بی اعتمادی و اعتبار مالی و بانکی، از خودداری مردم امریکا در پرداخت حساب و بدهی های خود و از بیلان سود و زیان شرکت ها و موسسه های بزرگ صحبت کردیم و از شرکت ها و بنگاه های غول آسا- که احتمال ورشکستگی آنها می رفت- از جمله موسسه مالی مریل لینچ نام بردیم. این بنگاه سرمایه گذاری و سهام بورس که یکی از بزرگترین و قدیمی ترین موسسه های مالی امریکا بود و بیش از یک قرن از تاسیس آن می گذشت و نسل های امریکایی کاملا با آن آشنا بودند، در عرض یک روز پس از ورشکستگی تعطیل و نام آن برای همیشه از ردیف بانک ها و موسسه های قدیمی و بزرگ امریکا حذف شد.
منبع: مولانا، حمید. امریکا شناسی: فراز و فرود یک امپراتوری. موسسه انتشاراتی امیر کبیر، چاپ دوم، 1390، ص 258
کلمات کلیدی: اسرافیل، امریکا، امریکا شناسی، غرب شناسی، غرب، رکود اقتصادی امریکا، بحران بزرگ اقتصادی امریکا، دولت امریکا، بانک مرکزی امریکا یا فدرال رزرو، اقتصاد امریکا، جهانی شدن اقتصاد و سرمایه، بانک های امریکا، موسسه های مالی و اعتباری امریکا، بورس امریکا، تاریخ امریکا، دانشگاه هاروارد امریکا، بودجه نظامی امریکا، تسلیحات نظامی امریکا، جنگ امریکا با عراق و افغانستان، قیمت مسکن و خانه در امریکا، بازارهای امریکا، مراکز خرید امریکا، موسسه های اقتصادی امریکا، بیکاری در امریکا، رکود و تورم در امریکا، بنگاه های مالی و بانکی امریکا، کارخانه های خودرو سازی امریکا، اروپا، اقتصاد چین، اقتصاد هند، بدهی های امریکا، وزیر خزانه داری امریکا، امپراتوری انگلستان، مصرف گرایی و زندگی لوکس و تجملی، امپراتوری عثمانی، کانال سوئز، جورج دبلیو بوش، وال استریت، فرانکلین روزولت، خیابان های امریکا،،، قیمت خانه و مسکن در انگلیس، بازار کار در امریکا، سبک زندگی امریکایی، فیلم های امریکایی، بازیگران امریکایی، نحوه ازدواج کردن امریکایی ها، خانواده امریکایی، قدرت نظامی امریکا، ارتش امریکا، سلاح های هسته ای امریکا
(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع و لینک مستقیم مجاز است)
- ۹۶/۱۱/۲۰