امریکا شناسی: افول ثبات و موازنه
امروز تعداد بسیار زیادی از شرکت های تجاری امریکا آن وفاداری و همبستگی قدیمی و ملی را که به ایالات متحده امریکا داشتند، ندارند؛ زیرا بیشتر به دنبال منافع و سود مالی خود بوده و تا اندازه ای به عنوان حاکمان جدید جهانی پول و ثروت عمل می کنند.
گرچه شرکت های امریکایی از جنگ هایی که امریکا در آن دخالت داشته است، منفعت و سود بسیار برده اند؛ اما جنگ و درگیری در ترک برداشتن اقتصاد امریکا نقش مهمی داشته است. با وجود این، امروزه بیشتر شرکت های جهانی امریکا ترجیح می دهند از راه سرمایه گذاری به دیگر کشورها وارد شوند تا اینکه سرزمین های دیگران را به صورت نظامی تسخیر کنند.
بازیگران سیاسی، دولتمردان، سیاستمداران و مقامات قوای مجریه، قضائیه و مقننه امریکا پایه مهمی از نخبگان قدرت آن کشور را تشکیل می دهند. این گروه از نخبگان برای آنکه قدرت خود را حفظ کنند، به دو گروه دیگر از نخبگان امریکا احتیاج دارند که عبارتند از صاحبان ثروت و شرکت ها و رسانه های ملی و محلی. نخبگان سیاسی و دولتی در این معادله، به منظور کسب پول برای زیرساخت های مالی انتخاباتی و شخصی خود به شرکت های تجاری و صاحبان آن تکیه می کنند و برای ایجاد تصویر مناسب از خود در جامعه؛ افکار عمومی و تبلیغات سیاسی، گرایش بسیاری به رسانه های محلی دارند.
بحران حاکمیت، معنویت و فرهنگ در امریکا
دگرگونی های اجتماعی، تجاری و تکنولوژیک، نظریه موازنه و تفکیک سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه را بر هم زده است. از جنبه نظری و سنتی، بر اساس نظریه موازنه، باید هر قوه ای از دولت، قوه دیگر را معادل کند، اما در سیصد سال اخیر این افسانه تخیلی جفرسون و موسسان امریکا، فراموش شده است.
در دهه 1950 میلادی این فرضیه در امریکا قوت گرفت که ایالات متحده امریکا به یک دوره پایان ایدئولوژی رسیده است. یکی از نظریه پردازان این تئوری دانیل بل جامعه شناس امریکایی از دانشگاه هاروارد بود. او ادعا کرد که امریکا به نقطه ای رسیده است که در آن گرایش شدید به عقاید از بین رفته است و از این به بعد برای حل مشکلات به تخصص، مهارت و فناوری نیاز داریم نه اندیشه های روشنفکرانه. به دنبال این نظریه، پدیده ظهور طبقه تکنوکرات ها و نخبگان جامعه فراسوی صنعتی و سپس جامعه اطلاعاتی و ... از سوی افرادی مانند دیوید رایزمن در کتاب فراسوی صنعتی و در نوشته های زیبیگنیف برژینسکی در مورد تکنوکرات های دوران فراصنعتی مشاهده شد.
اما دیدگاه گروه بسیار اندکی از جامعه شناسان و کارشناسان علوم سیاسی امریکا مانند، سی. رایت میلز نافذتر و صحیح تر بود. همانطور که شورش ها و اعتراض های دهه های 1960 میلادی و 1970 میلادی دانشجویان و سیاه پوستان برای آزادی های مدنی نشان داد، ما پایان ایدئولوژی را مشاهده نمی کردیم، بلکه شاهد برخورد و ظهور جدید آن در صحنه داخلی امریکا بودیم.
نخبگان قدرت به افرادی اطلاق می شود که دارای نفوذ وسیع تر هستند و در واقع به همین دلیل طبقه برتر به شمار می روند. مقام و موقعیت این طبقه چه از جنبه سیاسی و چه از جنبه های اقتصادی، فرهنگی، نظامی، علمی و هنری، آن ها را قادر می سازد تا از محیط عادی معمولی جامعه و مردم فراتر روند و در حوزه فعالیت های خود رهبری امور را به صورت حقوقی، اداری و سنتی در دست بگیرند.
امروزه در جامعه امریکا، قدرت ملی اصلی در قلمرو حوزه های اقتصادی، مالی، تجاری، بانکی، سیاسی، فناوری، اطلاعاتی و نظامی قرار دارد. حوزه های رسانه ای، تفریحی و سرگرمی های مردم (ورزش، سینما و ...) همه در بخش های فوق، ادغام شده و حائز اهمیت است. نخبگان فرهنگی، دانشگاهی، هنری، ادبی، مذهبی و اجتماعی، صفوف پسین را تشکیل می دهند و نخبگان نظامی به مناسبت زمان و مکان جنگ و دخالت های نظامی، ایفاگر نقش خود هستند. مدت هاست نهادهای دانشگاه، خانواده، کلیسا و سازمان های غیر دولتی و مردم مدار با ضرورت های روز هماهنگ هستند.
از دهه 1960 میلادی تا امروز (دهه اول قرن بیست و یکم) نقاط ضعیف و نرمی در بخش های مختلف نخبگان قدرت امریکا به وجود آمده است. روح وفاداری و میهن پرستی که مدت ها در سطح جامعه و مدارس، تبلیغ و ترویج می شد، بر اثر جنگ های ویتنام، عراق، افغانستان و به طور کلی دخالت های نامشروع امریکا در مناطق مختلف دنیا تا حدودی کم شده است.
نرخ ورشکستگی و فساد در بین بنگاه ها و شرکت های تجاری امریکا بالا رفته و رضایت عمومی و اعتماد مردم به حوزه های دولتی از جمله کنگره امریکا، کاخ سفید و نظام قضایی نیز روند نزولی دارد. اگر نیروهای مسلح، مدیران شرکت های تجاری، دولتمردان و قضات کشوری، حاضر نباشند به اندازه طرفداران و معتقدان دینی و مذهبی به کلیسا و معبدی که به آن تعلق دارند، برای ارتش، اقتصاد و دولت از زندگی خود مایه بگذارند، بی تردید در آینده، بحران ها و عصیان های بزرگی جامعه امریکا را در بر خواهد گرفت.
امریکا شناسی: فراز و فرود یک امپراتوری: پروفسور حمید مولانا// امریکا شناسی: افول ثبات و موازنه