مبانی هنر در شرق و غرب: سینما: هنر تکنولوژیک قسمت اول
مبانی هنر در شرق و غرب
سینما: هنر تکنولوژیک
قسمت اول
سینما به مثابه هنر تکنولوژیک با پیدایی تکنولوژی جدید پدید آمد. تفکر تکنیکی از قرن 16 و 17 رسما از سوی گالیله و سپس دکارت در رساله «گفتار در روش درست راه بردن عقل» پذیرفته شد، و از این پس تولید ماشین ها با مکانیسم خاص ریاضی توسعه یافت. قرن نوزده، تولید صنعتی با ورود به عصر انقلاب ماشینی به تولید انبوه رسید. در این مرحله نیروی ماشین جانشین کار انسانی شد. بر اساس این مدل صدها و هزاران کالا تولید شد.
در این زمان پیدایی عکاسی که از محاسبات فیزیکی خاص و اطلاعات عمومی این عصر پدید آمده بود، مقارن با بروز تحولاتی در هنرهای پلاستیک گردید. هنرهای پلاستیک با گرایش به صورت شکنی و تجربه دائم التزاید صورت انتزاعی – وهمی و حتی گرایش به صورت های هیولایی محض و بازی با رنگ ها به نابودی زبان و بیان هنری قرون پس از رنسانس پرداختند.
در قلمرو شعر و موسیقی و معماری نیز به نحوی گریز از محسوس و گرایش به بیان و ابداع وهمی عالم پدید آمد. بدین ترتیب این هنر با این گرایشات وهمی مرز خود را از هنرهایی که در قلمرو تکنولوژی جدید پا به عرصه وجود می گذاشتند، تا حدودی جدا کرد، بی آنکه تماما از آنها انفکاک ذاتی پیدا کرده باشند.
نظر به امتیاز هنرهای تکنولوژیک بر هنرهای سنتی جدید غرب، بنابر تعلق و استقلال آنان از روش ها و ابزارهای تکنیکی، در «سطح» میانشان جدایی می اندازد وگرنه همان طور که اشاره کردیم، هنر جدید با نگاه تکنیکی به جهان که در آن امتداد محسوس حرکت و صور ریاضی و تجربی و تحلیل رنگ و نور و الحان و نغمات، اساس هنرهای پلاستیک موسیقیایی است، تفاوتی در عمق با یکدیگر ندارند.
اسرافیل :: سیر تفکر معاصر جلد اول: محمد مددپور
مثابه؟؟ منظورت همون مثال یا مثل هست؟ میشه این خط اول رو واضح تر کنی:) ممنون