سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرانسه» ثبت شده است

غرب شناسی

امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: دوتوکویل و دموکراسی در امریکا (قسمت پنجم)

 

امریکا- امریکا شناسی- فرهنگ امریکا- دین و مذهب امریکا- اجتماع و جامعه امریکا- سیاست امریکا

 

از شروع جنگ های استقلال امریکا، در اوخر قرن هجدهم تا امروز، امریکایی ها همیشه به استثنایی بودن مملکت، ملت و نظام خود تکیه و افتخار کرده اند. این حس ویژه بودن و وجود ماموریت مخصوص برای امریکا، همراه با خصلت فردگرایی و تکیه بر آزادی های فردی، ویژگی ماجراجویی، تهاجم، ملی گرایی، سلطه گرایی، تکبر ملی و حتی امپریالیسم را تقویت کرد. دوتوکویل نویسنده فرانسوی، آزادی های وطنش، فرانسه را با امریکا مقایسه می کند. آزادی های فردی، اجتماع های کوچک شهری و روستایی که در آن مردم امریکا داوطلبانه در سازمان های غیر دولتی شرکت کرده و در نظام سیاسی آن روز سهم داشتند، در او تاثیر فراوانی بر جای گذاشت و در حقیقت اولین اروپایی بود که دموکراسی امریکا را پدیده ای استثنایی ذکر کرد.

 

مسیحیت یهودی- اسرافیل- غرب- غرب شناسی- آمریکا- اسرائیل- فلسطین- یهودیت و مسیحیت- صهیونیسم- فراماسونری- تورات و انجیل- دشمن شناسی- سرزمین موعود- ملت برگزیده

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجار است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: پایه های تمدن امریکا (قسمت دوم)

 

امریکا- امریکا شناسی- فرهنگ امریکا- دین و مذهب امریکا- اجتماع و جامعه امریکا- سیاست امریکا

 

با توسعه شهرنشینی و شهروندی، افزایش جمعیت، مهاجران، قوای انسانی جدید و صنعتی شدن کشور، امریکا با نظام سرمایه داری نوین، در مسیر تمدن امروزی خود گام برداشت. با اصول و شرایط فوق، فرهنگ و جامعه امریکا به کلی تغییر یافته بود. آزادی و فردگرایی در هم ادغام شده و عدالت اجتماعی و مسئولیت اشتراکی فراموش شده بود. به مدت بیش از یکصد و پنجاه سال، یعنی از اوایل قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، در حالی که تمام قاره های دنیا به ویژه اروپا و آسیا و همچنین مرزهای ملی مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و جنگ های داخلی و منطقه ای ادامه داشت و از امنیت، صلح و آرامش خبری نبود، قاره امریکای شمالی با محافظت دو اقیانوس بزرگ و با فراغت نسبتا کامل به توسعه اقتصادی، سیاسی و فناوری داخلی خود پرداخته و خود را از تجاوزهای دیگران مصون نگاه داشت.

 

پایه های این تمدن  در چند اصل خلاصه می شد:

  1. فردگرایی و آزادی های فردی
  2. مستثنی بودن امریکا و امریکایی ها از کشورها و مردم دیگر
  3. تسلط بر طبیعت
  4. قدرت طلبی و رقابت
  5. تولید و انباشت ثروت
  6. جدایی دین از سیاست و حکومت
  7. کوشش در وحدت و اتحاد با ایالت ها در سایه یک نظام سیاسی فدرال
  8. توجه به علم جدید و فناوری

 

در امریکا فردگرایی و آزادی در هم ادغام شده و مفهوم «استثنا بودن امریکا» حس ملی گرایی ویژه خودگرایی را تشدید کرده و منشور «سرنوشت و ماموریت خاص امریکا» را در سیاست های داخلی و خارجی این کشور به وجود آورده است.

 

تمدن امروزی امریکا، نه تنها بر مبناری یک الگوی جدید سرمایه داری رشد و نمو کرده است بلکه فراتر از آن، ایدئولوژی امریکا به صورت یک مذهب و روش زندگی شده که اسطوره ها، تصاویر و آئینِ بخش مهمی از تمدن غرب را تشکیل می دهد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

ظهور امپریالیسم امریکا

 

بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی و ژاپن خسارت های مادی و جانی و فرهنگی زیادی دیدند. آلمان که به ویرانه ای تبدیل شده بود، به دو بخش شرقی- تحت حاکمیت کمونیست ها- و غربی- تحت حاکمیت لیبرال ها (به رهبری امریکا)- تقسیم شد. بعد از تمام شدن جنگ جهانی دوم، کشورهای جهان به 3 دسته تقسیم شدند. ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی، دو ابر قدرت پیروز جنگ، برای خود دو بلوک قدرت درست کردند و رهبری بلوک غرب و شرق را بر عهده گرفتند. از طرف دیگر بیشتر سرزمین ها و مناطق تحت استعمار کشورهای اروپایی که استقلال خود را به دست آورده و جهان سوم نامیده می شدند، به صحنه منازعه و رقابت دو ابرقدرت شوروی و امریکا تبدیل شدند، چون هر کدام از دو قدرت شرق و غرب می خواستند کشورهای بیشتری را به بلوک قدرت خود اضافه کنند.

 

بعد از جنگ جهانی، امریکا فاتح جنگ شد. چون به دلیل دوری سرزمین امریکا از عرصه جنگ، خسارات و تلفاتی را تحمل نکرده (در حالی که کشورهای اروپایی به خاطر جنگ به صورت ویرانه در آمده بودند) و حضور نظامی و تسلیحاتی اش هم باعث برتری این کشور در جنگ شده بود و هم چنین صنایع نظامی و تسلیحاتی این کشور رشد کرده بود. از طرف دیگر بعد از اتمام جنگ دوم جهانی و در قالب طرح مارشال، امریکا با اعطای کمک های اقتصادی و رداخت وام به کشورهای اروپایی بلوک غرب این کشورها را در مسیر سازندگی بعد از جنگ، به خودش وابسته کرد. تلفات امریکا در جنگ دوم جهانی کمتر از تلفات اتحاد جماهیر شوروی (یعنی 20 میلیون کشته) بود و همین امر موضع امریکا را در برابر رقیب جدیدش یعنی شوروی تقویت کرد.

 

موضع ایالات متحده امریکا چنان قوی بود که امریکایی ها نظام سیاسی و اقتصادی جهانی را مطابق مشخصات مورد نظر خود را طراحی کرده  و مقر دائمی سازمان نوبنیاد ملل متحد را (که جایگزین جامعه ملل شده بود) در نیویورک قرار دادند؛ اقدامی که تسلط دائمی امریکا را بر تصمیم ها و فعالیت های این سازمان در پی داشت.

 

در بین پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم که قدرتمند ترین بخش سازمان بود، امریکا علاوه بر رای خود، معمولا می توانست روی رای بریتانیا و فرانسه حساب کند. به همین ترتیب، صندوق بین المللی پل (که برای موازنه در پرداخت های بین المللی تاسیس شده بود) و بانک جهانی (وظیفه پرداخت وام به کشورهای نیازمند را داشت) منطبق با سیستم های مالی مورد نظر اقتصاد امریکا شکل گرفتند. این دو نهاد هر چند که ماهیتی بین المللی داشتند، اما عملا زیر نفوذ ایالات متحده امریکا قرار گرفتند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا: استبداد دموکراسی (قسمت دوم)

.

دوتوکویل دو گرایش کاملاً متضاد در دموکراسی امریکا مشاهده کرد. یکی گرایش به مساوات و آزادی و دیگری، گرایش به فردگرایی و استبداد فکری برای رسیدن به منافع شخصی است. به عبارت دیگر، برابری شرایط در جامعه با شرایط برابر دو چیز کاملا مختلف است و فردگرایی زاویه مهم آن را تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، گرچه شرایط قانونی برابر است، اما تنازع بقا، به توانمندی اقتصادی، اجتماعی، نژادی و سیاسی فرد مرتبط است. دوتوکویل گرایش به شرایط مساوی در جامعه امریکا را تمجید و تحسین کرد ولی از عواقب فردگرایی امریکایی ها نگران بود.

.

وی در جلد دوم کتاب خود، در قسمت 4، فصل 6 با عنوان «چه نوع استبدادی باعث ترس ملت های دموکراتیک می شود؟» از «دموکراسی نرم» نام می برد. در این نوع دموکراسی هر یک از شهروندان به منافع خود می اندیشند و از منافع جامعه و دیگران بی خبر می ماند. در این شرایط، قدرت سیاسی مطلق می شود، بدون اینکه شهروندان و مردم خود متوجه آن باشند. او از نظم آرام و از بردگی صلح آمیز صحبت می کند. زمانی این سخنان را به کار می برد که امریکا هنوز یک جامعه کشاورزی تمام عیار بود. دوتوکویل به خوبی نمی توانست آسیب های وارده از جامعه صنعتی امریکای یک قرن بعد را مجسم کند. تاریخ نشان داد که چگونه اشراف سالاری سرمایه داری نظام اقتصادی همگانی و مصرف گرایی زیر نظر دو حزب مسلط جمهوری خواه و دموکرات، موفق شد معنای کاملا متفاوتی از دموکراسی باستانی و سنتی یونان به شهروندان امریکایی ارائه داده و برای ترویج آن در سطح جهانی سرمایه گذاری و سیاست گذاری کند.

.

مطالب مرتبط:

.

امریکا: دوگانه استبداد و دموکراسی (قسمت اول)

امریکا: نظام سکولار یا نظام دینی؟

صنایع فرهنگی و قدرت نرم در امریکا

ماهیت رسانه های امریکا

واقعیت دموکراسی در امریکا

بی اطلاعی عمومی در امریکا

امریکا کشور تناقض ها

 

.

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل