سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۱۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امریکا شناسی» ثبت شده است

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا، آن‌گونه که هست

 

تصور امریکایی ها درباره خود و کشورشان با تصویری که بسیاری از خارجی ها درباره امریکا دارند، بسیار متفاوت است. بیشتر امریکایی ها خود را زحمت کش، پرکار، متوسط و معمولی می دانند و عقیده دارند در مقایسه با کشورهای دیگر، از هر جهت تقدم و حتی برتری دارند؛ زندگی به نسبت مرفهی دارند و در سرزمین و نظامی آزاد منش زندگی می کنند.

 

گرچه در دهه ها و سال های اخیر این گونه باورها، تصاویر و هویت ها در داخل امریکا آسیب دیده است و بحران های اقتصادی، سیاسی و نظامی، عزم و اراده امریکایی ها را به تزلزل انداخته، اما هنوز قشر گسترده ای از مردم و نخبگان این کشور، به ماموریت تاریخی امریکا باور دارند و به رهبری، تداوم و استقرار قدرت بین المللی ایالات متحده امریکا پایبند هستند. به طور کلی امریکایی ها در تصویر و قضاوتشان درباره بسیاری از کشورهای دنیا، همان قدر در اشتباهند که مرم دیگر کشورها درباره آنها. این جریان شناخت، تصویر و آگاهی ها بسیار پیچیده است و دلایل بسیاری دارد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

جامعه و مردم امریکا

روز سپاس از سرمایه داری در امریکا

(قسمت دوم)

 

روز سپاسگزاری در امریکا همچنین مصادف با چند سالگرد تاریخی دیگر است که نظام این کشور هیچ گاه بدان اشاره ای نکرده است و در لابه لای برگ های تاریخ ایالات متحده امریکا، به شکل مرموزی دفن شده است. به گونه ای که نه تنها بیشتر مردم امریکا از آن اطلاع کاملی ندارند، بلکه به علت تحریف تاریخی و سیاسی نیز بدان توجهی نمی شود و این داستان برخورد امریکایی ها با تمدن های دیگر و مفهوم و اسطوره دیگِ ذوب کن این نظام است.

 

مفهوم دیگ ذوب کن یک جریان تاریخی است که فرهنگ، تمدن و ملیت های مختلف در این دیگ واحد گداخته شده و حاصل آن، تمدن و شخصیت امریکا به عنوان یک نظام استثنایی ملی در تاریخ است.

 

مفهوم دیگ ذوب کن به صورت عنصری واحد- که سایر فرهنگ ها و تمدن ها را به خود جذب کرده و آنان را برای ساخت یک نظام جدید حل می کند- درست مقابل مفهوم تکثرگرایی یا پلورالیزم واقع شده و با آن تناقض دارد. واژه پلورالیزم اجازه می دهد که سایر دیگ های فرهنگی به موازات و برابر با دیگ اصلی وجود داشته باشند؛ در حالی که عنوان امریکایی بودن به صورت دیگ ذوب کن این جریان را نفی می کند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

جامعه و مردم امریکا

روز سپاس از سرمایه داری در امریکا

(قسمت اول)

 

آخرین پنج شنبه ماه نوامبر هر سال، روز سپاسگذاری و تعطیل عمومی امریکاست. این روز تنها روزی است که بیشتر خانواده های امریکا، حتی بیشتر از کریسمس، دور هم جمع می شوند و سفره انداخته و بر اساس سنت قدیمی خود، بوقلمون صرف می کنند. این سنت از اروپایی هایی که برای اولین بار به قاره امریکا قدم گذاشته و در مراسمی با اهالی بومی این سرزمین یعنی سرخ پوستان هم‌سفره شدند.

 

در آن سال های اولیه، تازه واردان اروپایی به قاره امریکا به دلیل برکت سالیانه، خدا را با آئین ویژه، سپاسگذاری می کردند، ولی کشف قاره امریکا به وسیله مهاجران و مهاجمان اروپایی، چه در شمال و چه در جنوب این قاره و توسعه تمدن استعماری انگلیس و اسپانیا، این مفهوم سپاسگزاری را به پدیده ملی گرایی و سپس سلطه گرایی و در یک قرن اخیر به نوگرایی تبدیل کرده است و امریکایی ها به جای سپاسگزاری از خدا، از نظام سرمایه داری سپاسگزاری می کنند. این جا به جایی ذهنی اتفاقی نبوده، بلکه حاصل دگرگونی ها و تغییراتی است که در دو قرن اخیر، در نتیجه یک نظام سکولار (غیر دینی)- که بر ملی گرایی، دولت گرایی و سرمایه داری تاکید می کرد- به وجود آمده است.

 

مراسم روز سپاسگزاری، نه تنها معنای وحدت گرای خود را در تمدن امریکا از دست داده است، بلکه این تغییر جهت از خدا به مادیات و قدرت گرایی اقتصادی و سیاسی، در قرن اخیر بحران های اخلاقی و اجتماعی زیادی را نصیب این کشور و رهبران آن کرده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرت امریکا

جهالت در ایالات متحده امریکا

(قسمت هفتم)

 

تکذیب حقایق، فقدان شجاعت در مقابل واقعیت های تاریخی و دو پهلو صحبت کردن، همیشه نشان ضعف امپراتوری هاست. به کلمات و سخنان دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق دولت بوش که یکی از معماران اصلی حمله به عراق بود و دو روز پس از انتخاب مجدد بوش به ریاست جمهوری  در 9 نوامبر 2006م. از سمت خود عزل گردید، توجه کنید:

 

 «خیلی روشن است که عملیات بزرگ نظامی (در عراق) با موفقیت شایانی همراه بود. این نیز روشن است که مرحله دوم این عملیات به قدر کافی خوب و با سرعت انجام نشده است»

 

در بسیاری از دانشگاه های مهم امریکا که ادعای شرق شناسی، اسلام شناسی و عرب شناسی دارند، این اندیشه حاکم بر نظام امریکا بود که بر افکار و اندیشه استادان و دانشجویان حکومت می کرد. همان نوع اندیشه ای که از ظهور و پیدایش انقلاب اسلامی ایران غفلت کرد و در مقابل سقوط سیستم و امپراتوری شوروی حیرت زده شد. اطلاعات واشنگتن نشان می داد، امریکایی ها نقشه حمله و تسلط نظامی عراق را به خوبی آماده کرده اند، ولی نقشه اداره آن را به صورتی که  پیچیدگی جامعه و سیاست آن سرزمین و منطقه را در بر گیرد، در دست ندارند. این جهالت و ناشیگری همراه با طمع، ترس و فریب، به شکست سیاست های امریکا در عراق و افتضاح های حاصل از آن منجر شد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرت امریکا

جهالت در ایالات متحده امریکا

(قسمت ششم)

 

از سه عامل بحران افول امپراتوری امریکا یعنی جهالت، طمع و ترس در سال های اخیر عامل جهالت، عمق و بعد جدیدتری پیدا کرده است. جهل در اینجا به عنوان فقدان و کمبود اطلاعات و دانش در امریکا نیست، بلکه کوتاهی در استفاده مفید اطلاعات و دانش است و ما آن را فقدان فضیلت و حکمت در سیستم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می خوانیم. مدیریت و دوام یک امپراتوری، همیشه با استفاده مفید از اطلاعات و دانش رابطه مستقیم دارد؛ ولی طمع، تکبر، خودخواهی و تعصب بیش از حد، چشم امپراتوری ها را کور می کند و بدین ترتیب فضیلت و حکمت نیز نایاب می شود. این یکی از مشکلات بزرگ امروز امریکاست.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرت امریکا

ترس در ایالات متحده امریکا

(قسمت پنجم)

 

ایالات متحده امریکا در تاریخ کوتاه خود بیش از هر کشور دیگر هم خود را ترسانده و هم سعی کرده دیگران را بترساند. ترس، یک عارضه و یک شیوه اصلی در روان شناسی جامعه امریکا شده است. ترس از سرخ پوستان، ترس از سیاه پوستان، ترس از نژاد زرد، ترس از غیر مسیحی ها، ترس از کمونیسم، ترس از اسلام و ترس از بیگانگانی که بخواهند کرانه های امریکا را تسخیر کنند.

 

فرانکلین روزولت رئیس جمهور دهه بحرانی اقتصاد امریکا و دوران جنگ جهانی دوم، به خوبی به این عامل ترس در تاریخ کشور خود آگاهی داشت و به هنگام حمله ژاپنی ها به جزایر هاوایی اعلام کرد:

 

«ترس، بزرگترین دشمن امریکاست»

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرتِ امریکا

طمع و مسئله انرژی در امریکا

(قسمت چهارم)

 

ائتلاف بخش نفت و انرژی؛ صنایع خودرو، ترابری، نظامی و امنیتی کاخ سفید را در هفت سال گذشته بیش از هر زمان دیگر به حرکت در آورده است. برای مثال جرج بوش پسر، رئیس جمهور و دیک چنی معاون ریاست جمهوری هر دو ، از بخش حوزه های نفت و گاز آمده و حمایت شده اند و رئیس اداری رئیس جمهور در کاخ سفید، آندرو کارد رئیس سابق اتحادیه یا انجمن کارخانه های خودرو سازی امریکاست. بیل ریچاردسون وزیر انرژی امریکا در ریاست جمهوری بیل کلینتون در سال 1999م. اظهار داشت:

 

«بسیار آشکار است که نفت، سیاست گذاری خارجی امریکا را برای دهه ها تعیین کرده است»

 

امروزه هژمونی نفت، انرژی و گاز طبیعی یا هر چیز دیگری که برای منافع ملی اهمیت دارد، مستلزم در اختیار داشتن و استفاده از حوزه های نفت و انرژی است و این، گره پیچیده امریکا شده است. طمع و ترس امریکا این است که جریان گردش نفت قطع شود، یا قیمت آن افزایش یابد و یا منابع نفت داخلی امریکا به طور کلی مصرف شود. امنیت انرژی همان چیزی است که قدرت جدید اقتصادی دنیا یعنی چین را نیز نگران کرده است؛ تکیه بر بازارهای دنیا برای فروش کالاها و پایداری اقتصاد، سمت دیگر این وابستگی خارجی و بین المللی را نشان می دهد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرتِ امریکا

طمع و مسئله انرژی در امریکا

(قسمت سوم)

 

در سال های آینده با ادامه دخالت های نظامی امریکا در دنیا، سه اتفاق مهم می تواند کمر اقتصاد امپراتوری ایالات متحده امریکا را بشکند: افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، گذار و انتقال دلار امریکایی به یوروی اروپایی در معامله های بین المللی و انرژی به عنوان واحد پول بین المللی و تزلزل بازار در مقابله با چهار تریلیون بدهی های بین المللی امریکا که روزانه در حال افزایش است.

 

عامل طمع، امپراتوری امریکا را در مدت یک قرن از اختیار کامل به وابستگی کشانده است. در اوایل قرن بیستم و در اوج قدرت امپراتوری بریتانیا یکی از جغرافی دانان انگلیسی به نام سر هالفورد مکیندر قسمت بزرگی از قاره آسیا و اروپا را که از چین شروع شده و تا دامنه کوه های اورال به اروپا وصل می شود، به نام اوراسیا نامید و مدعی شد که کنترل این سرزمین وسیع، که او آن را قلب دنیا نامید، برای هر امپراتوری به ویژه بریتانیا ضروری است.

 

از زمان سقوط شوروی تا امروز، سیاست گذاران و نخبگان امپراتوری امریکا این گفته جغرافی دان انگلیسی را تکرار می کنند. ژبیگنیو برژینسکی رئیس امنیت ملی کاخ سفید نیز سال ها قبل در دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر کتابی در مورد اهمیت حیاتی اوراسیا برای امریکا نوشت و سلطه و هژمونی ایالات متحده امریکا را برای آسیای مرکزی، خاورمیانه، قسمتی از جمهوری های روسیه و اروپای شرقی لازم دانست.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرت امریکا

طمع و مسئله انرژی در امریکا

(قسمت دوم)

 

سال 1929م. دقیقا چند سال قبل از بحران بزرگ اقتصادی امریکا که مردم این کشور را به بیکاری و گرسنگی کشاند، ایالات متده امریکا دو سوم تمام خودروهای دنیا را در دست داشت. سال 1950م. چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، امریکایی ها در مجموع بیش از یک سوم تولیدات و مصرف نفت دنیا را به خود اختصاص داده بودند و مواد نفتی، بزرگترین رقم بازرگانی در اقتصاد امریکا به شمار می رفت.

 

امروز امریکا یک چهارم یا 25 درصد انرژی کل دنیا را مصرف می کند، در حالی که فقط مالک 5 درصد منابع انرژی جهان است. امریکایی ها به طور متوسط دو برابر اروپا و ژاپن انرژی مصرف می کنند و استفاده یک فرد امریکایی از انرژی و محصول نفت ده برابر افراد دیگر در دنیاست.

 

جامعه امریکا در حقیقت یک جامعه ماشینی است و تعجب اینجاست که این روش با تبلیغات بازاریابی، مصرف گرایی و جهالت مصرف کنندگان در بسیاری موارد، از سوی دیگران تقلید می شود. بیهوده نیست که هنری کیسینجر وزیر اسبق خارجه امریکا و یکی از بازیگران جنگ سرد، رسما اعلام کرد:

 

«هر کس که کنترل انرژی را در دست دارد کنترل ملت ها را در دست دارد»

 

هر اندازه وابستگی امریکایی ها به منابع انرژی و نفت افزایش می یابد، ترس و وحشت آنها به ادامه یک زندگی معمولی در آینده زیاد می شود.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرتِ امریکا

طمع، ترس و جهالت در امریکا

(قسمت اول)

 

ما شاهد غروب امپراتوری امریکا هستیم؛ پس می توان پرسید علل افول و دلایل تئوریک این زوال چیست؟ علل افول امپراتوری امریکا را می توان در سه عامل اصلی، خلاصه کرد و بیان کرد:

 

  1. طمع
  2. ترس
  3. جهالت

 

البته این سه عامل در هر سیستم زنده اجتماعی وجود دارد، از افراد، گروه ها و سازمان ها گرفته تا حکومت ها و دولت ها. ولی میزان آسیب پذیری هر سیستم با کیفیت و کمیت این سه عامل در طول زمان و مکان و با درجه تهذیب نفس هر سیستم متغیر بوده و ارتباط کامل دارد. در امریکا میزان طمع، ترس و جهالت، در سیستم سرمایه داری ویژه ایالات متحده به سطح بالایی رسیده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل