غرب شناسی: امریکا شناسی: فراز و فرود قدرت امریکا: جهالت در ایالات متحده امریکا (قسمت هفتم)

غرب شناسی

امریکا شناسی

فراز و فرود قدرت امریکا

جهالت در ایالات متحده امریکا

(قسمت هفتم)

 

تکذیب حقایق، فقدان شجاعت در مقابل واقعیت های تاریخی و دو پهلو صحبت کردن، همیشه نشان ضعف امپراتوری هاست. به کلمات و سخنان دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق دولت بوش که یکی از معماران اصلی حمله به عراق بود و دو روز پس از انتخاب مجدد بوش به ریاست جمهوری  در 9 نوامبر 2006م. از سمت خود عزل گردید، توجه کنید:

 

 «خیلی روشن است که عملیات بزرگ نظامی (در عراق) با موفقیت شایانی همراه بود. این نیز روشن است که مرحله دوم این عملیات به قدر کافی خوب و با سرعت انجام نشده است»

 

به عبارت دیگر امریکا در نبرد و اشغال بغداد موفق بود ولی در جنگ و اداره اشغال آن شکست خورده است. در تسخیر بغداد و خاک عراق و براندازی رژیم صدام، امریکایی ها صد و چهل نفر تلفات دادند، ولی تعداد کشته شدگان در ارتش امریکا پس از اشغالگری اکنون از مرز چهار هزار نفر گذشته است و تعداد مجروحان ارتش ایالات متحده امریکا افزون بر پنجاه هزار نفر است. (لطفا توجه کنید که آمار ارائه شده در این کتاب مربوط به سال نگارش چاپ اول آن یعنی سال 1389 می باشد و بدیهی است که این آمار از سال 1389 تا زمان حاضر افزایش یافته است)

 

امریکایی ها ادعا می کنند که آمار دقیقی از کشته شدگان و مجروحان عراقی در جنگ وجود ندارد، ولی روزنامه واشنگتن پست تعداد کشته شدگان عراقی این جنگ را تا امروز سی و پنج هزار نفر تخمین زده است. گروه پژوهشگران دانشکده بهداشت دانشگاه جان هاپکینز امریکا و وزارت بهداری عراق، سال گذشته تعداد تلفات عراقی ها را صد و پنجاه هزار نفر اعلام کرد. تعداد مجروحان عراقی نیز به صدها هزار نفر می رسد و هر روز بر این رقم افزوده می شود. تلفات جانی عراقی ها در این جنگ از یک میلیون نفر تجاوز می کند.

 

تعداد بمباران و عملیات مسلحانه در عراق، در سال اول اشغالگری امریکایی ها صد و نه مورد بود و در سال دوم به ششصد و سیزده مورد و در شش ماه اول سال سوم به هزار و دو مورد افزایش یافت. این آمار شامل حمله های مسلحانه به قوای اشغالگر امریکایی نیست که روزانه ده ها بار رخ می دهد. اگر جمعیت دو کشور امریکا و عراق را در نظر بگیریم، تلفات جانی روزانه در عراق که متجاوز از یکصد نفر است، مساوی و برابر هزار و صد نفر کشته روزانه  یا سی و سه هزار نفر تلفات جانی در امریکاست. به نوشته روزنامه گاردین، امروز تعداد کشته شدگان در عراق به مراتب بیش از تلفات مردم عراق در زمان رژیم صدام است.(گاردین، 21 سپتامبر 2006)

 

شکست سیاست های نظامی و سیاسی امریکا در عراق، هرج و مرج، ناامنی و اوضاع نامطلوبی که در نتیجه جنگ و اشغالگری در این کشور به وجود آمده است، به خوبی قابل پیش بینی بود. حدود شش ماه قبل از آغاز حمله های نظامی امریکا به عراق، در کارگاهی که در بنیاد فرهنگی غرب شناسی تهران تشکیل شد، ما دقیقا پیش بینی کردیم که نه تنها امریکا به عراق حمله خواهد کرد، بلکه بالاتر از همه ، از پس این حمله، عراق دچار هرج و مرجی بزرگ خواهد شد، و نیز یاداوری کردیم که این جنگ طولانی بوده و ثبات سیاسی عراق را تهدید خواهد کرد. اما در امریکا نه تنها دولتمردان حاکم، بلکه مطبوعات و رسانه های مسلط بر این کشور نیز به این گونه تحلیل ها و بررسی ها در موضوع عراق توجهی نکرده و آن را پوشش ندادند.

 

در بسیاری از دانشگاه های مهم امریکا که ادعای شرق شناسی، اسلام شناسی و عرب شناسی دارند، این اندیشه حاکم بر نظام امریکا بود که بر افکار و اندیشه استادان و دانشجویان حکومت می کرد. همان نوع اندیشه ای که از ظهور و پیدایش انقلاب اسلامی ایران غفلت کرد و در مقابل سقوط سیستم و امپراتوری شوروی حیرت زده شد. اطلاعات واشنگتن نشان می داد، امریکایی ها نقشه حمله و تسلط نظامی عراق را به خوبی آماده کرده اند، ولی نقشه اداره آن را به صورتی که  پیچیدگی جامعه و سیاست آن سرزمین و منطقه را در بر گیرد، در دست ندارند. این جهالت و ناشیگری همراه با طمع، ترس و فریب، به شکست سیاست های امریکا در عراق و افتضاح های حاصل از آن منجر شد.

 

منبع: مولانا، حمید. امریکا شناسی: فراز و فرود یک امپراتوری. موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1390، ص 285

 

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)