سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

تاریخ معاصر ایران

 

جریان شناسی در تاریخ معاصر ایران| گام ها و موج های مهم در تاریخ معاصر ایران: در پژوهش های تاریخی می توانیم به صورت کرونولوژی بحث کنیم؛ یعنی حوادث لحظه به لحظه تاریخ را نقل نماییم که در این صورت باید برای پانصد سال اخیر پانصد سال تاریخ بگوییم، یا اگر برای هر سال ده تا  بیست حادثه مهم در نظر بگیریم، باید حداقل هزار حادثه مهم را بیان کنیم. اما قاعده این نیست، چرا که مثلا در زندگی افراد، حواث هر لحظه زندگی در تکوین شخصیت آنها نقشی ندارد، بلکه مقاطع مهمی در زندگی هر انسانی هست که در تکوین شخصیت او اثر ژرفی می نهد، مثل مراحل تحصیل، ازدواج و ... .

 

بنابراین، لازم نیست همه وقایع زندگی بررسی شود، بلکه باید قله ها را دید؛ یعنی مقاطعی را انتخاب کرد تحول زا باشند، به صورتی که وقایع و تحولات اجتماعی- سیاسی قبل یا بعد از آن مقطع متفاوت باشند. البته به دلیل اینکه تقیبا همه کسانی که در تاریخ کار می کنند نمی توانند بی طرف باشند، چه در ماده تاریخ و چه در صورت تاریخ و همچنین در تحلیل ها گزینشی و یکسویه عمل می کنند (البته در ماده تاریخ می توان بی طرف بود، اما در تحلیل حوادث خواه ناخواه جهان بینی و ایدئولوژی شخص تاثیر می گذارد)، باید در انتخاب قله ها به سراغ مواردی که نسبت به آنها اجماع وجود دارد برویم.

 

سیر مطالعاتی جریان شناسی

سیر مطالعاتی تاریخ مشروطه

سیر مطالعاتی تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی

 

ما می توانیم با ده گام تاریخی به پانصد سال قبل برگردیم؛ یعنی ده قله از تاریخ پانصد ساله را انتخاب کنیم تا اطلاع عمومی از تاریخ داشته باشیم و بعد تحقیق کنیم؛ مثلا بدانیم که تا قیام تنباکو چقدر فاصله است، یا مثلا رابطه قیام پانزده خرداد را با امام بسنجیم، چرا که دانستن ارتباط مقاطع تاریخی خاص با یکدیگر ضروری است و این کار دشواری نیست. منتهی باید ده، پانزده تاریخ را حفظ کرد؛ یعنی باید توانست در یک دورخیز تاریخی تا پانصد سال قبل را به خوبی دید. این جز مقدمات کار تاریخی است.

 

این شناخت حتی در مباحث فقهی و کلامی نیز به کار می آید و برای شناخت مسائل فکری نیز خوب است. خصوصا برای حوزه های اندیشه سیاسی یا اندیشه اجتماعی خیلی مفید است که مثلا بدانند یک اندیشه در چه زمانی مطرح شده است.

 

نکاتی در انتخاب قله های تاریخی

 

همانگونه که گفته شد، غالبا سعی می کنیم در انتخاب مقاطع مهم تاریخی مواردی را ذکر کنیم که در آن اجماع باشد و در این راه مشخص بودن نسبتِ ما با مسائل تاریخی، تعیین کننده است. مثلا کسی چپ گرای مادی باشد و بگوید من مدخل انقلاب اسلامی را حادثه مادی می دانم، و یا خط امامی و مسلمان باشد و بگوید مدخل انقلاب اسلامی را قیام پانزده خرداد می دانم؛ یعنی خیلی فرق دارد که ما اصل را کدام بدانیم. باید نسبت خودمان را با حوادث مهم تاریخی بشناسیم که اگر این کار نکنیم کلاه های بزرگی در تاریخ بر سرمان می رد و در اصل باید تسلیم شویم. متاسفانه ما تا دقیقه 89 تسلیم هستیم و دقیقه 90 به فکر چاره می افتیم، در حالی که باید از ابتدا نسبت خودمان را با مسائل تاریخی مشخص کنیم.

 

مرحله و گام اول تاریخ معاصر ایران: انقلاب اسلامی (1378- 1357)

 

این بیست سال را یک مقطع می گیریم و می توانیم بگوییم قبل از انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب اسلامی. برای مقطع انقلاب اسلامی نیز می توانیم زیر مجموعه هایی در نظر بگیریم؛ مثلا قبل از جنگ و بعد از جنگ؛ قبل از رحلت امام و بعد از رحلت امام. ولی فعلا این بیست سال را یک مقطع تاریخی در تاریخ معاصر ایران حساب می کنیم.

 

مرحله و گام دوم تاریخ معاصر ایران: 15 خرداد 1342 تا بهمن 1357

 

از سال 1357 تا سال های 41 و 42 یعنی پانزده شانزده سال به عقب می رویم؛ زیرا تحولات این دوره مخصوصا با توجه به قیام 15 خرداد 1342 با قبل از آن بسیار فرق می کند، به گونه ای که در آن، اندیشه دینی هم با سکولار تقابل پیدا کرده هم با سلطنت، قبل از آن امام خمینی (ره) نیست؛ یعنی یک نهضت روحانیت به این طریقی که امام درست کردند وجود نداشت. جریانات سیاسی احزاب نیز در قبل و بعد از سال 1342 فرقه می کند. برآیند نیروهای سیاسی ایران در قبل و بعد از این مقطع بسیار متفاوت است.

 

پس گام اول تاریخ معاصر ایران 20 سال بعد از انقلاب اسلامی و گام دوم تاریخ معاصر ایران، 15 سال قبل از آن که می شود 35 سال. وقتی به این مقاطع نگاه می کنیم، جریاناتی به این مقطع فشار می آورند؛ در واقع چیزهایی در این مقطع هست مثل ساواک و چیزهایی هم نیست؛ مانند عدم وجود مرجعیت واحد، زیرا آیت الله بروجردی فوت شده اند. این ها مهم است و باید در تحلیل در نظر گرفت.

 

سیر مطالعاتی انقلاب اسلامی

مدرنیته و انقلاب اسلامی

تجدد دینی سید جمال الدین اسدآبادی

 

گام و مرحله سوم تاریخ معاصر ایران: کودتای 28 مرداد 1332

 

در گام سوم از سال های 42-41، ده سال به عقب بر می گردیم؛ یعنی تا کودتای 28 مرداد 1332. قبل از کودتای 28 مرداد و ده سال بعد از آن نکاتی دارد. اهمیت این مقطع به این است که به هر حال نهضتی شکست خورده، ملیون عقب رفته اند، ساواک به وجود آمده، پیمان بغدا منعقد شده، آیت الله کاشانی خانه نشین شده اند، حوزه ها در حال بازسازی است، امام مشغول تدریس اند و کم کم در حال مطرح شده هستند. در این سه گام تاریخ معاصر ایران، هنوز در فضای عصر پهلوی هستیم که در آن نوع خاصی از تجدد است که با دوره قاجاریه فرق می کند.

 

گام و مرحله چهارم در تاریخ معاصر ایران: نهضت نفت

 

دوازده سال نهضت نفت را چهارمین گام در تحلیل خودمان (از تاریخ معاصر ایران) حساب می کنیم. درباره نهضت نفت (1320 تا 1332) سخن بسیار است؛ چه نقاط ضعف آن، چه نقاط قوت آن. مسائل نواب، کاشانی، مصدق، احزاب، پلورالیسم مطبوعاتی، فعالیت روس ها، انگلیس ها، دموکرات ها، امریکایی ها، شکست نهضت ملی شدن صنعت نفت، مواضع روحانیت و حوزه ها در این دوره مطرح هستند.

 

وقتی به کتاب کشف الاسرار امام که در این مقطع نوشته شده بنگرید، می بینید که با دیدگاه های امام بعد از مقطع 42 به ظاهر فرق می کند؛ از این رو، بعضی از کسانی که در زمینه اندیشه سیاسی کار می کنند به اشتباه این کتاب را برداشته و جملاتی از امام درباره سلطنت را نقل می کنند و ادعا می نمایند که نظر امام درباره سلطنت مثبت بوده است، در حالی که باید کتاب امام را به توجه به شرایط آن مقطع سنجید.

 

در سال های 20 تا 22 دوران بعد از رضاخان با آن حجم عظیم تبلیغات علیه دین و روحانیت امام از کنار مسئله سلطنت به ظرافت گذشته و به نوعی پایه های جمهوریت را طراحی کرده اند؛ هر چند نتوانسته اند صریحا به سلطنت حمله کنند. در اصل، امام در کشف الاسرار به مسائل انحرافی مطرح در آن زمان می پردازند و بیشتر زاویه فرهنگی کتاب مهم است؛ هر چند علیه سلطنت هم به مطالبی اشاره دارند.

 

گام و مرحله پنجم در تاریخ معاصر ایران: سلطنت رضاخان

 

تحول مهم در گام چهارم تاریخ معاصر ایران، سلطنت رضاخان در سال 1304 است که با 5 سال قبل از آن یعنی کودتای 1299 تقریبا یک روند دارد؛ روندی که در آن رضاخان کم کم قدرت می گیرد. استبداد پوشیده قاجار نابود می گردد و نوع جدیدی از استعمار در ایران پایه گذاری می شود. تحولات این دوره 20 ساله (1320- 1299) پهلوی با قبل از آن کاملا متفاوت است و برآیند سیاسی و مباحث فکری فرق می کند. البته دوره پهلوی دارای زیرمجموعه هایی است؛ مثلا مقطع اول از 1299 تا 1304 که رضاخان پادشاه نیست. مقطع دوم، قیام مسجد گوهر شاد در سال 1314 و مقطع سوم سال 1320 که این ها خیلی مهم نیست. فضا یکی است؛ یعنی فضای قبل از کشف حجاب و بعد از کشف حجاب، تفاوت چندانی ندارد.

 

ریشه های تاریخی نهضت مشروطه

تاریخ معاصر ایران: امیرکبیر

 

گام و مرحه ششم در تاریخ معاصر ایران: انقلاب مشروطیت

 

قبل از بیان گام ششم تذکر این نکته ضروری است که وقایع و حوادث دوره قاجاریه را با تاریخ قمری حساب می کنند و از دوره پهلوی، تاریخ را به صورت شمسی می نویسند. فاصله میان تاریخ قمری و تاریخ شمسی در سال های پایانی قاجار و آغازین حکومت پهلوی حدود 38 تا 40 سال است؛ یعنی اگر 40 سال از تاریخ قمری کم کنیم تاریخ شمسی به دست می آید. در سال 1300 شمسی یا 1340 قمری حادثه مهمی در روحانیت شیعه اتفاق افتاد و آن تاسیس حوزه علمیه قم توسط آیت الله شیخ عبدالکریم حائری است. این، یک مقطع جدی برای روحانیت شیعه است.

 

بنابراین برآیند نیروهای سیاسی مخصوصا نیروهای دینی عوض می شود. این که امام (ره)، آیت الله گلپایگانی و ... به قم آمدند. خودش یک فصل جدید در تاریخ ایران است و دقیقا هم بعد از انقلاب عشرین عراق است که نجف و حوزه عراق آسیب پذیر شده است. پس اگر دقیقا 15-16 سال به عقب بازگردیم، به انقلاب مشروطه می رسیم؛ یعنی از 1340 قمری یا 1300 شمسی به 1324 قمری یا 1285 شمسی که تاریخ وقوع انقلاب مشروطه است. بنابراین دقیقا 96 سال قبل، انقلاب مشروطه اتفاق افتاده است و واقعا فضای قبل از مشروطه با فضای بعد از مشروطه فرق می کند؛ زیرا در این تحول، ایران دارای نظام پارلمانی و مجلس شورای ملی شد و قانون اساسی و آزادی های مدنی برای جامعه ایران به عنوان حقوق غیر قابل خدشه پذیرفته شد.

 

ورود غرب به طور جدی در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران، و بحث هایی نظیر آزادی، احزاب، توسعه سیاسی، قانون گرایی و تحولات اجتماعی و پیدایش نوگرایی در سطح وسیع (از جمله مطبوعات) دوران مشروطه مطرح بوده است. البته اولین مجموعه در زمینه مطبوعات را میرزا صالح شیرازی در دوره محمد شاه قاجار، حدود سال 1253، در ایران منتشر کرد، اما سابقه مطبوعات در سطح کلی و گسترده، به سال های مشروطه بر می گردد. از نظر کمیت هم مطبوعات افزایش چشمگیری داشت، به عنوان مثال، در طی یک هفته، 200 روزنامه در تهران چاپ می شد.

 

برآیند نیروهای سیاسی در شش گام نخست در تاریخ معاصر ایران

 

حال از گام ششم به سمت گام اول بر می گردیم تا ببینیم برآیند نیروهای سیاسی در حدود این 100 سال چگونه بوده است؟ می توان گفت که در این سده سه اتفاق مهم رخ داده است:

 

اول اینکه نیروهای مذهبی یعنی متدینین با نیروهای سکولار متحد شدند و انقلاب مشروطه شکل گرفت. در این میان، با شهادت شیخ فضل الله نوری در سال 1327 قمری (1288 شمسی) تقریبا 90 سال قبل، سکولارها پیروز شدند و بلافاصله رضاخان آمده است. پس موج اول مشروطه پیروزی اندیشه غیر دینی و سکولارهاست که تا شهریور 1320 ادامه دارد. در موج دوم یعنی از سال 1320 تا 1330، یک اتحاد میان سکولارها و متدینان یا به عبارتی بین خودی ها و غیر خودی ها برقرار شده که البته ناپایدار است و بین سال های 1332 تا 1342 شکست می خورد. از سال 1342 به بعد موج دینی غلبه پیدا می کند و تا سال 1357 ادامه پیدا می کند. بعد از سال 57 نیز سکولارها به کلی کنار رفتند. پس هنوز در عصر مشروطه قرار داریم و با اینکه انقلاب اسلامی رخ داده، اما تنها یک لایه اضافه شده ولی در ادامه دایره ای است که انقلاب اسلامی درون آن دایره قرار دارد. حال ممکن است که ما از مسائل و جریانات مشروطه دور باشیم، ولی هنوز در فضای مشروطه قرار داریم. مجلس داریم، انتخابات داریم، تجدد هم داریم که همه این مباحث در مشروطه مطرح است و امروزه پخته تر مطرح می شود.

 

خلاصه کلام اینکه در شش گاه و مرحله اخیر تاریخ معاصر ایران، سه موج بزرگ داشته ایم؛ موج اول ارتباط مذهبیون و سکولارها. موج دوم پیروزی سکولارها و موج سوم پیروزی مذهبیون که منجر به انقلاب اسلامی شده است. با پیروزی سکولارها، پهلوی ها روی کار آمدند و با پیروزی مذهبی ها خصوصا اندیشه امام، انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته است. عجیب اینکه فاصله این موج ها نیز 15 تا 16 سال است؛ یعنی از مشروطه تا رضاخان 15- 16 سال  و این غلبه اندیشه سکولار تا 20 سال بعد ادامه می یابد و از 42 تا 57 که اندیشه دینی پیروز شد نیز 15 سال فاصله است و این نکته تامل برانگیزی است، یعنی آیا موج چهارمی وجود خواهد داشت یا خیر؟

 

دو برداشت متفاوت از نهضت مشروطه

میرزا ملکم خان

 

سرباز عقل: بصیرت تاریخی: اصول شناخت تاریخ تحولات معاصر ایران: موسی نجفی // جریان شناسی در تاریخ معاصر ایران| گام ها و موج های مهم در تاریخ معاصر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">