سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسفه اسلامی» ثبت شده است

سیر تفکر معاصر

غرب شناسی و غرب زدگی

فلسفه غرب و فلسفه اسلامی

 

ارسطویی که ما در فلسفه اسلامی می شناسیم، در حقیقت باید او را ارسطویی اسلامی خواند. او حکیمی است متأله در حد و طور پیامبری. و آن ارسطویی که یونانی بوده، فیلسوفی بوده است از فلاسفه، و البته موسس و معلم بزرگ فلسفه یونانی. بدین گونه دعوی جماعتی از شرق شناسان و اتباع آنان که فلسفه در جهان اسلامی را همان فلسفه یونانی به زبان اسلامی (عربی) می دانسته اند، سخنی است از سر گزاف و به دور از تحقیق عمیق.

 

فلسفه اسلامی به هر حال موجودیتی خاص پیدا کرد و در جهان اسلامی به نحوی در کنار وحی موثر افتاد و در کلام که به عقاید می پرداخت و نیز علوم طبیعی و ریاضی و صنایع و فنون به کار آمد. به عقیده راقم این سطور ماده فلسفه یونانی در عالم اسلامی از روح و حیاتی متاثر شد، از اینجا به نوبت در جهان اسلامی تاثیر گذار گردید. خلاصه آنچه که به تمدن اسلامی انتقال یافت یونانی باقی نماند بلکه در ذات اسلامی گردید.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

«حقوق بشر» اختراع بشر نیست

 

متون کلاسیک غرب در علوم سیاسی، مرزبندی های حقوقی در جامعه را محصول سیاسی شدن انسان به عنوان یک موجود طبیعی می دانند، پس حیوان سیاسی به اقتضای پیچیدگی سازماندهی جامعه، به علت استعداد سازماندهی، همه مرزبندی های حقوقی در جامعه را اختراع کرده است تا به اضطرار زندگی اجتماعی، یکدیگر را تکه پاره نکنند و این یعنی که کل قوانین و حتی حقوق اولیه را خود اختراع کرده ایم! تا جامعه قوام یابد و این محصول هزاران سال تجربه زندگی اجتماعی بشر است بنابراین منشأ «حق و تکلیف» اجتماعی، صرفا جعل بشری ناشی از «اضطرار» مادی در زندگی اجتماعی است.

  • سرباز عقل

جایگاه انسان در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب

(قسمت دوم)

 

بدین ترتیب تحت تاثیر این نظریات، یعنی فروید از یک طرف، داروین هم از آن طرف و گالیله و کپلر از طرف دیگر، بشر بسیار منحط شد. بشری که علت غایی خلقت بود تبدیل به حیوان شد و در ردیف گونه ای از حیوانات قرار گرفت و در معرض معرفت علمی مغرب زمین، انسان بسیار کوچک شد.

 

اما این تمام مطلب نبود. از طرف دیگر فیلسوفان هم در صحنه بودند و دیدند که این وضعیت خوبی نیست و انسان خیلی کوچک شده است و سعی کردند برای انسان اعاده حیثیت نمایند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست از جمله ژان پل سارتر نظر دادند که گرچه عالم هدفی ندارد و جهان غایتی ندارد و هیچ در هیچ است، اما در این وادی وحشتناک و تاریکی هستی، انسان یگانه موجودی است که نور می دهد و به عالم معنا می دهد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

جایگاه انسان در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب

(قسمت اول)

 

با پیدایش تئوری های علمی و نظریات دانشمندانی چون گالیله و کپلر مرکزیت زمین به افسانه تبدیل شد. زمین مرکز نیست، بنابراین انسان هم در مرکز عالم زندگی نمی کند و اشرف موجودات هم نیست. هر اندازه انسان در نحله های فکری گذشته بزرگ تلقی می شد، بعد از پیدایش این نوع تفکر، انسان کوچک و کوچک تر شد. یعنی انسان موجود ضعیفی شد که در یک کره بسیار ضعیف و ناتوان در جوّ لایتناهی دارد می چرخد و این فرضیه علمی در مسئله فضا و جو و هیئت بود البته باید توجه داشت که این نظریات در تاریخ معرفت اثر فراوانی داشته است.

 

سیر مطالعاتی پیشنهادی:

سیر مطالعاتی تاریخ غرب

 

مطالب پیشنهادی:

تکنولوژی و اندیشه تکامل

غرب شناسی: نگاه انسان مدرن به عالم

دین و دنیا

زادگاه فلسفه در اندیشه شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق)

آیا وظیفه فلسفه پاسخگویی به نیازهای امروز بشر نیست؟

فلسفه اسلامی: ابن سینا و ارسطو

فلسفه اسلامی و وحی

معنای فلسفه چیست؟

 

بقیه متن در «ادام مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

معنای فلسفه چیست؟

 

یکی از شرایط فیلسوف بودن این است که انسان خود را از جریان امور بیرون بکشد و از بیرون به امور نگاه کند. هیچ انسانی فیلسوف نمی شود مگر اینکه از بیرون به امور نگاه کند. نگاه از درون، فلسفی نیست. مادامی که انسان نتواند از خودش خارج شود و از بیرون به امور نگاه کند، فیلسوف نیست و هم فیلسوفان اسلامی و هم فیلسوفان غربی این قدرت را داشته اند. فیلسوف بودن این است که فیلسوف بتواند از خودش فاصله بگیرد، خودش را اُبژه قرار دهد و خود را مطالعه کند و امور را از بیرن نگاه و بررسی کند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

 

 

مطالب پیشنهادی:

فلسفه اسلامی و وحی

فلسفه اسلامی: ارسطو و ابن سینا

آیا وظیفه فلسفه پاسخگویی به نیازهای امروز بشر نیست؟

زادگاه فلسفه در اندیشه شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق)

  • سرباز عقل

فلسفه اسلامی و وحی

 

در مورد فلسفه اسلامی من نمی گویم که این فلسفه مولود وحی است، ولی از وحی کمک گرفته است و فلسفه ای بوده که کوشیده تا وحی را بفهمد. من نمی گویم که فلسفه ابن سینا یا فلسفه شیخ اشراق از طریق وحی آمده و مولود وحی است، اما فلسفه اسلامی فلسفه ای است که در آن متفکران بزرگی مانند فارابی، ابن سینا و سهروردی، بر اساس تعالیم اسلام و وحی محمدی (ص) اندیشیدند و کوشیدند وحی را بفهمند و تا حدودی هم فهمیدند و مطالب زیادی دارند. مگر فلسفه چیست؟

فهم وحی، خودش فلسفه است و این همان چیزی است که به آن «فلسفه اسلامی» می گوییم؛ یعنی فلسفه ای که در جهان اسلام رشد کرده و نفس کشیده است، نه اینکه از طریق وحی آمده، نازل شده و وحی منزل است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

فلسفه اسلامی

ارسطو و ابن سینا

 

ابن سینا با اینکه برای ارسطو احترام قائل بود، ولی هرگز از ارسطو تقلید نکرد و به تفکر پرداخت. اگر ارسطو مشکلات خاص مدینه آتن و جامعه یونان را داشت و بر اساس آن مشکلات و پیش فرض ها در آن جامعه فکر کرد و فلسفه به وجود آورد، ابن سینا هم در یک جامعه اسلامی- در قرن چهارم و آغاز قرن پنجم- فکر کرد و فلسفه ساخت و ما هم زیاد مقید نیستیم که بگوییم ابن سینا منطبق با ارسطو است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل