غرب شناسی: امریکا شناسی: صنایع فرهنگی و رسانه های امریکا: آزادی بیان در امریکا (قسمت دوم)
غرب شناسی
امریکا شناسی
صنایع فرهنگی و رسانه های امریکا
آزادی بیان در امریکا
(قسمت دوم)
نظام سیاسی امریکا که در حقیقت سال های آغازین تاسیس خود را می گذراند، با تصویب لایحه مربوط به فتنه انگیزی و آشوبگری علیه نظام و دولت، بر دو اصل مهم- که تا امروز نیز ادامه یافته است- تاکید کرد: نخست اینکه در امریکا آزادی مطلق بیان و مطبوعات وجود ندارد و در این مورد حفظ و حراست نظام به آزادی هایی از این دست اولویت و ارجحیت پیدا می کند. دیگر اینکه سانسور نکردن و محدودیت قبل از انتشار پیام، رسانه و سخن پراکنی فردی و گروهی که از قوانین و سنت امریکا بوده است در موارد مخصوص و ویژه عملی نیست.
به عبارت دیگر، در حالی که دولت امریکا بر اساس قانون از سانسور قبل از انتشار مطالب و محتوای رسانه ها، سخن وری ها و سخن پراکنی ها منع شده است و تنها پس از انتشار و توزیع مطالب و از طریق دادگاه ها می توان با آن مواجهه کرد، کنگره امریکا (یعنی قوه مقننه) می تواند به مصلحت و دلخواه خود ماده اول متمم قانون اساسی را در مورد آزادی بیان و مطبوعات تفسیر و تعبیر کرده و قوانین دیگری در مغایرات با آن تصویب نماید.
در آغاز جمهوریت امریکا آزادی های مدنی، از جمله آزادی بیان و مطبوعات، شامل: جمعیت بومی، سرخ پوستان، بردگان و سیاه پوستان امریکا و کسانی که صاحب دارایی و مالکیت زمین نبودند، نمی شد.
امروزه امریکا با داشتن بزرگترین و وسیع ترین صنایع فرهنگی دنیا، در زمینه های تجاری و صادرات به دیگر نقاط جهان در داخل خود با سه مشکل اساسی و کیفی مواجه است:
1 ::: نبود تنوع و کیفیت مطلوب و سالم در مطبوعات و رسانه ها و به طور کلی صنایع فرهنگی از جمله تئاتر و سینما
2 ::: تمرکز مطبوعات، رسانه ها و صنایع فرهنگی در دست یک گروه مشخص و در انحصار تعدادی از بنگاه ها و موسسه های غول آسای بازرگانی با ارزش های ویژه سرمایه داری
3 ::: کمبود آزادی مخاطبان و مصرف کنندگان در اظهار نظر پیرامون مسائل و مشکلات جامعه و خواسته های خود و ناتوانی آنها در ورود به صحنه رسانه ای مطبوعات و صنایع فرهنگی
نویسنده: پروفسور حمید مولانا
(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)
- ۹۷/۰۱/۰۴