سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

 

دوره رنسانس | دولت های مدرن سکولار اومانیست دوره رنسانس در ایتالیا: در رژیم های سیاسی شهرهای ایتالیا (دوره رنسانس) (چه آنها که به صورت جمهوری اداره می شد و چه آنها که مبتنی بر حکومت های تیرانی و یا سلطنت های پادشاهی بودند) شاهد ظهور نفسانیت مداری و قدرت طلبی مدرن و نیز نخستین ظهورات سیاست سکولار – اومانیستی (سیاست سکولار اومانیستی ویژه دوره رنسانس) هستیم. یاکوب بورکهات درباره واحدهای سیاسی (عمدتا سکولار اومانیست) ملهم از روح مدرن در ایتالیا (دوره رنسانس) چنین می نویسد:

 

« در این واحد های سیاسی روح دولت اروپایی مدرن (دولت های سیاسی سکولار اومانیست ویژه دوره رنسانس) برای نخستین بار به آزادی تمام از انگیزه های خاص خود پیروی می کند. خودخواهی افسار گسیخته به مدهش ترین وجوه حکم فرماست، هرگونه حق در معرض استهزاء قرار دارد و هرگونه ادب و فرهنگ سالم در نطفه خفه می شود (فرهنگ سکولار اومانیست خاص دوره رنسانس، فرهنگ غالب می شود)...

چه در دولت شهرهای جمهوری و چه در شهریارهای استبدادی، روح دولت به صور گوناگون متجلی می گردد و شکل داخلی و سیاست خارجی آنها را معین می کند. (شکل گیری سیاست خاص دوره رنسانس که متاثر از اندیشه های سکولاریستی و اومانیستی می باشد). وضع داخلی جوامعی که تحت حکومت فرمانروایان مستبد قرار داشتند از روی سرمشق معروف دولت «نورمان ها» در ایتالیای جنوبی و سیسیل، بدان سان که امپراطور فردریک دوم به آن شکل بخشید، سامان یافته بود.

این مرد که در همسایگی مسلمانان سواحل دریاری مدیترانه  و در میان خطر و خیانت بار آمده بود، از آغاز جوانی به داوری خونسردانه و عاری از تعصب درباره امور خو گرفته و نخستین انسان مدرن بر تخت پادشاهی بود. (اقدامات و فعالیت های وی متاثر از تفکری بود که روح فرهنگ و تمدن سکولار و اومانیست دوره رنسانس و غرب مدرن را شکل می داد). همه اقدامات فردریک مخصوصا از سال 1231 میلادی به بعد، فقط بدین منظور انجام می گرفت که دولت های ملوک الطوایفی را به کلی از میان بردارد و ملت را به توده ای بی اراده و بی سلاح  و مالیات بده  مبدل سازد... (ملت هایی که بالاخره در دوره رنسانس به فعلیت می رسند).

 

در قرن چهاردهم میلادی قدرت دروغین و گرایش به کامروایی و خودخواهی در داخل، و دشمنان و توطئه گران در خارج، سبب می شدند که فرمانروا روز به روز مستبدتر و تحمل ناپذیر تر شود. کامل ترین و آموزنده ترین سازمان اینگونه حکومت استبدادی را در قرن چهاردهم میلادی، در دستگاه فرمانروایان میلان از زمان مرگ اسقف بزرگ جوواننی می یابیم. (البته سراسر دوره رنسانس شاهد چنین مواردی است). یکی از آنان بارنابو، شباهتی غریب به هراس انگیز ترین امپراطوران روم دارد. مهمترین موضوع دولت شکار گراز به دست فرمانرواست. هرکس در این کار بر او سبقت بگیرد به سخت ترین شکنجه ها کشته می شود. (دستگاه های سیاسی مدرن سکولار و اومانیست دوره رنسانس در ایتالیا مواردی از این دست را به خوبی در تاریخ خود ثبت کرده اند)

 

حکومت استبدادی قرن پانزدهم سیمای دیگری دارد. دولت شهر ناپل تحت فرمانروایی خاندان آراگون سیاستی روشن اتخاذ کرده است. ولی مهمترین خصیصه این قرن کوشش فرماندهان و سربازان مزدور به دستیابی به حکومت مستقل و حتی تاج پادشاهی است. آن هم به عنوان جایزه استعداد طبیعی و شرارت و تبهکاری. (به تعبیری می توان حکومت های دوره رنسانس را از جهت سیاسی حکومت هایی استبدادی و دیکتاتوری به حساب آورد که وجهه غالب فرهنگی آنان نیز فرهنگ سکولاریستی و اومانیستی ویژه دوره رنسانس بود)

جباران کوچک برای اینکه پشتوانه ای برای قدرت خود به دست آورند در خدمت دولت های بزرگ در می آیند و فرمانده سربازان مزدور آن دولت ها می شوند و از این طریق مقداری پول و مصونیت مجازات برای جنایات خود به چنگ می آورند و حتی گاهی قلمرو خویش را توسعه می دهند... از دینداری و پرهیزکاری که برای خاندان های شهریاری مشروع باختر زمین سودمند می افتاد، در اینجا اثری نیست. (فرهنگ سکولار اومانیست دوره رنسانس در ایتالیا مفاهیمی همچون دینداری و پرهیزکاری را به طور کامل به حاشیه می کشاند و یا به صورت تحریف شده در قالب فرهنگ سکولار اومانیستی غرب مدرن در دوره رنسانس در می آورد) آنچه جباران ایتالیایی در بهترین حالت می کوشند داشته باشند اعتبار و وجهه عمومی است.»

 

این تصویری بود که یاکوب بورکهات، از ایتالیای دوره رنسانس ارائه می دهد. چنانکه مشاهده می شود، در ایتالیای دوره رنسانس فرهنگ غالب، فرهنگ سکولاریستی و اومانیستی است که به صورتی کامل بر سیاست آن (دوره رنسانس) سایه می افکند و از اینجا به بعد است که سیاست غرب مدرن با تکیه بر فرهنگ سکولار اومانیستی دوره رنسانس شکل می گیرد.

در واقع ایتالیا در دوران رنسانس عرصه جولان شرارت و قدرت طلبی و فساد فراگیر اقتصادی و اخلاقی و شکل گیری صورت اولیه استبداد بوروکراتیک مدرن و سیاست نفسانیت مدار سکولار اومانیستی و عرصه کامروایی و خودنمایی و تاخت و تاز سیاستمداران مکار هوسباز خودخواه و نظامیان خشن شرور بوده است. در دوره رنسانس، از همان سرآغاز غرب مدرن، ماهیت و جوهر نفسانیت مدار و ظالمانه سیاست و اقتصاد و فرهنگ اجتماع مدرن تحت تاثیر کامل فرهنگ سکولاریستی و اومانیستی، آغاز به عیان شدن نمود.

 

سرباز عقل: دوران رنسانس: شهریار زرشناس // دوره رنسانس | دولت های مدرن سکولار اومانیست دوره رنسانس در ایتالیا // فرهنگ سکولار و اومانیست دوره رنسانس | دوره رنسانس در ایتالیا | فرهنگ و سیاست سکولار و اومانیست ایتالیا و غرب مدرن در دوره رنسانس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">