سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

خلاصه کتاب عقلانیت و معنویت دینانی. قسمت اول

چهارشنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۵۲ ب.ظ

عقلانیت و معنویت دینانی

جایگاه فلسفه اسلامی در برابر فلسفه مغرب زمین

ما یک فلسفه قطعی، منسجم و درست در اسلام داشته ایم. یعنی چیزی به نام فلسفه اسلامی هست.

فلسفه اسلامی چیست ؟

این سوال هم از طرف مخالفان و هم از طرف موافقان اسلام و فلسفه اسلامی مطرح شده است. مثلا برخی متکلمین امروزی می گویند فلسفه ای نیست و قرآن برهان ماست. می گویند هر چه در کتاب های دیگر هست دو حالت دارد: یا در قرآن هست یا نیست. اگر هست، ما در قرآن داریم و دیگر نیازی به آن نیست؛ اگر نیست که باید سوزانده شود.

این درست است که در دورانی نهضت ترجمه ای پدید آمد و کتب یونانی ترجمه شد و در اختیار مسلمانان قرار گرفت و به هر حال متفکران مسلمان با فلسفه یونان آشنا شدند، اما فلسفه یونان را تحریف نکردند و در قید فلسفه یونان هم باقی نماندند. این اصلا تحریف نیست، زیرا فیلسوفان ما در قید فلسفه یونان باقی نماندند.


سیر مطالعاتی فلسفه غرب

سیر مطالعاتی تاریخ فلسفه اسلامی

معرفی کتاب رابطه علم و دین


ابن سینا ارسطو شناس است و با اینکه برای ارسطو احترام قائل بود ولی هرگز از ارسطو تقلید نکرد و به تفکر پرداخت. ابن سینا در جامعه اسلامی فلسفه ساخت همچون ارسطو که برای جامعه یونان فلسفه ساخت. ابن سینا خودش یک ارسطو است و اگر بالاتر از ارسطو نباشد قطعا کمتر از ارسطو نیست. ابن سینا بر اساس تعالیم اسلامی و آیات شریف قرآن و با توجه به عقایدی که داشت و مشکلاتی که در جامعه اسلامی می شناخت فلسفه ساخت.

شیخ شهاب الدین سهروردی باب جدیدی در فلسفه گشود و به «خرد ازلی» باور داشت. اولین کسی که در تاریخ بُت یونانی بودن فلسفه را شکست شیخ شهاب الدین سهروردی بود که گفت جایگاه فلسفه شرق است که این شرق، هم شرق جغرافیایی است و هم شرق معنوی. از نظر او ایران و مصر هم جایگاه فلسفه است.

«خرد جاویدان» یا «خمیره ازلی» که شیخ اشراق به کار می برد یک تعبیر قرآنی و اسلامی است که همان «عقل جاویدان» می باشد و یک شعله حقیقت است که از ازل بوده و از مجاری مختلف عبور کرده است و یکی از جایگاه های آن ایران باستان است.

سهروردی: آن شعله حقیقی خرد جاویدان در حضرت محمد (ص) به اوج خود می رسد و تمام شعله حقیقت در حضرت ختمی مرتبت (ص) ظاهر می شود.


تقابل تمدن غرب و تمدن اسلامی

تاریخ فلسفه غرب: ایمانوئل کانت

تاریخ فلسفه اسلامی: درباره ماهیت فلسفه اسلامی


فلسفه اسلامی: فلسفه مشاء و فلسفه اشراق

فلسفه اسلامی مولود وحی نیست ولی از وحی کمک گرفته است و کوشیده تا وحی را بفهمد. فلسفه اسلامی فلسفه ای است که در آن متفکران بزرگی مانند ابن سینا، فارابی، سهروردی و ملاصدرا بر اساس تعالیم اسلام و وحی محمدی (ص) اندیشیدند و کوشیدند وحی را بفهمند.

فهم وحی خودش فلسفه است و این همان چیزی است که به آن فلسفه اسلامی می گوییم. یعنی فلسفه ای که در جهان اسلام رشد کرده و نفس کشیده است. نه اینکه از طریق وحی آمده، نازل شده و وحی منزل است. بسیاری از علوم اسلامی هستند که از طریق وحی نیامده اند، مانند تفسیر، فقه، کلام؛ ولی علوم اسلامی هستند. فلسفه هم همینطور است. اینها بر اساس تعالیم اسلام و در محیط اسلامی اندیشیده شده اند.

بعد از حمله های سخت ابوحامد غزالی و نوشتن کتاب «تهافت الفلاسفه»، ریشه فلسفه در بسیاری از کشورهای اسلامی برای همیشه خشکانده شد و در آنها دیگر فلسفه و فیلسوفی به وجود نیامده است. کتاب تهافت الفلاسفه کتابی ضد فلسفه است.

هیچ عصری را بدون فلسفه آن عصر نمی توان شناخت. ما وقتی عصر حاضر و غرب جدید را می شناسیم که فلسفه اش را بشناسم. فلسفه ای اصیل است که پایدار باشد. مانند فلسفه ارسطو یا فلسفه ابن سینا.

جریان فکری پوزیتیویسم: در حلقه وین توسط متفکران بزرگ: مدعی بود که به آخرین مرحله تکامل رسیده و بعد از آن فلسفه ها دیگر تمام می شوند و علم است که جانشین فلسفه می شود. علم قطعی، تحصّلی و عینی به جای تخیلات فیلسوفان می نشیند و بشر از این بدبختی نجات می یابد. شکست این نظریه در زمان حیات ناظرین و به وجود آورندگان آن رخ داد.

ببینید که جایگاه انسان در فلسفه اسلامی در نظر متفکران اسلامی چه بوده و جایگاه انسان در فلسفه های معاصر در نظر متفکران مغرب زمین چیست. در نظر متفکران گذشته، انسان مرکز عالم بوده و علت غایی عالم شناخته می شد. در اسلام نیز همینطور است. اما چندین جریان فکری در غرب پدید آمد که انسان را بیش از حد کوچک کرد. نظریات دانشمندانی چون گالیله و کپلر زمین را از مرکزیت انداخت و به تبع آن انسان هم از مرکزیت و اشرف مخلوقات بودن افتاد. بعد از پیدایش این نوع تفکر انسان کوچک و کوچکتر شد.


تاریخ و ماهیت فلسفه اسلامی

تاریخ فلسفه اسلامی: جهل بسیط و تفکر فلسفی

تاثیر ابن سینا و غزالی بر عقل گرایی اروپا


فرضیه داروین (تحول انواع) انسان را تبدیل به حیوانی کرد مانند سایر حیوانات. انسان از مرکزیت آفرینش و علت غایی خلقت بودن سقوط کرد و تبدیل به یک گوریل در تبار حیوانات شد.

زیگموند فروید: کشف ضمیر ناخودآگاه: بخش اعظم وجود انسان است و بخش آگاه وجود انسان بسیار ناچیز است. این ضمیر ناخودآگاه انسان در اختیار انسان هم نیست و انسان محکوم قطعی و حتمی است به یک جریان ناخودآگاه. آن اختیار انسان و اناالحقی که می گفت، تبدیل به یک امر ناچیز شد و محکوم شد به جریان هایی که آن هم بدون هیچ اختیاری در ضمیر ناخودآگاهش قرار دارد.

بدین ترتیب تحت تاثیر نظریات گالیله، کپلر، فروید و داروین بشر بسیار منحط شد. بشری که علت غایی خلقت بود تبدیل به حیوان شد و در معرفت علمی مغرب زمین، انسان بسیار کوچک شد.

از طرف دیگر فیلسوفان وقتی دیدند که انسان خیلی کوچک شده است سعی کردند برای انسان اعاده حیثیت نمایند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست از جمله ژان پل سارتر نظر دادند که گرچه عالم هدفی ندارد و جهان غایتی ندارد و هیچ در هیچ است، اما انسان یگانه موجودی است که به عالم نور می دهد و به عالم معنا می دهد. در فلسفه الحادی ژان پل سارتر و امثال او انسان به جای خدا می نشیند و می تواند اناالحق بگوید.

از این نظر غرب دچار تناقض و بحران است. (تقابل میان دو گروه ذکر شده). غرب داروین، غرب فروید، غرب دورکهایم هیچ فرقی ندارند. دورکهایم هم به جای خدا، جامعه را می نشاند و اصالت را به جامعه می دهد. هر کدام نوعی الوهیت به چیزی می دهند. از سوی دیگر متفکرانی مانند سارتر، انسان را خالق و معطی معنا به هستی می داند و هستی را قائم به انسان می داند.

این تناقضات آشکار غرب است. اینها همه اصل هستند. اینها غرب معاصر هستند.

اما مسلمانان در مورد انسان چه می گویند ؟


تاریخ فلسفه اسلامی: ماهیت و چیستی فلسفه

عقلانیت و معنویت: تعریف دینانی از عقلانیت و معنویت



کتاب عقلانیت و معنویت. غلامحسین ابراهیمی دینانی. انتشارات هرمس
اسرافیل: خلاصه کتاب عقلانیت و معنویت دینانی. قسمت اول

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">