سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

عقلانیت و معنویت

تعریف دینانی از عقلانیت و معنویت

 

در آغاز باید روشن شود که وقتی شما در مورد عقلانیت در کنار یا مقابل معنویت سوال می کنید، منظورتان از عقلانیت چیست؟ آیا خود شما تصویر درستی از معنویت دارید، یا معنای مبهمی را در برابر معنای دیگری گذاشته اید، که آن هم معنایش چندان روشن نیست؟ به نظرم می آید قبل از ورود به این بحث، این دو واژه را که به کار رفت روشن کنیم. منظور از عقلانیت چیست؟ وقتی می گوییم «عقل و عقلانیت» چی چیزی را اراده می کنید؟ و وقتی می گوید «معنویت» چه چیزی را اراده می کنید؟ تا وقتی که به نحو اجمال دست کم معنای این واژه ها روشن نشود، بحث از آن بحث بیهوده ای خواهد بود.

 

درباره عقلانیت معانی و تعریف های مختلفی گفته شده است. شاید برای هیچ چیزی این مقدار تعریف مطرح نشده باشد. اشراقیون یک طور تعریف کرده اند، در ادیان یک طور دیگر تعریف شده است؛ مثلا در روایات ما عقل شریعت باطن خوانده شده است؛ این در واقع یک نوع تعریف است. فلاسفه هر کدام بنا به مسلکی که داشته اند عقل را یک طور معنا کرده اند: بیشتر حکمای ما عقل را موطن کلیات نامیده اند؛ عقل نیرویی است که به کلیات نائل می شود.

 

بعضی گفته اند عقل مدرک روابط ضروری است؛ مثل احکام ریاضی که بین آنها روابط ضروری برقرار است. فرمول های ریاضی با هم رابطه ضروری دارند؛ وقتی می گویید 2+2، مشخص است که برابر است با 4. رابطه بین 2+2 و تساویشان با 4 مدرکی عقلانی است، یا مثلا مثلث که مجموع زوایایش با 2 زاویه قائمه برابر است از این قبیل است. اینها معانی کلی است. البته عقل هم در مقام نظر، هم در مقام عمل احکامی دارد. اینها با هم فرق دارند، ولی من به جای اینکه این تعریف های متعددی را که برای عقل گفته اند و خیلی زیاد هم است ذکر کنم، اجازه دهید در ضمن طرح این سوال، سوال دیگری را مطرح کنم تا با طرح آن به هدف نزدیک تر شویم.

 

من از شما می پرسم که اصلا عقل را با چه باید تعریف کنیم و تعریف کننده عقل کیست؟ هیچ چاره ای در جواب این سوال نداریم، جز اینکه اول بگوییم غیر عقل نمی تواند عقل را تعریف کند. هیچ وقت عقل از ناحیه غیر عقل قابل تعریف نیست.؛ یعنی غیر عقل نمی تواند عقل را تعریف کند. هر کس هم عقل را تعریف کند با لحاظ عقلانی آن را تعریف می کند.

 

تعریف عقل کاری عقلانی است و برای همین هم تعریف عقل فقط با عقل قابل بیان است. حال آیا تعریف کننده در مقام تعریف شونده قرار می گیرد؛ یعنی تعریف شامل خودِ تعریف کننده هم می شود یا نه؟ من نتیجه ای که می خواهم بگیرم این است که عقل ضمن اینکه خودش را تعریف می کند؛ تعریفی که به وجهی می تواند درست هم باشد و در خیلی جاها نتیجه هم می دهد، مثلا درک روابط ضروری، تعریف عقل است، درک کلیات تعریف عقل است، اما عقل همیشه فراتر از تعریف خود است، چون تعریف کننده همیشه از تعریف خودش فراتر است.

 

بنابراین عقل با آن معنایی که من از آن صحبت می کنم از همه تعریف هایی که خودش برای خودش کرده فراتر است. من از عقلانیت یک چنین معنایی را می فهمم.

 

حالا سراغ معنویت می رویم؛ معنویت را هم عقل می فهمد؛ یعنی چه؟ من نمی دانم معنویت چگونه می تواند از دایره عقل بیرون باشد یا خلاف عقل باشد؛ یعنی معنویتی داشته باشیم که خلاف عقل باشد (نمی گویم، در چارچوب یکی از تعاریف بگنجد؛ البته ممکن است معنویت در بعضی از این چارچوب ها نگنجد و بالاتر باشد) حداقل می توانم بگویم که معنویت نمی تواند برخلاف عقل باشد. آیا معنویتی که ضد عقل است و با عقل تناقض دارد معنویت است؟ بنده چنین معنویتی نمی شناسم، بنابراین معنویت هم به نوعی باید به عقل نزدیک باشد یا خودِ عقل یا چیزی شبیه عقل باشد، یا دست کم از شئون عقل باشد.

 

اگر معنویت را که کمتر تعریف شده است بخواهد تعریف کنند، معمولا می گویند چیزی است که مافوق محسوس است، و در امور ظاهری نمی گنجد. تعریف هایی که برای معنویت شده بسیار شبیه آن تعریف هایی است که برای عقل شده است. بنابراین ما معنویت غیر عقلانی نداریم. هر معنویتی نوع واحدی از عقلانیت در آن هست، ما معنویت ضد عقل نداریم.

 

اسرافیل :: عقلانیت و معنویت: غلامحسین ابراهیمی دینانی- نشر هرمس

نظرات  (۱)

  • فاطمه سادات داوری
  • خیلی عالی نوشتی..............
    پاسخ:
    لطف دارید شما.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">