عقلانیت و معنویت
تعریف دینانی از عقلانیت و معنویت
من از شما می پرسم که اصلا عقل را با چه باید تعریف کنیم و تعریف کننده عقل کیست؟ هیچ چاره ای در جواب این سوال نداریم، جز اینکه اول بگوییم غیر عقل نمی تواند عقل را تعریف کند. هیچ وقت عقل از ناحیه غیر عقل قابل تعریف نیست.؛ یعنی غیر عقل نمی تواند عقل را تعریف کند. هر کس هم عقل را تعریف کند با لحاظ عقلانی آن را تعریف می کند. تعریف عقل کاری عقلانی است و برای همین هم تعریف عقل فقط با عقل قابل بیان است.
معنویت را هم عقل می فهمد؛ یعنی چه؟ من نمی دانم معنویت چگونه می تواند از دایره عقل بیرون باشد یا خلاف عقل باشد؛ یعنی معنویتی داشته باشیم که خلاف عقل باشد (نمی گویم، در چارچوب یکی از تعاریف بگنجد؛ البته ممکن است معنویت در بعضی از این چارچوب ها نگنجد و بالاتر باشد) حداقل می توانم بگویم که معنویت نمی تواند برخلاف عقل باشد. آیا معنویتی که ضد عقل است و با عقل تناقض دارد معنویت است؟ بنده چنین معنویتی نمی شناسم، بنابراین معنویت هم به نوعی باید به عقل نزدیک باشد یا خودِ عقل یا چیزی شبیه عقل باشد، یا دست کم از شئون عقل باشد.