سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ریاست جمهوری امریکا» ثبت شده است

غرب شناسی

امریکا شناسی: دموکراسی یا دموکراسی ها؟

 

مردم سالاری و دموکراسی انواع و اقسام مختلف دارد و روش مردم سالاری و دموکراسی در کشورهایی که مدعی داشتن آن هستند، متفاوت است. در دنیای غرب، نوع مردم سالاری با نظام حکومتی، دولتی و قانونی هر کشور مرتبط است. بریتانیا یک نظام سلطنتی است که در آن رئیس جمهور وجود ندارد، ولی نخست وزیر به عنوان بالاترین مقام اجرایی نظام از سوی مجلس و احزاب انتخاب می شود و نه مستقیم با رای عمومی مردم؛ مردم بریتانیا نمایندگان مجلس را انتخاب می کنند. بزرگترین مقام اجرایی در آلمان صدراعظم آن کشور است و اختیارهای صدراعظم نه مانند اختیارهای رئیس جمهور در امریکاست و نه مشابه نخست وزیر بریتانیا. احزاب سیاسی و نمایندگان آلمان در انتخاب صدراعظم تاثیر گذارند. در امریکا که یک نظام جمهوری است، نخست وزیر و صدراعظمی وجود ندارد، بلکه رئیس جمهور بالاترین و مهمترین مقام بوده، رهبری سیاسی را بر عهده دارد و فرماندهی کل قوای نظامی کشور نیز با اوست. مردم، دو مجلس نمایندگان و سنا را انتخاب می کنند، ولی انتخاب رئیس جمهور به طور مستقیم در دست مردم و رای دهندگان نیست؛ زیرا نامزدها از دو حزب مسلط انتخاب شده و رئیس جمهور، با اکثریت رای سهمیه اختصاص داده شده به 50 ایالت می شود.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع و لینک مستقیم مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: بررسی نظام اجتماعی امریکا (قسمت چهارم)

 

مسحیت یهودی و یهودی شدن آمریکا: مسیحیت سیاسی و اصولگرا، پروتستانتیسم و صهیونیسم آمریکایی، غرب و غرب شناسی، یهودیت و مسیحیت، آمریکا اسرائیل و فلسطین

 

همان قدر که شناخت امریکا از تمدن خود و دیگران مخدوش است، شناخت دیگران نیز از امریکا، تمدن، تاریخ و جامعه آن اغلب نادرست، ناقص و با اشتباه های فراوانی همراه است. تعجب ندارد که گفتگو، جروبحث و ادعای امریکایی ها و دیگر مردم دنیا بیشتر در رد و صحت فرضیه های زیر جمع شده است:

 

  • امریکا خود خواه و از خود راضی است
  • امریکا ثروتمند و هیجان آور است
  • امریکا سرزمین آزادی است
  • امریکا یک امپراتوری سلطه گرا و چند چهره است
  • امریکا درباره بقیه دنیا ساده اندیش و از آن بی خبر است
  • امریکا سرزمین فرصت هاست
  • امریکا دموکراسی و حق را از آن خود می داند
  • امریکا، آینده است
  • امریکا به دنبال خود است، نه دیگران
  • همه چیز در امریکا وجود دارد.

 

اما در واقع ماهیت تمدن امریکا را باید در چارچوب نظام اجتماعی و ارزش های آن درک و بررسی کرد. ماهیت تمدن معاصر امریکا را می توان در پنج مقوله خلاصه کرد:

 

  1. تمدن معاصر امریکا در چارچوب مادیات و مادی گرایی رشد پیدا کرده است. بنابراین بیشتر به دنیا و پدیده های ملموس گرایش دارد تا به معنویت و ابعاد غیر ملموس
  2. تمدن معاصر امریکا یک تمدن فن سالارانه، ماشینی و داده ای است که در آن صنعت، اطلاع رسانی، دانش و هنر و معماری در خدمت سرمایه داری قرار دارد.
  3. تمدن معاصر امریکا، نتیجه تناقض و تعارض فردیت و فردگرایی از یک سو و خصلت پیروی، تقلید و همنوایی از سوی دیگر است. به عبارت دیگر، آزادی فردی و مفهوم جامعه کثرت گرا با پدیده فرهنگ و جامعه توده ها رنگ آمیزی و ارزش گذاری شده است.
  4. تمدن معاصر امریکا به استثنایی بودن امریکا معتقد است، فضیلت خود را در آن جست و جو می کند و این تفکر به صورت مذهب و آئین ملی آن در آمده است.
  5. تمدن معاصر امریکا همچنین یک تمدن نظامی و جنگی است.

استیلا و سلطه غرب 2

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: تمدن امریکای نو (قسمت اول)

 

امریکا- امریکا شناسی- فرهنگ امریکا- دین و مذهب امریکا- اجتماع و جامعه امریکا- سیاست امریکا

 

چطور شد که در مدت کمتر از دو قرن ، امریکای معصوم به امریکای استثنایی و ابرقدرت متمدن امروز رسید؟ چطور شد که برج کلیساهای متعدد این جامعه جدید به معابد آسمان خراش سرمایه داری امروز مبدل شد؟ چطور شد که سوداگری و منفعت طلبی که روزگاری به نام حرص و طمع شناخته می شد، به عنوان نشانه ترقی و خوشبختی اجتماعی تجلی یافت و در این تمدن، مقدس گردید؟ چطور شد که آن عده کوچکی که جهت فرار از ظلم و ستم و حفظ آزادی های دینی و عقیدتی خود به دنیای جدید راه پیدا کرده بودند، به زودی جای خود را به سلطه گران، سرمایه داران و دولتمردان دنیاگرا و سکولار دو قرن اخیر امریکا دادند؟ چطور شد که کلوین کلوج، یکی از کاندیداهای رئیس جمهوری امریکا در اوایل قرن بیستم، اعلام کرد کار و دستور روز (تمدن) امریکا، کاسبی کردن و پول در آوردن است؟

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

ظهور امپریالیسم امریکا

 

بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی و ژاپن خسارت های مادی و جانی و فرهنگی زیادی دیدند. آلمان که به ویرانه ای تبدیل شده بود، به دو بخش شرقی- تحت حاکمیت کمونیست ها- و غربی- تحت حاکمیت لیبرال ها (به رهبری امریکا)- تقسیم شد. بعد از تمام شدن جنگ جهانی دوم، کشورهای جهان به 3 دسته تقسیم شدند. ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی، دو ابر قدرت پیروز جنگ، برای خود دو بلوک قدرت درست کردند و رهبری بلوک غرب و شرق را بر عهده گرفتند. از طرف دیگر بیشتر سرزمین ها و مناطق تحت استعمار کشورهای اروپایی که استقلال خود را به دست آورده و جهان سوم نامیده می شدند، به صحنه منازعه و رقابت دو ابرقدرت شوروی و امریکا تبدیل شدند، چون هر کدام از دو قدرت شرق و غرب می خواستند کشورهای بیشتری را به بلوک قدرت خود اضافه کنند.

 

بعد از جنگ جهانی، امریکا فاتح جنگ شد. چون به دلیل دوری سرزمین امریکا از عرصه جنگ، خسارات و تلفاتی را تحمل نکرده (در حالی که کشورهای اروپایی به خاطر جنگ به صورت ویرانه در آمده بودند) و حضور نظامی و تسلیحاتی اش هم باعث برتری این کشور در جنگ شده بود و هم چنین صنایع نظامی و تسلیحاتی این کشور رشد کرده بود. از طرف دیگر بعد از اتمام جنگ دوم جهانی و در قالب طرح مارشال، امریکا با اعطای کمک های اقتصادی و رداخت وام به کشورهای اروپایی بلوک غرب این کشورها را در مسیر سازندگی بعد از جنگ، به خودش وابسته کرد. تلفات امریکا در جنگ دوم جهانی کمتر از تلفات اتحاد جماهیر شوروی (یعنی 20 میلیون کشته) بود و همین امر موضع امریکا را در برابر رقیب جدیدش یعنی شوروی تقویت کرد.

 

موضع ایالات متحده امریکا چنان قوی بود که امریکایی ها نظام سیاسی و اقتصادی جهانی را مطابق مشخصات مورد نظر خود را طراحی کرده  و مقر دائمی سازمان نوبنیاد ملل متحد را (که جایگزین جامعه ملل شده بود) در نیویورک قرار دادند؛ اقدامی که تسلط دائمی امریکا را بر تصمیم ها و فعالیت های این سازمان در پی داشت.

 

در بین پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم که قدرتمند ترین بخش سازمان بود، امریکا علاوه بر رای خود، معمولا می توانست روی رای بریتانیا و فرانسه حساب کند. به همین ترتیب، صندوق بین المللی پل (که برای موازنه در پرداخت های بین المللی تاسیس شده بود) و بانک جهانی (وظیفه پرداخت وام به کشورهای نیازمند را داشت) منطبق با سیستم های مالی مورد نظر اقتصاد امریکا شکل گرفتند. این دو نهاد هر چند که ماهیتی بین المللی داشتند، اما عملا زیر نفوذ ایالات متحده امریکا قرار گرفتند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا: قدرت در دست نظامیان

 

مسحیت یهودی و یهودی شدن آمریکا: مسیحیت سیاسی و اصولگرا، پروتستانتیسم و صهیونیسم آمریکایی، غرب و غرب شناسی، یهودیت و مسیحیت، آمریکا اسرائیل و فلسطین

 

تفنگ در امریکا یک سلاح مهم سیاسی، اجتماعی و نظامی تلقی شده و هر فردی نماد یک تفنگ و یا یک رای است. قانون اساسی امریکا در عمل اسلحه و تفنگ را بر شهروندان امریکا نه تنها منع نکرده ، بلکه آن را یکی از حقوق آنان شمرده است. جنگ های داخلی امریکا (1962- 1965م.) که حدود شش میلیون نفر در آن کشته شدند، نمونه وسیعی از این روانشناسی اجتماعی جامعه و نظام امریکا بود. در نظام اقتصادی (محلی) امریکا پست های نظامی به معنای پول و سرمایه به شمار می رفت. در اوایل قرن بیستم بین جنگ های داخلی و گسترش نیروی دریایی در زمان حکومت و ریاست جمهوری تئودور روزولت- که خود یکی از جنگ سالاران  امریکا به شمار می رود- نیروی زمینی ارتش مورد توجه مردم بود ، اما نیروی دریایی در سال های بعد اهمیت چشمگیری به دست آورد و به یک باشگاه نخبگان جنگی تبدیل شد و در جامعه امریکا منزلت اجتماعی بالایی به دست آورد. دانشگاه مرکز تعلیمات نظامی وست پوینت در ارتش پیاده و دانشگاه دریایی آناپولیس در مریلند به مراکز اصلی نخبگان نظامی امریکا تبدیل شد.

 

امروزه ساختمان پنتاگون (وزارت دفاع امریکا) مغز سازمان یافته جدید تاریخ معاصر امریکا را تشکیل می دهد. ساختمان کنگره امریکا که در حقیقت بزرگترین ساختمان اداری جهان است، به راحتی در یکی از اضلاع پنج گانه پنتاگون جا می گیرد. طول یکی از پنج دیوار خارجی پنتاگون به اندازه سه زمین فوتبال است و بیش از 50 هزار نفر در آن کار می کنند. پس از جنگ جهانی دوم، جنگ سالاران که نامزد تصدی پست های رده بالای نظام سیاسی، اقتصادی و نظامی امریکا شدند، در اتاق ها و راهروهای پنتاگون رفت و امد پیدا کردند.

 

ارتشیان بسیاری، خود را از قیود نظامی خارج کرده و به دیگر حوزه های مهم جامعه امریکا گام نهاده اند و بسیاری از مدیران و افراد شرکت های صنعتی و تجاری از سنت مالی و اقتصادی در قرون پیشین عبور کرده و وارد جامعه نظامی امریکا شده اند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا: دوگانه استبداد و دموکراسی (قسمت اول)

.

.امریکا- امریکا شناسی- فرهنگ امریکا- دین و مذهب امریکا- اجتماع و جامعه امریکا- سیاست امریکا

.

در مغز و اندیشه بسیاری از امریکایی ها و مهاجرانی که سه قرن گذشته در این قاره سکونت اختیار کرده اند، بزرگترین چالش عصر مدرن، اختلاف و رویارویی بین دموکراسی و استبداد بوده است. این جهان بینی و بینش دو قطبی به نظام جوامع، به امریکایی ها آموخته است که دموکراسی، بهترین نظام سیاسی برای امریکا و تمام جوامع دنیاست. بدون اینکه کوشش کند معنا و ابعاد دموکراسی را بیان و توجیه کند. بنابراین، امریکایی ها دموکراسی را دوست داشته و خواهان آن هستند، ولی درباره معنای آن، جز اشاره به حکومت، دولت، کنگره و قانون اساسی، چیزی نمی توانند بیان کنند.

.

وقتی تاریخ توسعه و پیدایش نظام امریکا را مطالعه می کنیم، در می یابیم که موسسان جمهوری امریکا با آگاهی کامل، مخالف نظام دموکراسی بودند و مردم سالاری مطلق به عنوان دموکراسی، هیچ گاه از فکر و مغز پدران جمهوری امریکا عبور نکرده است. جای تعجب نیست که چارچوب حکومت امریکا بر مبنای تاسیس نهاد بسیار قوی و قدرتمند ریاست جمهوری  (به جای سلطنت و پادشاهی)، مجلس ریش سفیدان و اشراف سالاران ملی (یعنی مجلس سنا) و مجلس نمایندگان مردم  از ایالت ها، شهرها و حومه های انتخاباتی پایه ریزی شده است.

.

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا: نظام سکولار یا نظام دینی؟

.

سکولاریسم- فرهنگ امریکا- جامعه سکولار امریکا- سیاست امریکا- دین و مذهب امریکا - جدایی دین از سیاست.

.

در موضوع دین و سیاست، ظاهر و باطن امریکا کاملاً با هم متفاوت است. در خارج و در فراسوی مرزهای ملی، این طور جلوه داده شده است که امریکا یک نظام و جامعه سکولار است. در نوشته ها، گفتمان ها، در داخل و خارج ایالات متحده امریکا، بیش از آنچه که در واقع هست درباره جدایی و فاصله دین از سیاست صحبت شده است. اما باطن و بافت سیاست و دین در امریکا با آنچه تبلیغ شده است، تفاوت آشکاری دارد. از زمان کشف قاره امریکا از سوی اروپایی ها تا به امروز، رابطه دین و مذهب با سیاست و جنگ مرتبط بوده است. آغاز نظام امروزی امریکا که جنگ های استقلال یا به اصطلاح خود امریکایی ها، انقلاب امریکا باشد، در حقیقت یک کشمکش و جنگ مذهبی بوده است که شباهت بسیاری به جنگ های داخلی انگلستان در قرن های قبل داشت.

.

جنگ های داخلی امریکا

.

جامعه شناس و نویسنده معروف فرانسوی قرن نوزدهم، الکس دوتوکویل جامعه آن روز امریکا را یک جامعه کاملاً مذهبی و دینی تلقی کرد، به گونه ای که سیاست و گفتمان خصوصی و عمومی از مذهب قابل تفکیک نبود.

.

بسیاری از مردم دنیا که اطلاعات دست اول و جامع از جامعه و نظام امریکا ندارند و باورهای آنها درباره جامعه و زندگی روزمره امریکاییان بر پایه اطلاعاتی است که از  مطبوعات، رادیو، تلویزیون، سینما و ماهواره ها به دست می آورند، چنین می پندارند که ایالات متحده امریکا یک کشور به نسبت غیر دینی و ضد سنتی است. این باوری غیر واقعی و اشتباه است. ادعای امریکا درباره سکولاریسم و غیر دینی بودن در سیاست، با آنچه ما در عمل مشاهده و تجربه می کنیم تفاوتی آشکار دارد.

.

سکولاریسم- جامعه سکولار امریکا- تاریخ امریکا- جدایی دین از سیاست-

.

به طور خلاصه، فرهنگ مسلط و مسیحی که در قرن های هجدهم و نوزدهم کاملا بر امریکا حاکم بود، دو جنگ بزرگ- یکی جنگ استقلال امریکا از انگلستان و دیگری جنگ داخلی شمال و جنوب- را در پایان به نفع ارزش های مذهبی خود تفسیر و تعبیر کرد و این یکی از بزرگترین تبلیغات مذهبی آن زمان بود: «خداوند ساکنان قاره شمالی امریکا را از دست شیطان روز که امپراتوری انگلستان می باشد، نجات داده و به واسطه خونریزی های جنگ داخلی، گناهان مسیحیان امریکا را بخشیده و آنها را پاک کرده است». یکی از نویسندگان و فرهنگیان امریکا، کریستوفر کالینز در کتاب جدید خود با عنوان «اسطوره وطن: متون انجیلی در فرهنگ امریکایی» نشان می دهد که چگونه امریکا با استفاده از تفسیر و تعبیر انجیل، تخلف ها و جنایت های گذشته خود را درباره سرخ پوستان، سیاهان و غیر مسیحی ها توجیه کرده و اسطوره های ملی ملت امریکا مانند منشور ماموریت آشکار را نوشته است.

.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل