صنعت سکس، تجارت صورتی
غرب شناسی
صنعت سکس، تجارت صورتی
غرب- غرب شناسی- امریکا- اسرائیل- پورنوگرافی- سکس- تجارت سکس- برده داری جنسی
امروزه برده داری جنسی تبدیل به یک صنعت پردرآمد برای دلالان و صاحبان فاحشه خانه ها شده است. اروپایی ها و بسیاری از کشورهای غربی با قانونی کردن صنعت فحشا و گرفتن مالیات از اربابان آن، عملا از برده داری جنسی حمایت آشکار می کنند.
از اقدامات مشابه دیگر، قانونی کردن پورنوگرافی است. در پورنوگرافی به شکل غیر قابل بیان و رقت باری، بازی گران (به ویژه زنان) باید جلوی دوربین شنیع ترین حرکات جنسی را که در تاریخ بشریت سابقه نداشته، انجام دهند تا مخاطب این برنامه ها ، با مشاهده آن وارد یک لذت خیالی شوند. بسیاری از این حرکات، در واقع حرکات آزار دهنده و خشن هستند.
صنعت سکس- امریکا- اسرائیل- پورنوگرافی- سکس- تجارت سکس- صنعت پورنوگرافی- غرب
پورنوگرافی فقط نشان دادن جزییات روابط جنسی نیست، بلکه با استفاده از تکنیک های سینمایی، بازیگران را مجبور می کنند تا به ده ها شکل و نوع مختلف، رفتار کنند.!. این حرکات می تواند بین یک مرد و چند زن، بین یک زن و چند مرد، بین مردها، بین زن ها، به صورت انفرادی، بین حیوانات و انسان ها، با استفاده از کودکان و ... انجام شود. در این رفتارها امکان آسیب های جبران ناپذیر به انسان ها و حیوانات وجود دارد یا حداقل منجر به مضرات بهداشتی می شود، (چون از الگوی طبیعی رفتار جنسی تبعیت نمی شود تا تنوع طلبی در بازار رقابت این صنعت حفظ شود). علاوه بر این، حیای کم باقی مانده بین خانواده ها، الگوی طبیعی رفتار جنسی و روابط زن و مرد هم از بین می رود.
پورنوگرافی ضمن اینکه روای نگاه برده گونه به انسان های دیگر است، باعث سستی اراده، نگرش ابزاری به انسان های دیگر، بی تفاوتی نسبت به مشکلات جهان و لذت جویی افراطی و سادیسمی می شود.
تجارت پورنوگرافی-صنعت سکس- اسرائیل- پورنوگرافی- سکس- تجارت سکس- صنعت پورنوگرافی
کشورهای آسیای جنوب شرقی و کشورهای اروپای شرقی بعد از فروپاشی کمونیسم از مراکز مهم قاچاق برده جنسی هستند. قاچاقچی ها زنان، دختران و کودکان را به بهانه کار و با وعده های دروغ فریب می دهند و بعد از قاچاق به کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و رژیم صهیونیستی آنها را مثل کالا به اربابان فاحشه خانه ها می فروشند. تخمین زده می شود که 500 هزار زن در سال فقط از اروپای شرقی قاچاق می شوند.
برای مثال چپ نام یک شهر کوچک در مرز چک با آلمان است. آلمانی ها هر روز با اتومبیل شخصی به این شهر می روند و دخترهای 3 ساله تا 12 ساله را به عنوان برده های جنسی می خرند. فقر شدید در جمهوری چک از عوامل این برده فروشی است. علاه بر این، سراسر شهر تبدیل به یک فاحشه خانه بزرگ شده و بسیاری برای فحشا یا تهیه تصاویر پورنو، به این منطقه می روند.
به طور متوسط سالیانه 10 هزار آلمانی برای سوء استفاده جنسی از کودکان به خارج سفر می کنند. علی رغم غیر قانونی بودن فحشا و پورنوگرافی کودکان در آلمان (و کشورهای دیگر)، پلیس و مقامات و چک اقدامی برای جلوگیری از این کار انجام نمی دهند.
پورنوگرافی کودکان- تجارت سکس- صنعت پورنوگرافی- سکس کودکان- صنعت سکس- امریکا- اسرائیل- اروپا
شیوع بی امان فحشا در این منطقه، بیماری های واگیر دار مثل انواع هپاتیت و ایدز را گسترش داده است. اسرائیل که امروزه مثل کشورهای اروپایی، تبدیل به یکی از مراکز فحشا شده است، از دیگر واردکنندگان بردگان جنسی است. زنان از کشورهای تازه استقلال یافته و اروپای شرقی وارد اسرائیل می شوند و مورد تجاوز قرار می گیرند، بین صاحبان فاحشه خانه ها به حراج گذاشته می شوند و بعد از بررسی بدنی و فروخته شدن باید هر روز کار کنند.
پلیس و دادگاه های اسرائیل توجه خاصی به این مسئله ندارند و حداکثر بعضی از برده های فراری را به کشورشان برمی گردانند. تنها در سال 2000 بود که اسرائیل قاچاق زن را غیر قانونی اعلام کرد ولی آن قدر در این مسئله بی تفاوت بود که امریکا هم به این بی اعتنایی اعتراف کرد.
حداقل یک سوم زنان قاچاق شده نمی دانند برای چه کاری می آیند و بقیه هم گمان می کنند با کار کم، ماهیانه چندهزار دلار درامد خواهند داشت ولی وقتی مشغول می شوند باید مثل یک برده در اختیار فاحشه خانه باشند، بدون آنکه حتی اختیار خندیدن داشته باشند. آنها فقط به اندازه غذا خوردن پول در اختیار دارند.
یهودی های مذهبی هنگام ورود به فاحشه خانه باید کلاهشان را بردارند. نظامی ها هم تخفیف دارند. اگر مشتری راضی نباشد، فاحشه به شدت تنبیه می شود. حتی برای درمان آنها و یا سقط جنین به دام پزشکی ها مراجعه می کنند. نبود امنیت، نداشتن زبان و نداشتن پول از دلایلی است که امکان فرار را برای فاحشه ها غیر ممکن می کند. انچه در مورد اسرائیل گفته شد، با تفاوت هایی و با حجم بسیار وسیع تر در تمام اروپای غربی و امریکای شمالی اتفاق می افتد و انبوه سازمان ها حقوق بشر داخلی و بین المللی در غرب، نمی توانند با این مساله برخوردی جدی داشته باشند.
خانواده هم در غرب امروز وضعی نا به سامان دارد. خانواده های موجود هم اکثرا تک هسته ای (با غیبت پدر، مادر یا هر دو) بودند یا کم کم به این سمت می رفتند. راه های کنترل بارداری و جلوگیری از بیماریهای مقاربتی، راه را برای دوری غرب از خانوده بیشتر باز کرد. تقریبا 70 درصد کودکانی که تک والد هستند، فرزند مادرانی هستند که هرگز ازدواج نکرده اند. قانون خیلی برای مردان و زنانی که قانونا همسر یکدیگر هستند و مواردی که همسر نیستند، تفکیک قائل نمی شود.
این در حالی است که در گذشته فقط خانواده های قانونی در جامعه مشروعیت داشتند و می توانستند از مزایای عمومی استفاده کنند. اما امروز در بسیاری از کشورها حتی خانواده به صورت همجنس بازانه هم قانونی است؛ چه رسد به خانواده هایی که بدون ازدواج (به صورت نامشروع) شکل گرفته اند. این اتفاق از اویل قرن 20 رخ داد.
به غیر از عوامل فرهنگی که قبلا اشاره شد، یکی از عوامل مهم در کم شدن ازدواج و خانواده در بین سیاهان این است که آنها تا دو قرن از هر حقوقی حتی ازدواج کم و بیش محروم بودند و این محرومیت که دارای وجوه فرهنگی هم بود در آنها نهادینه شد.
همین طور اختیارات سنتی شوهران برای زنان و والدین برای فرزندان که نوعی تقبل مسئولیت بوده است و در تمدن های قبلی نوعی تکلیف دینی هم بود، امروزه متزلزل شده و پشتیبان قانون را از دست داده است. این مسائل باعث تضعیف تربیت والدین برای کودکان شده است. یکی از آثار این امر، پدیده ای است به نام سوء استفاده جنسی از نوجوانان و کودکان. کودکان در اثر آن چه از رسانه ها و محیط بیرون یاد می گیرند، عجولانه وارد فضای بزرگ سالان شده و اغلب مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند. بعد از مدتی خود آنها هم گرایش به رفتارهای جنسی خشن و موذیانه و نه عاشقانه و متعهدانه پیدا می کنند.
باید دقت داشت که وقتی فلسفه روابط جنسی، فقط لذت یا تفریح باشد، انتظار این که انسان فقط به دنبال یک شریک جنسی و رابطه ای متعهدانه باشد، مضحک و نشدنی است. به همین خاطر نباید انتظار تشکیل یا تداوم خانواده را داشت.
جالب آنکه دولت هم در آموزش هایش برای کودکان، اخلاق و دین را کاملا حذف می کند. در واقع آموزش های دولتی که با حذف نقش والدین همراه است، ماشین هایی تابع نظم دنیای سرمایه داری و در راستای منافع اقتصادی و سیاسی قدرتمندان تربیت می کند.
این در حال است که نظام متصلب آموزشی دولتی سوسیالیست ها، توسط غربی ها نقد می شد. اما حالا خود غربی ها به همین راه رفته اند و با تغییراتی در محتوا و روشهای آموزشی از همان طرز تفکر پیروی می کنند و آموزش را در انحصار دولت قرار می دهند؛ آموزشی خارج از دیانت، عاطفه و اخلاق.
امروزه هرچند بعضی کشورها مثل رژیم صهیونیستی و امریکا برای سیاست های خاصی تولید مثل و خانواده را به نحوی خاص ترویج می کنند ولی اساسا ماهیت فرهنگ، مانع از موفقیت چنین سیاستی است. خانواده در غرب جای گاهی ندارد و این بحران، تمدن غرب را کاملا متلاشی خواهد کرد.
منبع: روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تا کنون جلد پنجم: در جهت عکس حرکت کن «از اعتراض های مدرن تاکنون». تدوین مرکز مطالعات و پژوهش های راهبردی، دفتر نشر معارف، چاپ دوم، 1391، ص 114
کلمات کلیدی: اسرافیل، غرب، غرب شناسی، امریکا، امریکا شناسی، اسرائیل، اسرائیل شناسی، صنعت سکس، پورنوگرافی، تجارت سکس، تجارت پورنوگرافی، برده داری جنسی، اروپا، صنعت فحشا، پورنوگرافی در سینما، خانواده، نگاه ابزاری به زن، کمونیسم، اروپای شرقی، قاچاق برده جنسی، امریکای شمالی، رژیم صهیونیستی، صهیونیسم، آلمان، سوء استفاده جنسی از کودکان، پورنوگرافی کودکان، سکس کودکان، مراکز فحشا، مراکز پورنوگرافی، قاچاق زن، یهودیت، خانوده در امریکا، خانواده اروپایی، پورنوگرافی در اروپا، روابط نامشروع، پورنوگرافی در غرب، سکس، پورنوگرافی و فحشا در غرب، فرهنگ غرب، روابط جنسی، آموزش سکس به کودکان، بحران غرب، فرهنگ امریکا، پورنوگرافی در امریکا، سکس در امریکا، فرهنگ پورنوگرافی، روابط جنسی در امریکا، روابط جنسی در اروپا، روابط جنسی در اسرائیل، همجنس بازی، همجنس گرایی، سکس با همجنس
.
مطالب مرتبط:
مسئله روسپی گری: قانونی شدن فعالیت روسپیان:: موافقان و مخالفان
.
(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)
- ۹۶/۱۰/۲۹