دین و تجدّد
مواجه یهودیت، مسیحیت و اسلام با تجدّد
قسمت دوم
همان غربی که خدایانش از معصومیت مبرا بودند و آدمش بی گناهی را نمی شناخت، مسیحیت را نیز در اندیشه ی شرّ مستغرق ساخت. اما مسیحیت قرون وسطی هرچه بود از چاله هرز این شرارت ذاتی در مراتبی رهایی یافت و حتی بر این نظریه یونانی زده روح معنوی دمید و آن را تعالی بخشید.
دوران تجدید حیات فرهنگی یونان و روم، با آغاز رنسانس و تفکر اومانیستی به مثابه جوهر این دوران، پایان عصر معنویت و ایمان مسیحی سنتی بود. در دوره جدید حقیقت دین مسیحیت در سیطره تفکر بشر انگارانه به کل مستور و نهان شد و فِرَق کهن صورت کاملا جدید به خود گرفتند.