غرب شناسی: آمریکا شناسی: فراز و فرود قدرت در آمریکا: انعکاس بحران اقتصادی در آمریکا

غرب شناسی

آمریکا شناسی

فراز و فرود قدرت در آمریکا

انعکاس بحران اقتصادی در آمریکا

 

نیویورک تایمز نشریه با نفوذ نخبگان امریکا، در سرمقاله ای با عنوان، «نبود رهبری» (25 سپتامبر 2008م.) از فقدان رهبری در کشور و از فروپاشی و آگاهی سیاسی و اقتصادی ناله کرد. نویسنده روزنامه واشنگتن پست در مقاله ای با عنوان «اقتصاد ورشکسته» (29 سپتامبر 2008م.)  نوشت:

 

«چیزی که ما مشاهده می کنیم، به معنای جامع و وسیع آن، ورشکستگی اقتصاد مدرن است»

 

روزنامه محافظه کار مالی و اقتصادی فایننشال تایمز لندن نیز این بحران مالی امریکا را پایان الگوی سرمایه داری امریکا در جهان اعلام کرد. خلاصه کلام اینکه، امریکا رهبری اقتصادی دنیا را نیز از دست داده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

غرب شناسی: امریکا شناسی: دموکراسی در امریکا: کوچ اجباری بومیان در امریکا (قسمت دوم)

غرب شناسی

امریکا شناسی

دموکراسی در امریکا

کوچ اجباری بومیان در امریکا

(قسمت دوم)

 

امریکایی ها مانند بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی شناخت، آگاهی و حتی اطلاعات کامل و عمیقی از تاریخ خود ندارند. دنیای صنعتی و مدرن چند قرن اخیر و تعلیم، تربیت و آموزش ابتدایی، شهروندان امریکایی را به طور کلی از پیچیدگی جامعه و تاریخ خود دور نگاه داشته است. نظام آموزشی دبستان، دبیرستان و دانشگاه نیز کوشش کرد تاریخ تمدن غرب و توسعه امریکا را در چارچوب ارزش های مسیحیت، گسترش سرمایه داری، دوران رنسانس و روشنفکری اروپا، یونان باستان و افکار و اندیشه های لیبرالیسم قرون هفدهم و هیجدهم به شهروندان و افکار عمومی بیاموزد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

غرب شناسی: امریکا شناسی: جامعه و مردم امریکا: روز سپاس از سرمایه داری در امریکا (قسمت اول)

غرب شناسی

امریکا شناسی

جامعه و مردم امریکا

روز سپاس از سرمایه داری در امریکا

(قسمت اول)

 

آخرین پنج شنبه ماه نوامبر هر سال، روز سپاسگذاری و تعطیل عمومی امریکاست. این روز تنها روزی است که بیشتر خانواده های امریکا، حتی بیشتر از کریسمس، دور هم جمع می شوند و سفره انداخته و بر اساس سنت قدیمی خود، بوقلمون صرف می کنند. این سنت از اروپایی هایی که برای اولین بار به قاره امریکا قدم گذاشته و در مراسمی با اهالی بومی این سرزمین یعنی سرخ پوستان هم‌سفره شدند.

 

در آن سال های اولیه، تازه واردان اروپایی به قاره امریکا به دلیل برکت سالیانه، خدا را با آئین ویژه، سپاسگذاری می کردند، ولی کشف قاره امریکا به وسیله مهاجران و مهاجمان اروپایی، چه در شمال و چه در جنوب این قاره و توسعه تمدن استعماری انگلیس و اسپانیا، این مفهوم سپاسگزاری را به پدیده ملی گرایی و سپس سلطه گرایی و در یک قرن اخیر به نوگرایی تبدیل کرده است و امریکایی ها به جای سپاسگزاری از خدا، از نظام سرمایه داری سپاسگزاری می کنند. این جا به جایی ذهنی اتفاقی نبوده، بلکه حاصل دگرگونی ها و تغییراتی است که در دو قرن اخیر، در نتیجه یک نظام سکولار (غیر دینی)- که بر ملی گرایی، دولت گرایی و سرمایه داری تاکید می کرد- به وجود آمده است.

 

مراسم روز سپاسگزاری، نه تنها معنای وحدت گرای خود را در تمدن امریکا از دست داده است، بلکه این تغییر جهت از خدا به مادیات و قدرت گرایی اقتصادی و سیاسی، در قرن اخیر بحران های اخلاقی و اجتماعی زیادی را نصیب این کشور و رهبران آن کرده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

غرب شناسی: امریکا شناسی: دموکراسی امریکا: محرومیت های زنان در امریکا (قسمت دوم)

غرب شناسی

امریکا شناسی

دموکراسی امریکا

محرومیت های زنان در امریکا

(قسمت دوم)

 

تعصب گروه مسیحیانی که به امریکا مهاجرت کرده بودند، این تبعیض های جنسی را در بین زنان جمعیت امریکا دامن زد. بسیاری از نخستین زنان مهاجر به امریکا، از طبقه خدمه بودند. افزون بر این، مفسران کشیش مسیحی، انجیل را به نفع مردان تفسیر و تحلیل می کردند.

 

یکی از پرشمارترین کتاب های منتشره لندن در اواخر دهه 1700م. که خوانندگان بسیاری در امریکا پیدا کرد، در مورد رفتار و کردار مناسب زنان در مقابل مردان بود. جمله نوشته شده توماس جفرسون در قانون اساسی امریکا که «همه مردان مساوی خلق شده اند» به اشتباه جنس زن را حذف می کند!

 

در سال 1750م. تقریبا 90 درصد مردان سفیدپوست اروپایی نژاد با سواد بودند، در حالی که فقط 40 درصد زنان سفیدپوست از شهروندان امریکایی سواد داشته و تعداد بی سوادها در ردیف بسیار بالایی قرار داشت.

 

این ارقام و تبعیض علیه زنان، به دلیل نبود شخصیت های بزرگ و والا در بین زنان نبود، بلکه نشان می داد نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به دلایل فرهنگی، مذهبی، سنتی و اقتصادی، زنان را در محرومیت نگاه داشته است. با آغاز صنعتی شدن امریکا و افزایش کارگران زن، اعتصاب های زنان در کارخانه ها و کارگاه ها به علت نامطلوب بودن اوضاع کاری، حقوق و دستمزد کم، شدت یافت.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

غرب شناسی: امریکا شناسی: اقتصاد سرمایه داری امریکا: بی عدالتی و بحران اقتصادی در امریکا

غرب شناسی

امریکا شناسی

اقتصاد سرمایه داری امریکا

بی عدالتی و بحران اقتصادی در امریکا

 

در ده سال بین سال های 1998 تا 2008م. در امریکا، ثروتمندان ثروتمند تر و فقیران فقیرتر شده اند. شکاف طبقاتی در امریکا، برخلاف افزایش کلی درآمد ملی، بیشتر شده و در عین حال شرکت های غول آسای ملی و فراملی، واحدهای کوچک و متوسط را که در گذشته پشتوانه جامعه بودند، در خود ادغام کرده اند.

 

در سال 1979م. بر اساس آمار مالیاتی، کمی بیش از 13 هزار نفر از امریکایی ها درآمدی حدود یک میلیون دلار داشتند، در حالی که در سال 1992م. این رقم به سه میلیون و دویست هزار نفر رسیده و سال 2000م. از شش میلیون تجاوز کرده است. در مقابل این تعداد، کسانی که درآمد آنها سالیانه از بیست هزار دلار کمتر است، به یکصد میلیون رسیده است که یک سوم جمعیت امریکا را تشکیل می دهند.

 

حد متوسط درآمد یک خانواده در سال 2000م. در امریکا 32 هزار دلار تخمین زده شده است، ولی کمی بیش از 5 درصد شهروندان امریکا 80 درصد ثروت کل این کشور را در دست دارند. 45 درصد از امریکایی ها پس انداز و درآمد اضافی خود را در معرض بورس های داخلی و بین المللی گذاشته اند و نوسان ها و نبود ثبات اقتصادی و مالی جهانی بیش از پیش به اضطراب و نگرانی افراد و خانواده ها شدت داده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)