سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۳۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

غرب شناسی

مسیحیت در خدمت سیاست غرب

 

به نظر می‌رسد که در عالم اسلام و خاصّه در نزد ایرانیان تا دوره‌ی معاصر و حتی صرفاً تا سده‌ی اخیر، هیچگاه تفکر غربیان مستقل و جدا از اعتقاد دینی آنها، یعنی مسیحیّت مطرح نشده باشد. از لحاظ تاریخی چنین مینماید که فرد غربی از نظرگاه مسلمانان ایرانی الزاماً مسیحی است و فرقی نمی‌کند که او کاتولیک یا اورتدکس و یا پروتستان باشد، یا از کشوری معین و با قصد و غرض خاصّی به ایران آمده باشد. به هر صورت مشخصه‌ی غربیان، در درجه‌ی اول، مسیحی بودن آنها دانسته شده است و به نحو عام «خاج‌پرست»، «چلیپاپرست»، نصارا و ترسا نامیده شده‌اند، بدون اینکه الزاماً فِرَق و مذاهبِ مختلف آنها در نظر گرفته شوند، البته بجز ارامنه و نسطوری‌ها که به سبب شناخت درون‌مرزی و بومی، بی‌آنکه از لحاظ اعتقادی متفاوت از آنها دانسته شوند، آشناتر و شناخته‌تر تلقی شده‌اند و به مانند کلیمیان در اذهان ایرانیان سابقه‌ی تاریخی طولانی‌تری را تداعی می‌کنند تا گروهی از عصر مغول به بعد گاهی «فرنگان» و بعد فرنگیان نامیده شده‌اند.

 

ایرانیان مثل تمام مسلمانان دیگر، اطلاعات بنیادی خود را در مورد این امم، از کتاب آسمانی خود می‌گیرند و در قرآن مجید، اشاره‌های زیادی در مورد انبیا می‌یابند و افزون بر سوره‌ی مریم، در جای جایِ کتاب مقدس خود، نام مسیح و شمه‌ای از سیره او را می‌خوانند. از بدو پیدایی ادبیات فارسی، اعم از منثور یا منظوم، به صور مختلف نیز اشارات فراوانی به عیسی و مریم شده است و خاصّه در اشعار، کنایات و ترکیبات زیادی، همچون «عیسی دم» «روان‌بخش عیسی»، «مسیح نفس»، «مسیحای مجرد»، «روی پاک و مجرد چو مسیحا» و غیره ... دیده می‌شود. حتی گاهی بدون اینکه بخواهیم از مسیحی‌زاده‌هایی همچون خاقانی صحبت کنیم، از لحاظ عرفانی در این زمینه- چه در ایران و چه خارج از ایران- گاهی کار به افراط‌گویی کشیده و فی‌المثل حلاج نسخه‌ی اسلامی و عرفانی مصیبت مسیح قلمداد گردیده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع و لینک مستقیم مجاز است)

  • سرباز عقل

جیش العدل در ایران، داعش در عراق: مقایسه عقاید و اهداف

 

محدود کردن اقدامات گروهک های تروریستی به چند اقدام نظامی محدود برای بر هم زدن امنیت مرزها بسیار ساده لوحانه و غیر عقلانی است. دشمنان نظام جمهوری اسلامی از زمان پیروزی انقلاب همواره به دنبال راه هایی برای بر اندازی آن بوده اند. غرب به سرکردگی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هیچوقت چشم دیدن اسلام و به خصوص تشیع به عنوان یک گفتمان و یک قدرت (چه نظامی، چه سیاسی، چه اقتصادی و چه فرهنگی و دینی) در مقیاس جهانی را نداشته و نخواهند داشت. از این رو به هر وسیله ای برای تضعیف و حذف آن متوسل شده اند. یک بار از طریق جنگ با عراق ِ تا دندان مسلح با ابزارهای نظامی آمریکایی و اروپایی، یک بار از طریق ایجاد تنش با کشورهای منطقه همچون پاکستان، ترکیه، عربستان، یک بار از طریق تلاش برای تجزیه ایران به واسطه تفرقه افکنی بین مردم و اختلافات قومیتی، یک بار از طریق جدایی و نفاق بین مردم و نظام، یک بار از طریق اختلاف و تفرقه بین شیعه و سنی، و اکنون علاوه بر روش های بالا استفاده از گروهک های تروریستی نیز به این لیست اضافه شده است. گروه هایی که از چند سال گذشته همانند قارچ در سراسر منطقه خاورمیانه سر برآورده اند و از طرف کشورهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان، رژیم صهیونیستی و ... به امکانات نظامی، تکنولوژیکی و مالی بسیاری مجهز شده اند تا با قدرت تمام اهداف زیر را دنبال کنند:

 

  1. تحریف اسلام به خصوص مذهب شیعه و ایجاد نفرت و کینه نسبت به شیعیان در سراسر جهان
  2. تفرقه افکنی میان شیعه و سنی هم در سطح داخلی و هم در سطح بین المللی
  3. نشان دادن چهره ای خشن، جنگ طلب، افراطی و دگُم، عقب مانده و متحجر، مخالف علم و بی منطق از اسلام و مسلمانان و جلوگیری از گسترش آن در جهان
  4. همکاری نزدیک با شبکه ها و رسانه های ضد انقلاب و سلطنت طلب مانند بی بی سی، رادیو فردا، صدای آمریکا، العربیه برای دسترسی به طیف وسیعی از مردم در جهت القاء و ارائه عقاید انحرافی
  5. کشاندن جنگ به داخل ایران، بر هم زدن ثبات آن و در نهایت تجزیه کشور
  6. آماده سازی و استفاده ابزاری از کودکان از طریق شستشوی مغزی برای طرح های نظامی و تروریستی
  7. مقصر نشان دادن نظام، رهبری، سپاه، بسیج در اذهان عمومی و در نهایت تفرقه افکنی میان مردم، نظام و دولت
  8. نا امن کردن ایران در جهت دوری سایر کشور ها از ایران و عدم برقراری روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... .

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکرمنبع مجاز است)

  • سرباز عقل

چرا بلوک کشورهای مخالف موجودیت رژیم صهیونیستی شکل نمی گیرد؟

 

مسیحیت یهودی- مسیحیت صهیونیستی- آمریکا- اسرائیل- صهیونیسم- فراماسونری- غرب- غرب شناسی- تورات و انجیل- مسیحیت سیاسی- سیاست آمریکا- دین و مذهب آمریکا- اسرافیل

 

جا دارد که جبهه‌ای متشکل از آنانی که از اساس اسراییل را به رسمیت نمی‌شناسند شکل بگیرد؛ جبهه ای که هم در سطوح رسمی و دولتی حامیانی قوی و جدی دارد و هم در سطوح توده‌ها و مردم طرفداران بسیاری. باید خط مرزهای جدی میان تمامی کشورهایی که به نحوی از انحاء موجودیت این کیان سرطانی را پذیرفته اند و کشورها و ملت‌هایی که تن به چنین ذلتی ندادند صورت بگیرد و جای هیچ مجامله و تعارفی هم در این زمینه وجود ندارد. اوضاع آنچنان اسفناک شده است که سعودی‌ها تکه بار ترکیه و قطر می کنند و روابط پنهان و آشکارشان را با رژیم صهیونیستی به یادشان می‌آورند و کسی نیست که در این وانفسا به همه ایشان بگوید که همه‌تان غلط کردید.

 

 چرا کشورهای قدرتمند و موثری چون مالزی بعنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای مسلمان، پاکستان بعنوان یکی از پرجمعیت‌ترین و موثرترین کشورهای مسلمان، الجزایر بعنوان یک کشور عربی مسلمان مقتدر، در کنار ایران اسلامی نباید ائتلافی جدید را از تمامی کسانی‌که موجودیت این کیان غاصب را برسمیت نشناخته اند، رقم بزنند؟ چرا وزارت خارجه بدنبال برگزاری نشستی از نمایندگان و سران مجموعه کشورهایی مسلمان و غیر مسلمانی که هیچ روابطی را با رژیم غاصب ندارند، نیست؟ چرا مجلس شورای اسلامی بعنوان نهاد قانون‌گذار کشور، بدنبال برگزاری نشستی فوق العاده از تمامی مجالسی که رابطه با رژیم صهیونیستی را ممنوع و غیر قانونی اعلام کرده‌اند نیست؟ چرا رسانه‌های ما بدنبال ارائه دلایل منطقی و تاریخی و سیاسی برای به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی، در قالب‌های مختلف رسانه‌ای نیستند؟ چرا نباید رابطه با اسراییل اقلا در میان کشورهای اسلامی تبدیل به ننگ و عار گردد تا کسانی سکان حمایت از فلسطین را بدست نگیرند که در سخت‌ترین شرایط مردم فلسطین، حتی حاضر نشدند تشری به سفرای اسراییلی در کشورشان بزنند یا سفرایشان را از سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸ فرا بخوانند؟

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: پایه های تمدن امریکا (قسمت دوم)

 

امریکا- امریکا شناسی- فرهنگ امریکا- دین و مذهب امریکا- اجتماع و جامعه امریکا- سیاست امریکا

 

با توسعه شهرنشینی و شهروندی، افزایش جمعیت، مهاجران، قوای انسانی جدید و صنعتی شدن کشور، امریکا با نظام سرمایه داری نوین، در مسیر تمدن امروزی خود گام برداشت. با اصول و شرایط فوق، فرهنگ و جامعه امریکا به کلی تغییر یافته بود. آزادی و فردگرایی در هم ادغام شده و عدالت اجتماعی و مسئولیت اشتراکی فراموش شده بود. به مدت بیش از یکصد و پنجاه سال، یعنی از اوایل قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، در حالی که تمام قاره های دنیا به ویژه اروپا و آسیا و همچنین مرزهای ملی مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و جنگ های داخلی و منطقه ای ادامه داشت و از امنیت، صلح و آرامش خبری نبود، قاره امریکای شمالی با محافظت دو اقیانوس بزرگ و با فراغت نسبتا کامل به توسعه اقتصادی، سیاسی و فناوری داخلی خود پرداخته و خود را از تجاوزهای دیگران مصون نگاه داشت.

 

پایه های این تمدن  در چند اصل خلاصه می شد:

  1. فردگرایی و آزادی های فردی
  2. مستثنی بودن امریکا و امریکایی ها از کشورها و مردم دیگر
  3. تسلط بر طبیعت
  4. قدرت طلبی و رقابت
  5. تولید و انباشت ثروت
  6. جدایی دین از سیاست و حکومت
  7. کوشش در وحدت و اتحاد با ایالت ها در سایه یک نظام سیاسی فدرال
  8. توجه به علم جدید و فناوری

 

در امریکا فردگرایی و آزادی در هم ادغام شده و مفهوم «استثنا بودن امریکا» حس ملی گرایی ویژه خودگرایی را تشدید کرده و منشور «سرنوشت و ماموریت خاص امریکا» را در سیاست های داخلی و خارجی این کشور به وجود آورده است.

 

تمدن امروزی امریکا، نه تنها بر مبناری یک الگوی جدید سرمایه داری رشد و نمو کرده است بلکه فراتر از آن، ایدئولوژی امریکا به صورت یک مذهب و روش زندگی شده که اسطوره ها، تصاویر و آئینِ بخش مهمی از تمدن غرب را تشکیل می دهد.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

ظهور امپریالیسم امریکا

 

بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی و ژاپن خسارت های مادی و جانی و فرهنگی زیادی دیدند. آلمان که به ویرانه ای تبدیل شده بود، به دو بخش شرقی- تحت حاکمیت کمونیست ها- و غربی- تحت حاکمیت لیبرال ها (به رهبری امریکا)- تقسیم شد. بعد از تمام شدن جنگ جهانی دوم، کشورهای جهان به 3 دسته تقسیم شدند. ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی، دو ابر قدرت پیروز جنگ، برای خود دو بلوک قدرت درست کردند و رهبری بلوک غرب و شرق را بر عهده گرفتند. از طرف دیگر بیشتر سرزمین ها و مناطق تحت استعمار کشورهای اروپایی که استقلال خود را به دست آورده و جهان سوم نامیده می شدند، به صحنه منازعه و رقابت دو ابرقدرت شوروی و امریکا تبدیل شدند، چون هر کدام از دو قدرت شرق و غرب می خواستند کشورهای بیشتری را به بلوک قدرت خود اضافه کنند.

 

بعد از جنگ جهانی، امریکا فاتح جنگ شد. چون به دلیل دوری سرزمین امریکا از عرصه جنگ، خسارات و تلفاتی را تحمل نکرده (در حالی که کشورهای اروپایی به خاطر جنگ به صورت ویرانه در آمده بودند) و حضور نظامی و تسلیحاتی اش هم باعث برتری این کشور در جنگ شده بود و هم چنین صنایع نظامی و تسلیحاتی این کشور رشد کرده بود. از طرف دیگر بعد از اتمام جنگ دوم جهانی و در قالب طرح مارشال، امریکا با اعطای کمک های اقتصادی و رداخت وام به کشورهای اروپایی بلوک غرب این کشورها را در مسیر سازندگی بعد از جنگ، به خودش وابسته کرد. تلفات امریکا در جنگ دوم جهانی کمتر از تلفات اتحاد جماهیر شوروی (یعنی 20 میلیون کشته) بود و همین امر موضع امریکا را در برابر رقیب جدیدش یعنی شوروی تقویت کرد.

 

موضع ایالات متحده امریکا چنان قوی بود که امریکایی ها نظام سیاسی و اقتصادی جهانی را مطابق مشخصات مورد نظر خود را طراحی کرده  و مقر دائمی سازمان نوبنیاد ملل متحد را (که جایگزین جامعه ملل شده بود) در نیویورک قرار دادند؛ اقدامی که تسلط دائمی امریکا را بر تصمیم ها و فعالیت های این سازمان در پی داشت.

 

در بین پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم که قدرتمند ترین بخش سازمان بود، امریکا علاوه بر رای خود، معمولا می توانست روی رای بریتانیا و فرانسه حساب کند. به همین ترتیب، صندوق بین المللی پل (که برای موازنه در پرداخت های بین المللی تاسیس شده بود) و بانک جهانی (وظیفه پرداخت وام به کشورهای نیازمند را داشت) منطبق با سیستم های مالی مورد نظر اقتصاد امریکا شکل گرفتند. این دو نهاد هر چند که ماهیتی بین المللی داشتند، اما عملا زیر نفوذ ایالات متحده امریکا قرار گرفتند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا: قدرت در دست نظامیان

 

مسحیت یهودی و یهودی شدن آمریکا: مسیحیت سیاسی و اصولگرا، پروتستانتیسم و صهیونیسم آمریکایی، غرب و غرب شناسی، یهودیت و مسیحیت، آمریکا اسرائیل و فلسطین

 

تفنگ در امریکا یک سلاح مهم سیاسی، اجتماعی و نظامی تلقی شده و هر فردی نماد یک تفنگ و یا یک رای است. قانون اساسی امریکا در عمل اسلحه و تفنگ را بر شهروندان امریکا نه تنها منع نکرده ، بلکه آن را یکی از حقوق آنان شمرده است. جنگ های داخلی امریکا (1962- 1965م.) که حدود شش میلیون نفر در آن کشته شدند، نمونه وسیعی از این روانشناسی اجتماعی جامعه و نظام امریکا بود. در نظام اقتصادی (محلی) امریکا پست های نظامی به معنای پول و سرمایه به شمار می رفت. در اوایل قرن بیستم بین جنگ های داخلی و گسترش نیروی دریایی در زمان حکومت و ریاست جمهوری تئودور روزولت- که خود یکی از جنگ سالاران  امریکا به شمار می رود- نیروی زمینی ارتش مورد توجه مردم بود ، اما نیروی دریایی در سال های بعد اهمیت چشمگیری به دست آورد و به یک باشگاه نخبگان جنگی تبدیل شد و در جامعه امریکا منزلت اجتماعی بالایی به دست آورد. دانشگاه مرکز تعلیمات نظامی وست پوینت در ارتش پیاده و دانشگاه دریایی آناپولیس در مریلند به مراکز اصلی نخبگان نظامی امریکا تبدیل شد.

 

امروزه ساختمان پنتاگون (وزارت دفاع امریکا) مغز سازمان یافته جدید تاریخ معاصر امریکا را تشکیل می دهد. ساختمان کنگره امریکا که در حقیقت بزرگترین ساختمان اداری جهان است، به راحتی در یکی از اضلاع پنج گانه پنتاگون جا می گیرد. طول یکی از پنج دیوار خارجی پنتاگون به اندازه سه زمین فوتبال است و بیش از 50 هزار نفر در آن کار می کنند. پس از جنگ جهانی دوم، جنگ سالاران که نامزد تصدی پست های رده بالای نظام سیاسی، اقتصادی و نظامی امریکا شدند، در اتاق ها و راهروهای پنتاگون رفت و امد پیدا کردند.

 

ارتشیان بسیاری، خود را از قیود نظامی خارج کرده و به دیگر حوزه های مهم جامعه امریکا گام نهاده اند و بسیاری از مدیران و افراد شرکت های صنعتی و تجاری از سنت مالی و اقتصادی در قرون پیشین عبور کرده و وارد جامعه نظامی امریکا شده اند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل