صهیونیسم شناسی قتل عام فلسطینیان در اردوگاه های صبرا و شتیلا
صهیونیسم شناسی
قتل عام فلسطینیان در اردوگاه های صبرا و شتیلا
26 شهریور 1361/ 17 سپتامبر 1982
لبنان دارای جغرافیای تاریخی و فرهنگ پیچیده ای است. کوههای لبنان که ارتفاع آنها حدودا به سه هزار متر می رسد و در شعاع 25 کیلومتری ساحل مدیترانه قرار دارند، همیشه پناهگاه مناسبی برای گروه های اقلیت مذهبی که از ترس آزار و شکنجه به آنجا پناهنده می شدند، بوده است. بعد از حمله مسلمانان در قرن هفتم میلادی به این منطقه، مسیحیان مارونی و بعدها اقلیت های مسلمان دروز و شیعه در منطقه کوهستانی داخلی متمرکز شدند. لبنان از نظر مذهبی نامتجانس ترین کشور منطقه است. به طور رسمی، 17 فرقه یا کلیسای شناخته شده دارد و حدود 60 درصد لبنانیها مسلمان هستند.
در پیمان ملی 1943 میلادی کلیه مقامات رسمی اعم از هیئت وزیران، کرسی های پارلمان و مقامات اداری بر اساس تقسیم بندی های ثابت به جوامع مختلف داده شد. مقام ریاست جمهوری برای همیشه در دست مارونیها (مسیحیان) باقی ماند، نخست وزیری به سنی ها داده شد و ریاست مجلس به شیعیان واگذار شد. مارونیها با اختصاص دادن پست های حساس نظامی و امنیت داخلی به خود، قدرتمند ترین گروه شدند. برای اینکه به لبنان مجال ابقاء داده شود، مسیحیان موافقت کردند که از پیوند زدن لبنان به فرانسه و غرب خودداری کنند و مسلمانان نیز از تلاش برای ایجاد وحدت با سایر دولت های عرب، به ویژه سوریه صرف نظر کنند. این مصالحه تا مدتی نتیجه بخش بود.
لبنانی ها به مطبوعات قوی و آزاد دسترسی داشتند و آشکارا می توانستند به بیان عقاید سیاسی خود بپردازند. به طور قطع برای مدت چند سال لبنان به عنوان متجمل ترین کشور در جهان عرب مورد تحسی قرار می گرفت و آن هم مغرور از این وضع خود را «سوئیس خاورمیانه» می خواندند. ولی لبنان از همان ابتدای موجودیت، به انگیزه اینکه هویت محلی و قومی بر هویت ملی غلبه کرده بود «یک جمهوری متزلزل» بوده است.
عدم رضایت مسلمانان در مورد توزیع غیر عادلانه قدرت سیاسی ملی که کفه آن به طرف مارونیها سنگینی می کند، در دهه 1960م. به صورت یک مشکل عمده درآمد و احتمالا یکی از اهم دلایل جنگ داخلی به شمار می رفت. با وجود سیستم پیچیده سهمیه بندی برای تمامی مقامات دولتی، مارونیها به وضوح لبنان را تحت فرمان خود داشتند. شیعیان به ویژه در نارضایتی خود کاملا محقّ بودند، چون پیمان ملی 1943م. اساسا قراردادی بود که بین رهبران مارونی و جوامع سنی بسته شده بود. اسرافیل
جنگ لبنان (ژوئن و سپتامبر 1982)
تهاجم اسرائیل به لبنان در ژوئن 1982م. به تعبیری به پنجمین جنگ اعراب و اسرائیل شهرت دارد. در 3 ژوئن 1982م. رژیم صهیونیستی به منظور در هم شکستن استخوان بندی سازمان آزادی بخش فلسطین و اخراج آنان از لبنان، روی کار آوردن یک دولت دست نشانده و گسترش پیمان «کمپ دیوید»، متعاقب ترور سفیر اسرائیل در لندن حمله برق آسایی را از طریق تهاجم گسترده هوایی، زمینی و دریایی به لبنان آغاز کرد.
عملیات نظامی با عنوان «تامین امنیت جلیله» با بمباران اردوگاه های فلسطینی در اطراف بیروت آغاز شد و نیروی زمینی صهیونیست ها نیز تجاوز خود را به سوی شمال ادامه داد. بنا به گفته مقامات ارتش صهیونیستی، 150 هزار نفر در این تهاجم شرکت داشتند. این نیروها پس از ده روز جنگ تمام عیار، قسمت غربی بیروت را محاصره کردند، ولی مقاومت شدید نیروهای فلسطینی و لبنانی بیش از هشتاد روز طول کشید. در این حملات بیروت صحنه آزمون پیشرفته ترین جنگ افزارهای ویرانگر نظیر بمب های خوشه ای، فسفری، ساچمه ای و غیره بود. حجم نیروهای فلسطینی در برابر این یورش نامتعادل به 24500 نفر می رسید. ادامه یورش های رژیم صهیونیستی باعث شد تا سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) ضربه نظامی شدیدی را متحمل شود. آمریکا و عربستان سعودی به تاکید به لزوم ادامه حیات این سازمان به عنوان یک سازمان سیاسی معتدل و به کارگیری راه حل های آمریکایی، رهبری ساف را وادار ساختند تا طی ده روز 12000 چریک فلسطینی را به همراه رهبران آن از لبنان خارج نماید و آنها را روانه اردن، عراق، تونس، یمن جنوبی و شمالی، سودان، قبرس، یونان، سوریه و الجزایر کند.
در ادامه تجاوز یاد شده، نیروهای صهیونیستی در پی قتل بشیر جمیل در روزهای 16 و 17 سپتامبر 1982 به اردوگاه های فلسطینی صبرا و شتیلا حمله بردند و 3297 نفر از سکنه آنها را قتل عام کردند. بدین ترتیب برگ سیاه دیگری بر تاریخ صهیونیسم و برگ خونینی بر تاریخ فلسطین افزوده شد. وسیع ترین قتل عام در اردوگاه شتیلا اتفاق افتاد که کنترل آن پس از هجوم سربازان اسرائیلی به فالانژیست ها سپرده شده بود، فالانژیست ها در این اردوگاه به کشتاری شبیه آنچه که در سال 1975 در «تل زعتر» انجام داده بودند دست زدند، در اردوگاه شتیلا هیچ کس زنده نماند تا آنچه را که بر آنان رفته بود توضیح دهد.
از سوی دیگر داوود کلوتی نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) تاکید و تایید کرد که نیروهای صهیونیستی، فالانژیست ها و سربازان سرگرد شورشی «سعد حداد» مشترکا در ساعتی پس از ظهر آن روز 1400 تن از فلسطینی های ساکن در اردوگاه برج البراجنه و شتیلا را در غرب بیروت به طور وحشیانه ای قتل عام کردند. شورای امنیت درخواست کرد که «اسرائیل تمامی نیروهای نظامی اش را فورا و بدون قید و شرط به مرزهای شناخته شده بین المللی لبنان به عقب بکشد». اما رژیم اشغالگر به حملاتش در بیروت ادامه داد و سراسر منطقه را با بمباران های هوایی تخریب کرد و راه رسیدن تدارکات غذایی و پزشکی را به قربانیان بمباران ها بست.
شورای امنیت خواستار شد که راه را باز کند و نیازهای مردم برطرف شود. شورای امنیت و مجمع عمومی این کشتارها را به عنوان «قتل عام جنایی غیر نظامیان فلسطینی» محکوم کرد و مجمع عمومی آن را یک کشتار خواند. در نتیجه، اسرائیل از بخش اعظم لبنان عقب نشینی کرد، اما شماری از نیروهایش را در جنوب لبنان نگه داشت. در پی یورش وحشیانه صهیونیست ها به جنوب لبنان و به خاک و خون کشیده شدن مسلمانان این سرزمین، امام خمینی با صدور پیامی فرمودند:
«من کلمه مبارکه استرجاع را نه برای جنایات اسرائیل و شهادت و آسیب بسیاری از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزیز می گویم، گرچه آن هم استرجاع دارد، و نه برای شهر و روستاهای آن کشور اسلامی که به دست جنایتکاران رژیم صهیونیستی کافر اسرائیل اشغال و خراب شده، گرچه آن هم استرجاع دارد... بلکه برای بی تفاوتی کشورهای اسلامی یعنی حکومت های آنها استرجاع می کنم و ای کاش فقط بی تفاوتی بود»
اسرافیل
- ۹۷/۰۹/۰۴