غرب شناسی
امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: پایه های تمدن امریکا (قسمت دوم)
با توسعه شهرنشینی و شهروندی، افزایش جمعیت، مهاجران، قوای انسانی جدید و صنعتی شدن کشور، امریکا با نظام سرمایه داری نوین، در مسیر تمدن امروزی خود گام برداشت. با اصول و شرایط فوق، فرهنگ و جامعه امریکا به کلی تغییر یافته بود. آزادی و فردگرایی در هم ادغام شده و عدالت اجتماعی و مسئولیت اشتراکی فراموش شده بود. به مدت بیش از یکصد و پنجاه سال، یعنی از اوایل قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، در حالی که تمام قاره های دنیا به ویژه اروپا و آسیا و همچنین مرزهای ملی مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته و جنگ های داخلی و منطقه ای ادامه داشت و از امنیت، صلح و آرامش خبری نبود، قاره امریکای شمالی با محافظت دو اقیانوس بزرگ و با فراغت نسبتا کامل به توسعه اقتصادی، سیاسی و فناوری داخلی خود پرداخته و خود را از تجاوزهای دیگران مصون نگاه داشت.
پایه های این تمدن در چند اصل خلاصه می شد:
- فردگرایی و آزادی های فردی
- مستثنی بودن امریکا و امریکایی ها از کشورها و مردم دیگر
- تسلط بر طبیعت
- قدرت طلبی و رقابت
- تولید و انباشت ثروت
- جدایی دین از سیاست و حکومت
- کوشش در وحدت و اتحاد با ایالت ها در سایه یک نظام سیاسی فدرال
- توجه به علم جدید و فناوری
در امریکا فردگرایی و آزادی در هم ادغام شده و مفهوم «استثنا بودن امریکا» حس ملی گرایی ویژه خودگرایی را تشدید کرده و منشور «سرنوشت و ماموریت خاص امریکا» را در سیاست های داخلی و خارجی این کشور به وجود آورده است.
تمدن امروزی امریکا، نه تنها بر مبناری یک الگوی جدید سرمایه داری رشد و نمو کرده است بلکه فراتر از آن، ایدئولوژی امریکا به صورت یک مذهب و روش زندگی شده که اسطوره ها، تصاویر و آئینِ بخش مهمی از تمدن غرب را تشکیل می دهد.
بقیه متن در «ادامه مطلب»
(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)