سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اتحاد جماهیر شوروی» ثبت شده است

ایران و امریکا

تاریخچه روابط ایران و امریکا 2

دوره حضور نامحسوس امریکا در ایران

 

جدی ترین تماس های ایران و امریکا در طول سال های جنگ جهانی دوم صورت گرفت و حضور نیروهای امریکایی در ایران، اولین نشانه برخورد فرهنگ های دو کشور را نشان داد. با وجود این، امریکاییان تا پیش از بحران آذربایجان ایران، نقش فعالی در مسائل ایران نداشتند که این موضوع نیز به دلیل موقعیت جهانی امریکا و دیگر ابرقدرت های رقیب بود. اما در آن شرایط، پشتیبانی ایالات متحده امریکا از ایران و خروج نیروهای شوروی (سابق) از شمال غرب ایران، اعتماد مردم ایران را به امریکاییان بیشتر کرد. بنابراین در دوره اول، امریکا سیاست مشخصی در قبال ایران نداشت و تنها در اواخر این دوره، امریکا حضوری جدی تر در ایران پیدا کرد که این حضور با اخراج اتحاد جماهیر شوروی (سابق) از ایران محقق گردید.

  • سرباز عقل

غرب شناسی

غرب: اکنون و آینده

(قسمت اول)

 

امروز وضع غرب تغییر کرده است؛ یعنی دیگر در تفکر غربی چیزی که قدرت غرب و تجدد را به پیش براند وجود ندارد. اتحاد جماهیر شوروی که زمین، جمعیت، معدن و نعمت های طبیعی و مادی و قدرت سیاسی و نظامی داشت منقرض شده؛ غرب سیاسی هم مثل شوروی نیروی دوام و بقا را از دست داده است. غرب دیگر امیدی به آینده ندارد و متفکرانش کار فلسفه را تمام شده می بینند و از پایان دوران تجدد سخن می گویند.

 

آنها وضع حاضر را وضع برزخ (پست مدرن) خوانده اند؛ یعنی دورانی که در مبانی تجدد تزتزل راه یافته و هنوز عهد دیگری آغاز نشده است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی: تاریخ و تمدن امریکا: بررسی نظام اجتماعی امریکا (قسمت چهارم)

 

مسحیت یهودی و یهودی شدن آمریکا: مسیحیت سیاسی و اصولگرا، پروتستانتیسم و صهیونیسم آمریکایی، غرب و غرب شناسی، یهودیت و مسیحیت، آمریکا اسرائیل و فلسطین

 

همان قدر که شناخت امریکا از تمدن خود و دیگران مخدوش است، شناخت دیگران نیز از امریکا، تمدن، تاریخ و جامعه آن اغلب نادرست، ناقص و با اشتباه های فراوانی همراه است. تعجب ندارد که گفتگو، جروبحث و ادعای امریکایی ها و دیگر مردم دنیا بیشتر در رد و صحت فرضیه های زیر جمع شده است:

 

  • امریکا خود خواه و از خود راضی است
  • امریکا ثروتمند و هیجان آور است
  • امریکا سرزمین آزادی است
  • امریکا یک امپراتوری سلطه گرا و چند چهره است
  • امریکا درباره بقیه دنیا ساده اندیش و از آن بی خبر است
  • امریکا سرزمین فرصت هاست
  • امریکا دموکراسی و حق را از آن خود می داند
  • امریکا، آینده است
  • امریکا به دنبال خود است، نه دیگران
  • همه چیز در امریکا وجود دارد.

 

اما در واقع ماهیت تمدن امریکا را باید در چارچوب نظام اجتماعی و ارزش های آن درک و بررسی کرد. ماهیت تمدن معاصر امریکا را می توان در پنج مقوله خلاصه کرد:

 

  1. تمدن معاصر امریکا در چارچوب مادیات و مادی گرایی رشد پیدا کرده است. بنابراین بیشتر به دنیا و پدیده های ملموس گرایش دارد تا به معنویت و ابعاد غیر ملموس
  2. تمدن معاصر امریکا یک تمدن فن سالارانه، ماشینی و داده ای است که در آن صنعت، اطلاع رسانی، دانش و هنر و معماری در خدمت سرمایه داری قرار دارد.
  3. تمدن معاصر امریکا، نتیجه تناقض و تعارض فردیت و فردگرایی از یک سو و خصلت پیروی، تقلید و همنوایی از سوی دیگر است. به عبارت دیگر، آزادی فردی و مفهوم جامعه کثرت گرا با پدیده فرهنگ و جامعه توده ها رنگ آمیزی و ارزش گذاری شده است.
  4. تمدن معاصر امریکا به استثنایی بودن امریکا معتقد است، فضیلت خود را در آن جست و جو می کند و این تفکر به صورت مذهب و آئین ملی آن در آمده است.
  5. تمدن معاصر امریکا همچنین یک تمدن نظامی و جنگی است.

استیلا و سلطه غرب 2

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

ظهور امپریالیسم امریکا

 

بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی و ژاپن خسارت های مادی و جانی و فرهنگی زیادی دیدند. آلمان که به ویرانه ای تبدیل شده بود، به دو بخش شرقی- تحت حاکمیت کمونیست ها- و غربی- تحت حاکمیت لیبرال ها (به رهبری امریکا)- تقسیم شد. بعد از تمام شدن جنگ جهانی دوم، کشورهای جهان به 3 دسته تقسیم شدند. ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی، دو ابر قدرت پیروز جنگ، برای خود دو بلوک قدرت درست کردند و رهبری بلوک غرب و شرق را بر عهده گرفتند. از طرف دیگر بیشتر سرزمین ها و مناطق تحت استعمار کشورهای اروپایی که استقلال خود را به دست آورده و جهان سوم نامیده می شدند، به صحنه منازعه و رقابت دو ابرقدرت شوروی و امریکا تبدیل شدند، چون هر کدام از دو قدرت شرق و غرب می خواستند کشورهای بیشتری را به بلوک قدرت خود اضافه کنند.

 

بعد از جنگ جهانی، امریکا فاتح جنگ شد. چون به دلیل دوری سرزمین امریکا از عرصه جنگ، خسارات و تلفاتی را تحمل نکرده (در حالی که کشورهای اروپایی به خاطر جنگ به صورت ویرانه در آمده بودند) و حضور نظامی و تسلیحاتی اش هم باعث برتری این کشور در جنگ شده بود و هم چنین صنایع نظامی و تسلیحاتی این کشور رشد کرده بود. از طرف دیگر بعد از اتمام جنگ دوم جهانی و در قالب طرح مارشال، امریکا با اعطای کمک های اقتصادی و رداخت وام به کشورهای اروپایی بلوک غرب این کشورها را در مسیر سازندگی بعد از جنگ، به خودش وابسته کرد. تلفات امریکا در جنگ دوم جهانی کمتر از تلفات اتحاد جماهیر شوروی (یعنی 20 میلیون کشته) بود و همین امر موضع امریکا را در برابر رقیب جدیدش یعنی شوروی تقویت کرد.

 

موضع ایالات متحده امریکا چنان قوی بود که امریکایی ها نظام سیاسی و اقتصادی جهانی را مطابق مشخصات مورد نظر خود را طراحی کرده  و مقر دائمی سازمان نوبنیاد ملل متحد را (که جایگزین جامعه ملل شده بود) در نیویورک قرار دادند؛ اقدامی که تسلط دائمی امریکا را بر تصمیم ها و فعالیت های این سازمان در پی داشت.

 

در بین پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم که قدرتمند ترین بخش سازمان بود، امریکا علاوه بر رای خود، معمولا می توانست روی رای بریتانیا و فرانسه حساب کند. به همین ترتیب، صندوق بین المللی پل (که برای موازنه در پرداخت های بین المللی تاسیس شده بود) و بانک جهانی (وظیفه پرداخت وام به کشورهای نیازمند را داشت) منطبق با سیستم های مالی مورد نظر اقتصاد امریکا شکل گرفتند. این دو نهاد هر چند که ماهیتی بین المللی داشتند، اما عملا زیر نفوذ ایالات متحده امریکا قرار گرفتند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل