تاریخ فلسفه غرب
انقلاب فرانسه و موضع سنت گرایان فلسفه: دو بونال
انسان همان وقت از موهبت زبان برخوردار شده است که از موهبت وجود؛ و در نتیجه «پیش از نوع بشر، لزوما بایستی علت نخستین این معلول شگرف یعنی زبان، وجود می داشته است، موجودی در عقل برتر از انسان، برتر از هر چیزی که ما می توانیم شناخت یا حتی تخیل توانیم کرد، موجودی که انسان به طور قطع موهبت تفکر را از او گرفته است، یعنی موهبت کلمه را...» به عبارت دیگر، همان طور که روسو یاداور شده است، اگر انسان برای یادگرفتن تفکر کردن به کلام نیاز دارد، و مادام که کلام را نساخته بوده توانایی تفکر کردن را نداشته است، پس نمی تواند مخترع زبان بوده باشد؛ و این واقعیت به منزله مبنای برهان وجود خداست.
بونال، مانند دومستر، بر وحدت قدرت یا حاکمیت تاکید دارد. حاکمیت باید یکی، مستقل، و قاطع یا مطلق باشد. باید بادوام نیز باشد، اصلی که بونال از آن، نیاز به سلطنت موروثی را نتیجه می گیرد.