غرب شناسی: آمریکا شناسی: دموکراسی در آمریکا: مالکیت و آزادی بیان در آمریکا (قسمت دوم)

غرب شناسی

آمریکا شناسی

دموکراسی در آمریکا

مالکیت و آزادی بیان در آمریکا

(قسمت دوم)

 

بر اساس قانون اساسی آمریکا و لایحه حقوق مردم، دولت آمریکا حق سانسور و کنترل قبلی گفتار، نوشتار و مطبوعات را ندارد، اما در صورت لزوم و نقض قانون، می تواند پس از انتشار و گفتار، افراد  وسازمان های مربوط را به دادگاه کشانده و علیه آنها اعلام جرم کند. قانون و لایحه مصوب کنگره درباره جلوگیری از فتنه انگیزی و آشوب، این حق آزادی را سلب می کند و با آن در تناقض است.

 

یکی از دلایل مهم و اصلی تاسیس ایالات متحده آمریکا و توسعه آن به یک اتحادیه بزرگ قومی توسط موسسان جمهوری و پدران این کشور، آن بود که آمریکا از جنبه جغرافیایی، مساحت، سیاست و اقتصاد به اندازه ای بزرگ و متحد گردد که در آینده بهانه و فرصتی برای جدایی و استقلال هر یک از ایالت ها خارج از نظام فدرال امکان نداشته باشد.

 

مطالب پیشنهادی:

ماهیت رسانه های آمریکا

صنایع فرهنگی و قدرت نرم در آمریکا

واقعیت دموکراسی در آمریکا

آمریکا شناسی: دموکراسی یا دموکراسی ها؟

آمریکا شناسی: سازمان های اجتماعی آمریکا: تبعیض نژادی در آمریکا؟

صنایع فرهنگی و رسانه های آمریکا: آزادی بیان در آمریکا

آزادی و کنترل بیان در آمریکا: رسانه های و دیپلماسی عمومی در آمریکا

آمریکا شناسی: آمریکا آنگونه که هست.

آمریکا: دوگانه استبداد و دموکراسی

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

غرب شناسی: امریکا شناسی: تاریخچه احزاب سیاسی امریکا

غرب شناسی

امریکا شناسی

تاریخچه احزاب سیاسی امریکا

 

 

به طور کلی در دهه های اخیر، اطمینان و اعتماد مردم و احزاب سیاسی در غرب، روند نزولی را طی کرده است. گرایش مردم امریکا و اروپا به گروه ها و جمعیت های جدید در انتخابات اخیر و پیدایش هیئت ها و اجتماع های نوین، نمونه روی گردانی افکار عمومی از احزاب سیاسی و جست و جوی آنها برای یک الگوی تازه برای تشکیل و مشارکت در امور سیاسی است.

 

 

در امریکا- یعنی سرزمینی که اولین احزاب سیاسی غرب رشد و نمو کرد- مولفان قانون اساسی اسمی از آن نبردند. جیمز مادیسون یکی از موسسان نظام امریکا، جایی برای احزاب سیاسی در نظام امریکا ندید. پدر سیاسی  امریکا جرج واشنگتن در مراسم وداع سیاسی خود در سال 1796م. به مردم امریکا اخطار داد: «تا می توانید به صورت موقرانه علیه پیدایش و رشد احزاب سیاسی مقاومت کنید». توماس جفرسون سومین رئیس جمهور امریکا و یکی از مولفان قانون اساسی- که در حقیقت موسس اولین حزب جمهوری خواه (بعدها تبدیل به حزب دموکرات شد) بود- در آغاز با توسعه احزاب سیاسی مقاومت می کرد. جفرسون به یکی از همکاران خود نوشت: «تقسیم بندی حزبی در این مملکت (امریکا) در بین شاخص ها و ارزش های شایسته ما نیست»

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع و لینک مستقیم مجاز است)

غرب شناسی: امریکا: دوگانه استبداد و دموکراسی (قسمت اول)

غرب شناسی

امریکا شناسی

امریکا: دوگانه استبداد و دموکراسی (قسمت اول)

.

.

.

در مغز و اندیشه بسیاری از امریکایی ها و مهاجرانی که سه قرن گذشته در این قاره سکونت اختیار کرده اند، بزرگترین چالش عصر مدرن، اختلاف و رویارویی بین دموکراسی و استبداد بوده است. این جهان بینی و بینش دو قطبی به نظام جوامع، به امریکایی ها آموخته است که دموکراسی، بهترین نظام سیاسی برای امریکا و تمام جوامع دنیاست. بدون اینکه کوشش کند معنا و ابعاد دموکراسی را بیان و توجیه کند. بنابراین، امریکایی ها دموکراسی را دوست داشته و خواهان آن هستند، ولی درباره معنای آن، جز اشاره به حکومت، دولت، کنگره و قانون اساسی، چیزی نمی توانند بیان کنند.

.

وقتی تاریخ توسعه و پیدایش نظام امریکا را مطالعه می کنیم، در می یابیم که موسسان جمهوری امریکا با آگاهی کامل، مخالف نظام دموکراسی بودند و مردم سالاری مطلق به عنوان دموکراسی، هیچ گاه از فکر و مغز پدران جمهوری امریکا عبور نکرده است. جای تعجب نیست که چارچوب حکومت امریکا بر مبنای تاسیس نهاد بسیار قوی و قدرتمند ریاست جمهوری  (به جای سلطنت و پادشاهی)، مجلس ریش سفیدان و اشراف سالاران ملی (یعنی مجلس سنا) و مجلس نمایندگان مردم  از ایالت ها، شهرها و حومه های انتخاباتی پایه ریزی شده است.

.

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)