سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم سیاسی» ثبت شده است

 

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت | بنیادگرا باشیم و از بنیادها بپرسیم: باید آشکارا از ایشان پرسید فلسفه حقوق طبیعی که الاهی و دینی بود چرا و چگونه سکولاریزه شد؟ حقوق ذاتی و مساوات همه افراد بشر در برابر قانون و شعار برابری، چگونه به شعار رقابت آزاد تبدیل گشت؟ و شعار آزادی با چه شُعبده بازی به جای برابری و حقوق ذاتی بشر که شامل آزادی هم بود، نشست؟ و سپس آزادی از استبداد چگونه به آزادی از اخلاق و دین و عدالت، انجامید؟ گفتمان آزادی از استبداد پیشین، و از حکومت های فئودالی و کلیسا ، چگونه با آزادی از قید منطق و اخلاق و مذهب و عدالت، منجر شد؟

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

محل نزاع: «تدوین مفهومی و حکمی» حقوق یا «تقسیم موضوعی»؟!

 

در اینجا یک بحث در دولت و حکومت و بحثی در حقوق و تکالیف شهروندان در برابر دولت، در جریان است و در منبع حقوق اساسی، تقسیم بندی ها ادامه می یابد. بحث دیگر در قلمروی قانون اساسی است که در یکی دو قرن اخیر به شکل کنونی مطرح شده و از آنجا که قانون اساسی هیچ کشوری، برای حل همه مسایل آن جامعه هم کافی نبوده و به کلیات اکتفا می کند و ناظر به مسایل مستحدث نبوده، لازم می شده است که تغییراتی در قانون اساسی ها صورت گیرد به علاوه که عملا قانون اساسی غالب کشورها هم به طور کامل، مورد عمل قرار قرار نگرفته و یا در معرض تزلزل و تجدید نظر دائمی بوده است. خلاء هایی به وجود می آمده که با قانون گذاری عمومی می خواستند آن را جبران کنند. اگر خلائی هم نمی بود ، برای حل مشکلات ریز در همه موارد جزئی نمی توان دائما به قانون اساسی، ارجاع داد. بنابراین باید قوانین و حقوق متقابلی در ذیل قانون های اساسی، قانون گذاری و به اصول کلی، ارجاع داده می شد.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قرارداد انسانی یا پروتکل غریزی؟!

 

نخست آنکه این دعاوی که بشر از ابتدا، توجهی به مسأله حق و قانون ندشت، و هزاران سال طول کشیده تا به تجربه، ضرورت «قانون» را بفهمد کجا اثبات شده است؟ قانون حیوانات آن است که مدتی به یکدیگر لگد می زنند تا به تدریج هر یک، حریم خود را بشناسند!! یکی می فهمد که آخور آن طرفی، متعلق به آن یکی و آخور دیگر، متعلق به این یکی است و از ترس لگد مقابل، به حریم یکدیگر تجاوز نمی کنند.

 

اما به نظر می رسد که بشر، کمی پیچیده تر از گورخرها به ضرورتِ «قانون و حقوق» رسیده است و هزاران سال طول نکشیده تا از باب اضطرار، به این ضرورت رسیده باشد. تفاوت پروتکل های ما، با مناسبات غریزی حیوانات، صرفا در این نیست که در این جا، پای «لفظ و کلمه» در میان می آید و در آنجا صرفا با لگد، پروتکل ها امضا می شود! چهار گورخر را در یک قفس بیاندازید، مدتی به یکدیگر لگد می زنند و به تدریج هر یک، حریم خود را می شناسند!!!

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

«حقوق بشر» اختراع بشر نیست

 

متون کلاسیک غرب در علوم سیاسی، مرزبندی های حقوقی در جامعه را محصول سیاسی شدن انسان به عنوان یک موجود طبیعی می دانند، پس حیوان سیاسی به اقتضای پیچیدگی سازماندهی جامعه، به علت استعداد سازماندهی، همه مرزبندی های حقوقی در جامعه را اختراع کرده است تا به اضطرار زندگی اجتماعی، یکدیگر را تکه پاره نکنند و این یعنی که کل قوانین و حتی حقوق اولیه را خود اختراع کرده ایم! تا جامعه قوام یابد و این محصول هزاران سال تجربه زندگی اجتماعی بشر است بنابراین منشأ «حق و تکلیف» اجتماعی، صرفا جعل بشری ناشی از «اضطرار» مادی در زندگی اجتماعی است.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت هفتم

ربط غایی «انسان و خدا»، تنها توجیه «حقوق فطری بشر»

 

نگاه کلاسیک که معمولا در دانشگاه ها تدریس می شود، بر اساس متون ترجمه ای و بدون نگاه انتقادی، شکل گرفته و «حقّ و حقوق» را به عنوان مبنای تعریف «قدرت مشروع» و بنیاد «علوم سیاسی» به همان سبک سکولار، صورت بندی می کند. از جمله در «علم حقوق»، به گونه ای بحث می شود که گویی بشر، از آنجا که یک حیوان سیاسی و موجودی بالضروره «اجتماعی» است صرفا برای آنکه بتواند به زندگی اجتماعی ادامه دهد مرزبندی های حقوقی را خود، اختراع کرده است. این است آنچه در کتاب های درسی شما تدریس می شود.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت ششم

تعلیق «حکمت نظری»، منشاء تخریب «حکمت عملی»

 

از سوی مبلغان کم سواد «علوم سیاسی مدرن» در کشورهای آسیایی و شرقی ادعا می شود که بحث های پیچیده ای در حوزه علوم سیاسی در جریان است که از سوی «دین داران» مغفول مانده و یا مثلا با ادله فلسفی، اثبات شده است که «حقوق بشر» و «دموکراسی» و «آزادی» با مبانی لائیک و غیر الهی، آخرین راه حل جهانی است. حال آنکه چنین چیزی، امروز حتی در متروپُل و سرزمین مادری ارباب هم طرفدار جدی ندارد.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت چهارم

تزلزل بنیادهای علوم انسانی، پس از «هیوم» و «کانت»

 

به همین سیاق، بنیان های فلسفی «اخلاق» نیز متزلزل شد، چه رسد به بنیان های فلسفی مکاتب اقتصادی که با قاطعیت بیشتری انکار شده است؛ زیرا آنگاه که باب حکمت نظری، مسدود و یا رابطه آن با حکمت عملی، گسسته شد، دیگر امکان استدلال و برهان «له و علیه» هیچ گزاره مبنایی و پایه ای وجود ندارد.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت سوم

تفکیک «باید» از «هست»، قطع ریشه «حقوق بشر»

 

جدایی «باید» از «هست» بدین معنی است که شما در حوزه علوم سیاسی، اقتصاد و حقوق بشر، دیگر نه می توانید استدلال فلسفی کنید، نه استدلال «هستی شناختی» و نه «انسان شناختی»، هیچ یک دیگر امکان نخواهد داشت؛ زیرا یک مانع معرفت شناختی غیر قابل عبور میان «هست» و «باید» تعبیه شد که این، حمله ای بسیار خطرناک به بنیاد های فلسفی «سیاست، حقوق و اخلاق» بود. شاید کمتر کسی ابتدا متوجه ضربه بزرگی شد که از ناحیه «اپیستمولوژی» «کانت»، به «حقوق و اخلاق» وارد گشته بود، اما اصولا همه شقوق هر حکمت عملی و هر نوع نظام سازی، عملا فاقد مبنای نظری و صرفا مبتنی بر ادعا شد.

 

مطالب مرتبط:

تعریف «قدرت و مشروعیت» مسبوق به تعریف «حق»

تبیین «حقوق» بدون تبیین «آدم و عالم» محال است

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت دوم

تبیین «حقوق»، بدون تبیین «آدم و عالم» محال است

 

در قرن 20، هرچه جلوتر آمده ایم، علوم سیاسی، فاصله بیشتری از حوزه استدلال های «فلسفی نظری» گرفت تا عاقبت، جدایی ها علنی شد و به آغوش پراگماتیزم صِرف و منفعت گرایی چرتکه اندازانه افتاد، با این استدلال که عجالتا مشکل ملموس این لحظه خود را باید حل کرد و درست و نادرستش به ما مربوط نیست. در عرصه قدرت، سیاست و به ویژه روابط بین الملل، «عمل زدگی» بر «فلسفه» غلبه کرده است.

 

مطالب مرتبط:

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت: قسمت اول: تعریف «قدرت و مشروعیت»، مسبوق به تعریف «حقّ»

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت اول

تعریف «قدرت و مشروعیت»، مسبوق به تعریف «حقّ»

 

در این فرصت می کوشیم ابتدا به آنچه در متون کلاسیک، ناظر به یکی از پایه های اصلی علم سیاست، یعنی تعریف «حقّ» آمده اشاره کنم، زیرا حتی تعریف «قدرت» نیز مسبوق به تعریف «حقّ» است. وقتی از قدرت و حدود آن، از مشروعیت قدرت و منشا آن، سخن می گویید عملا و نظرا قابل ارجاع و بلکه لازم الارجاع به مفهوم «حقّ» و تعریف «منشا حقّ» است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل