سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم اجتماعی» ثبت شده است

 

سنگ بنای کج در علوم انسانی غرب یا غرب زده، «تعریف سکولار» از انسان و جهان و رویکرد صرفا مادی به معرفت (تجربه و علم و فلسفه)، قداست زدایی و سکولاریزه کردن «حقوق» و «اخلاق» و «فرد و جامعه» و «حق تکلیف» و حتی «معنویت» است.

حال آنکه تنها در سایه «خداوند» است که «انسان» موضوعیت و اصالت و قداست می یابد و تنها در ذیل حق و تکلیف الهی است که حقوق بشر، ارزش های اخلاقی و آرامش معنوی، مفاهیمی به راستی «فهمیدنی» و معقولاتی به راستی عقلانی خواهند شد.

 

  • سرباز عقل

 

فیلسوفان مسلمان به «حقوق» و تعریف بنیاد «حق بشر» در علوم اجتماعی چه نگاهی دارند؟

حقوق ذاتی و فطری بشر را نمی توانید به لحاظ فلسفی به درستی تصویر کنید مگر آنکه آن را «الاهی» تفسیر کنید. «حقوق ذاتی لائیک» برای بشر، اثبات شدنی نیست، نمی توانند برهان بیاورند و عاقبت جایی متوقف یا مردد می شوند، چنانچه شده اند.

  • سرباز عقل

 

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت | بنیادگرا باشیم و از بنیادها بپرسیم: باید آشکارا از ایشان پرسید فلسفه حقوق طبیعی که الاهی و دینی بود چرا و چگونه سکولاریزه شد؟ حقوق ذاتی و مساوات همه افراد بشر در برابر قانون و شعار برابری، چگونه به شعار رقابت آزاد تبدیل گشت؟ و شعار آزادی با چه شُعبده بازی به جای برابری و حقوق ذاتی بشر که شامل آزادی هم بود، نشست؟ و سپس آزادی از استبداد چگونه به آزادی از اخلاق و دین و عدالت، انجامید؟ گفتمان آزادی از استبداد پیشین، و از حکومت های فئودالی و کلیسا ، چگونه با آزادی از قید منطق و اخلاق و مذهب و عدالت، منجر شد؟

  • سرباز عقل

مدرنیته و نوسازی نظام بردگی

 

شعارها زیبا بود و اعتراض ها به هیئت حاکمه کلیسایی- فئودالی نیز احیانا وارد بود. اعتراض به کلیسا، اعتراض به فئودالیسم، اعتراض به ساختارهای اقتصادی قدیم اروپا، شاید موجه بوده باشد، اما نظام بردگی و نابرابری، هرگز نابود نشد بلکه تجدید و نوسازی و حتی تقویت شد.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

پدران تئوریک «مشروطیت و جمهوریت غربی»؛ خود، «سلطنتی» اند

 

جشن تاجگذاری نوه ملکه انگلیس با میلیون ها پوند مخارج، برگزار شد. بعضی گمان می کنند که ملکه انگلیس کاملا تشریفاتی است و مشهور شده که شاه و ملکه در انگلیس، بی اختیارند حال آنکه اختیارات ملکه انگلیس، از بسیاری رئیس جمهورهای دنیا بیشتر است. سلطنت طلبان اروپا صدایش را در نمی آورند و کشورهای افریقایی، آسیایی و امریکای جنوبی را باشعارهایی چون مقاومت در برابر موج دموکراسی! نقد و ارزیابی کرده و هدف تبلیغاتی قرار می دهند!!! اما مهمترین کشورهای اروپایی چون انگلیس، سوئد، دانمارک، نروژ، هلند، اسپانیا و ... نیز همگی به روش پادشاهی و سلطنتی اداره می شوند نه جمهوری!

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

محل نزاع: «تدوین مفهومی و حکمی» حقوق یا «تقسیم موضوعی»؟!

 

در اینجا یک بحث در دولت و حکومت و بحثی در حقوق و تکالیف شهروندان در برابر دولت، در جریان است و در منبع حقوق اساسی، تقسیم بندی ها ادامه می یابد. بحث دیگر در قلمروی قانون اساسی است که در یکی دو قرن اخیر به شکل کنونی مطرح شده و از آنجا که قانون اساسی هیچ کشوری، برای حل همه مسایل آن جامعه هم کافی نبوده و به کلیات اکتفا می کند و ناظر به مسایل مستحدث نبوده، لازم می شده است که تغییراتی در قانون اساسی ها صورت گیرد به علاوه که عملا قانون اساسی غالب کشورها هم به طور کامل، مورد عمل قرار قرار نگرفته و یا در معرض تزلزل و تجدید نظر دائمی بوده است. خلاء هایی به وجود می آمده که با قانون گذاری عمومی می خواستند آن را جبران کنند. اگر خلائی هم نمی بود ، برای حل مشکلات ریز در همه موارد جزئی نمی توان دائما به قانون اساسی، ارجاع داد. بنابراین باید قوانین و حقوق متقابلی در ذیل قانون های اساسی، قانون گذاری و به اصول کلی، ارجاع داده می شد.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قرارداد انسانی یا پروتکل غریزی؟!

 

نخست آنکه این دعاوی که بشر از ابتدا، توجهی به مسأله حق و قانون ندشت، و هزاران سال طول کشیده تا به تجربه، ضرورت «قانون» را بفهمد کجا اثبات شده است؟ قانون حیوانات آن است که مدتی به یکدیگر لگد می زنند تا به تدریج هر یک، حریم خود را بشناسند!! یکی می فهمد که آخور آن طرفی، متعلق به آن یکی و آخور دیگر، متعلق به این یکی است و از ترس لگد مقابل، به حریم یکدیگر تجاوز نمی کنند.

 

اما به نظر می رسد که بشر، کمی پیچیده تر از گورخرها به ضرورتِ «قانون و حقوق» رسیده است و هزاران سال طول نکشیده تا از باب اضطرار، به این ضرورت رسیده باشد. تفاوت پروتکل های ما، با مناسبات غریزی حیوانات، صرفا در این نیست که در این جا، پای «لفظ و کلمه» در میان می آید و در آنجا صرفا با لگد، پروتکل ها امضا می شود! چهار گورخر را در یک قفس بیاندازید، مدتی به یکدیگر لگد می زنند و به تدریج هر یک، حریم خود را می شناسند!!!

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

«سکولاریسم»؛ جعل اضطراریِ «حدود و حقوق»!

 

با این حساب، هزاران سال طول کشیده تا بشر این نکته بدیهی را فهمیده و با تجربه های خونین تاریخی، شیرفهم شده است که اگر خود چاچوب هایی تعیین نکند که درون آنها، فاعل مختار و بیرون آنها، محدود باشیم کار پیش نمی رود و باید تصمیم بگیریم که اگر از خط قرمزها گذشتیم، قدرتی که نماینده جامعه است ما را گوشمالی دهد تا به چارچوب لانه خود باز گردیم! و مثلا به این ترتیب بوده است که «حدود و حقوق» جعل شده اند!!!

  • سرباز عقل

پروتستانتیزم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی

 پروتستانتیزم، روشنگری و نهانگرائی (میستی سیزم) عبرانی

 

پروتستانتیزم و روشنگری مفاهیمی هستند که بی‌گمان با آنها به حد کافی آشنایی داریم و بر تأثیرات بی‌چون و چرای بر جای مانده از این دو واقعه بزرگ نیز آگاهیم. می‌دانیم که این دو واقعه بزرگ دو مرحله از یک روند بوده و تمامی باورها و اندیشه‌های انسان غربی -یا به عبارت دیگر بخش‌های قابل توجهی از انسان‌های دیگر جوامع- را در ارتباط با دنیا، جهان و زندگی از بنیاد تغییر داده و در پی ایجاد یک دنیای غیردینی بوده‌اند. همراه با ایجاد این دنیای غیردینی انسان را نیز از «بندگی و ستایش خالق خود» به مثابه وظیفه فطری و اصلی او باز داشته به ستایش و پرستش خود واداشته است و باز می‌دانیم که این دو واقعه، باور به «گذرا و بی‌ارزش بودن دنیا» را از میان برداشته و به جای آن باور «پاینده، ابدی و بی‌نهایت ارزشمند بودن دنیا» را قرار داده است.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

«حقوق بشر» اختراع بشر نیست

 

متون کلاسیک غرب در علوم سیاسی، مرزبندی های حقوقی در جامعه را محصول سیاسی شدن انسان به عنوان یک موجود طبیعی می دانند، پس حیوان سیاسی به اقتضای پیچیدگی سازماندهی جامعه، به علت استعداد سازماندهی، همه مرزبندی های حقوقی در جامعه را اختراع کرده است تا به اضطرار زندگی اجتماعی، یکدیگر را تکه پاره نکنند و این یعنی که کل قوانین و حتی حقوق اولیه را خود اختراع کرده ایم! تا جامعه قوام یابد و این محصول هزاران سال تجربه زندگی اجتماعی بشر است بنابراین منشأ «حق و تکلیف» اجتماعی، صرفا جعل بشری ناشی از «اضطرار» مادی در زندگی اجتماعی است.

  • سرباز عقل