سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلاح هسته ای» ثبت شده است

غرب شناسی

چرا سرمایه‌داران ممکن است دیگر پاداش سرمایه‌داری را نیابند ؟

 

جامعه‌شناس برجسته آمریکایی و منتقد نظام سرمایه‌داری، در آخرین پژوهش خود که حاصل عمر او به شمار می‌رود و برای نخستین بار توسط «عصر اندیشه» به فارسی ترجمه شده است. فروپاشی نظام سرمایه‌داری را تئوریزه و بدیل‌های آتی آن را معرفی می‌کند. به باور والرشتاین، نظام سرمایه‌داری طی 500 سال حضورش، برای تحقق بخشیدن به ویژگی ذاتی‌اش یعنی انباشت مداوم و بی‌پایان سرمایه، ناگزیر از دست زدن به اعمالی بوده که بحران ساختاری آن را رقم زده است، بحرانی که عاقبت‌الامر به سقوط این نظام حداکثر تا سال 2050 می‌انجامد و لاجرم پایان هژمونی آمریکا را سبب خواهد شد. با استدلال‌های والرشتاین چنین می‌نماید که مرگ سرمایه‌داری حتمی است و برای حفظ این نظام دیگر کار از کار گذشته است. با این وصف، آینده‌ای با نظامی جدید در راه است و بی‌شک از آن کسانی خواهد بود که از هم اکنون در تدارک آنند.

 

به طور خلاصه، نظام نوین جهانی که در آن زندگی می‌کنیم قابل تداوم نیست، زیرا از تعادل بسیار دور شده است و دیگر به سرمایه‌داران اجازه نمی‌دهد به انباشت بی‌پایان سرمایه بپردازند. طبقات محروم، دیگر اعتقاد ندارند که تاریخ با آنهاست یا نوادگان‌شان لزوماً جهان را به میراث خواهند برد. در نتیجه، ما در حال زندگی در بحرانی ساختاری هستیم که در آن مبارزه‌ای بر سر نظام بعدی در میان است. اگر چه پیامد، غیرقابل پیش‌بینی است، اما می‌توانیم مطمئن باشیم که یکی از طرف‌‌ها در دهه‌های آتی پیروز خواهد شد و نظام جهانیِ (یا مجموعه نظام‌های جهانیِ) نسبتاً با ثبات جدیدی، استقرار می‌یابد. تمام کاری که از ما ساخته است تلاش برای تجزیه و تحلیلِ انتخاب‌های تاریخی، دست زدن به انتخاب اخلاقی درباره پیامد مرجح و ارزیابی تاکتیک‌های سیاسی بهینه برای رسیدن به هدف است. تاریخ، بی‌طرف است. همه ممکن است در باره اینکه چگونه باید عمل کنیم به اشتباه داوری کنیم. از آنجا که پیامد، ذاتاً و نه به طور عارضی، غیرقابل پیش‌بینی است، در بهترین حالت شانس 50-50 برای رسیدن به آن نوع از نظام جهانی که ترجیح می‌دهیم داریم، اما همین 50-50 هم شانس زیادی است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع و لینک مستقیم مجاز است)

  • سرباز عقل

غرب شناسی

امریکا شناسی

ظهور امپریالیسم امریکا

 

بعد از جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی و ژاپن خسارت های مادی و جانی و فرهنگی زیادی دیدند. آلمان که به ویرانه ای تبدیل شده بود، به دو بخش شرقی- تحت حاکمیت کمونیست ها- و غربی- تحت حاکمیت لیبرال ها (به رهبری امریکا)- تقسیم شد. بعد از تمام شدن جنگ جهانی دوم، کشورهای جهان به 3 دسته تقسیم شدند. ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی، دو ابر قدرت پیروز جنگ، برای خود دو بلوک قدرت درست کردند و رهبری بلوک غرب و شرق را بر عهده گرفتند. از طرف دیگر بیشتر سرزمین ها و مناطق تحت استعمار کشورهای اروپایی که استقلال خود را به دست آورده و جهان سوم نامیده می شدند، به صحنه منازعه و رقابت دو ابرقدرت شوروی و امریکا تبدیل شدند، چون هر کدام از دو قدرت شرق و غرب می خواستند کشورهای بیشتری را به بلوک قدرت خود اضافه کنند.

 

بعد از جنگ جهانی، امریکا فاتح جنگ شد. چون به دلیل دوری سرزمین امریکا از عرصه جنگ، خسارات و تلفاتی را تحمل نکرده (در حالی که کشورهای اروپایی به خاطر جنگ به صورت ویرانه در آمده بودند) و حضور نظامی و تسلیحاتی اش هم باعث برتری این کشور در جنگ شده بود و هم چنین صنایع نظامی و تسلیحاتی این کشور رشد کرده بود. از طرف دیگر بعد از اتمام جنگ دوم جهانی و در قالب طرح مارشال، امریکا با اعطای کمک های اقتصادی و رداخت وام به کشورهای اروپایی بلوک غرب این کشورها را در مسیر سازندگی بعد از جنگ، به خودش وابسته کرد. تلفات امریکا در جنگ دوم جهانی کمتر از تلفات اتحاد جماهیر شوروی (یعنی 20 میلیون کشته) بود و همین امر موضع امریکا را در برابر رقیب جدیدش یعنی شوروی تقویت کرد.

 

موضع ایالات متحده امریکا چنان قوی بود که امریکایی ها نظام سیاسی و اقتصادی جهانی را مطابق مشخصات مورد نظر خود را طراحی کرده  و مقر دائمی سازمان نوبنیاد ملل متحد را (که جایگزین جامعه ملل شده بود) در نیویورک قرار دادند؛ اقدامی که تسلط دائمی امریکا را بر تصمیم ها و فعالیت های این سازمان در پی داشت.

 

در بین پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم که قدرتمند ترین بخش سازمان بود، امریکا علاوه بر رای خود، معمولا می توانست روی رای بریتانیا و فرانسه حساب کند. به همین ترتیب، صندوق بین المللی پل (که برای موازنه در پرداخت های بین المللی تاسیس شده بود) و بانک جهانی (وظیفه پرداخت وام به کشورهای نیازمند را داشت) منطبق با سیستم های مالی مورد نظر اقتصاد امریکا شکل گرفتند. این دو نهاد هر چند که ماهیتی بین المللی داشتند، اما عملا زیر نفوذ ایالات متحده امریکا قرار گرفتند.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل