سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

سرباز عقل

مطالبی درباره فلسفه و جامعه شناسی | غرب شناسی | شرق شناسی | اسلام و ایران | رسانه و تکنولوژی | سیر مطالعاتی

مشخصات بلاگ
سرباز عقل

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (قرآن کریم. سوره مبارکه رعد آیه 11)

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقوق» ثبت شده است

 

سنگ بنای کج در علوم انسانی غرب یا غرب زده، «تعریف سکولار» از انسان و جهان و رویکرد صرفا مادی به معرفت (تجربه و علم و فلسفه)، قداست زدایی و سکولاریزه کردن «حقوق» و «اخلاق» و «فرد و جامعه» و «حق تکلیف» و حتی «معنویت» است.

حال آنکه تنها در سایه «خداوند» است که «انسان» موضوعیت و اصالت و قداست می یابد و تنها در ذیل حق و تکلیف الهی است که حقوق بشر، ارزش های اخلاقی و آرامش معنوی، مفاهیمی به راستی «فهمیدنی» و معقولاتی به راستی عقلانی خواهند شد.

 

  • سرباز عقل

 

فیلسوفان مسلمان به «حقوق» و تعریف بنیاد «حق بشر» در علوم اجتماعی چه نگاهی دارند؟

حقوق ذاتی و فطری بشر را نمی توانید به لحاظ فلسفی به درستی تصویر کنید مگر آنکه آن را «الاهی» تفسیر کنید. «حقوق ذاتی لائیک» برای بشر، اثبات شدنی نیست، نمی توانند برهان بیاورند و عاقبت جایی متوقف یا مردد می شوند، چنانچه شده اند.

  • سرباز عقل

 

اقتصاد آزاد و آزادی رقابت | برابری حقوق و عدالت | دولت لیبرال و حقوق ذاتی بشر: در مقاله پیش رو عناوین زیر مورد بررسی قرار می گیرند:

 

از آزادی تا هرج و مرج ارزشی

گدایان بدون ژاندارم

آزادی محض همان نابرابری است

رقابت غیر متعهد یا آزادی انحصار؟!

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

محل نزاع: «تدوین مفهومی و حکمی» حقوق یا «تقسیم موضوعی»؟!

 

در اینجا یک بحث در دولت و حکومت و بحثی در حقوق و تکالیف شهروندان در برابر دولت، در جریان است و در منبع حقوق اساسی، تقسیم بندی ها ادامه می یابد. بحث دیگر در قلمروی قانون اساسی است که در یکی دو قرن اخیر به شکل کنونی مطرح شده و از آنجا که قانون اساسی هیچ کشوری، برای حل همه مسایل آن جامعه هم کافی نبوده و به کلیات اکتفا می کند و ناظر به مسایل مستحدث نبوده، لازم می شده است که تغییراتی در قانون اساسی ها صورت گیرد به علاوه که عملا قانون اساسی غالب کشورها هم به طور کامل، مورد عمل قرار قرار نگرفته و یا در معرض تزلزل و تجدید نظر دائمی بوده است. خلاء هایی به وجود می آمده که با قانون گذاری عمومی می خواستند آن را جبران کنند. اگر خلائی هم نمی بود ، برای حل مشکلات ریز در همه موارد جزئی نمی توان دائما به قانون اساسی، ارجاع داد. بنابراین باید قوانین و حقوق متقابلی در ذیل قانون های اساسی، قانون گذاری و به اصول کلی، ارجاع داده می شد.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

«حقوق بشر» اختراع بشر نیست

 

متون کلاسیک غرب در علوم سیاسی، مرزبندی های حقوقی در جامعه را محصول سیاسی شدن انسان به عنوان یک موجود طبیعی می دانند، پس حیوان سیاسی به اقتضای پیچیدگی سازماندهی جامعه، به علت استعداد سازماندهی، همه مرزبندی های حقوقی در جامعه را اختراع کرده است تا به اضطرار زندگی اجتماعی، یکدیگر را تکه پاره نکنند و این یعنی که کل قوانین و حتی حقوق اولیه را خود اختراع کرده ایم! تا جامعه قوام یابد و این محصول هزاران سال تجربه زندگی اجتماعی بشر است بنابراین منشأ «حق و تکلیف» اجتماعی، صرفا جعل بشری ناشی از «اضطرار» مادی در زندگی اجتماعی است.

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت دوم

تبیین «حقوق»، بدون تبیین «آدم و عالم» محال است

 

در قرن 20، هرچه جلوتر آمده ایم، علوم سیاسی، فاصله بیشتری از حوزه استدلال های «فلسفی نظری» گرفت تا عاقبت، جدایی ها علنی شد و به آغوش پراگماتیزم صِرف و منفعت گرایی چرتکه اندازانه افتاد، با این استدلال که عجالتا مشکل ملموس این لحظه خود را باید حل کرد و درست و نادرستش به ما مربوط نیست. در عرصه قدرت، سیاست و به ویژه روابط بین الملل، «عمل زدگی» بر «فلسفه» غلبه کرده است.

 

مطالب مرتبط:

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت: قسمت اول: تعریف «قدرت و مشروعیت»، مسبوق به تعریف «حقّ»

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل

علوم اجتماعی و رودربایستی با عقلانیت

قسمت اول

تعریف «قدرت و مشروعیت»، مسبوق به تعریف «حقّ»

 

در این فرصت می کوشیم ابتدا به آنچه در متون کلاسیک، ناظر به یکی از پایه های اصلی علم سیاست، یعنی تعریف «حقّ» آمده اشاره کنم، زیرا حتی تعریف «قدرت» نیز مسبوق به تعریف «حقّ» است. وقتی از قدرت و حدود آن، از مشروعیت قدرت و منشا آن، سخن می گویید عملا و نظرا قابل ارجاع و بلکه لازم الارجاع به مفهوم «حقّ» و تعریف «منشا حقّ» است.

 

بقیه متن در «ادامه مطلب»

(کپی برداری از «اسرافیل» فقط با ذکر منبع مجاز است)

  • سرباز عقل